آیا میتوان به دنیای عدمتمرکز کامل دست یافت؟
شرح افسانه غیرمتمرکزسازی
دان مورهد، بنیانگذار و مدیر صندوق تامینی Pantera Capital متمرکز بر بلاکچین، در یادداشتی در ژوئیه ۲۰۲۲، در این مورد نوشت: افرادی که به دنبال ثبت تراکنشها بهطور آشکار و شفاف بر بلاکچین هستند؛ به صورت آشکاری مخالفت خود را با معاملاتی که توسط بازیگران مالی غیرشفاف پشتیبانی میشود، نشان میدهند. این امر چشماندازی است که ما باید برای آن تلاش کنیم، نه اینکه کماکان در بند سیستمهای مالی متمرکز ناکارآمد بمانیم. مورهد در این یادداشت به نوعی مدعی شد که تامین مالی غیرمتمرکز یا DeFi، نسبت به شرکتهای تحت مدیریت مرکزی، از سرمایهگذاران بهتر محافظت میکند. با اینحال، تقریبا در همان زمان، کارگزاری کریپتو وویجر (Voyager) و شرکت وام دیجیتال سلسیوس، در بحبوحه سقوط قیمت ارزهای دیجیتال که مدلهای تجاری آنها را مختل ساخت، اعلام ورشکستگی کردند. هرچند مورهد این شکستها را نقطه قوت DeFi میدانست. برای مثال، سلسیوس به دلیل قراردادهای هوشمند مجبور به پرداخت به وامدهندگان برای حفظ وثیقه شد.
حال شاید سوال این باشد که چگونه این شرکتها در وهله اول با بدهیهای بیشتری نسبت به رقبای سنتی خود مواجه شدند؟ نشریه فوربس پاسخ را به صورت خلاصه اینگونه مطرح میکند که آنها نرخ بازده بسیار بالایی را ارائه میدادند. زمانی که بانکها و رقبای جدیدشان در بانکهای نوین نرخهای ۴ تا ۵ درصدی را برای حسابهای پسانداز با بازده بالا ارائه میکردند، وامدهندگان DeFi تا ۲۰ درصد سود پرداخت میکردند. در پی مجموعهای از هکها و بحرانها در DeFi و صنعت کریپتو که نهایتا به فروپاشی FTX و امپراتوری سم بنکمن فرید در نوامبر ۲۰۲۳ ختم شد، سرمایهگذاران با وضعیت وحشتناکی مواجه شدند.
بر اساس دادههای شرکت تحلیلی DeFi Llama، ارزش ارزهای رمزنگاریشده در پروژههای DeFi اکنون در حدود ۵۴.۷ میلیارد دلار است که در مقایسه با اوج حدود ۱۷۹ میلیارد دلاری در نوامبر ۲۰۲۱ عقبنشینی بزرگی تلقی میشود. درحالیکه این کاهش ارزش را میتوان عمدتا به کاهش قیمت ارزهای دیجیتال نسبت داد، اما باید این واقعیت را نیز در نظر داشت که افزایش نرخ بهره در داراییهای کمریسک مانند اوراق خزانهداری، درحالیکه دولتها یارانههای مرتبط با همهگیری را قطع میکردند، در کمرونق کردن بازار سرمایهگذاری در DeFi نقش داشته است.
البته رویای DeFi با مشکلات جدیتری سروکار دارد، به نظر میرسد مفهوم تمرکززدایی در تئوری بهتر از عملی به نظر میرسد. یکی از استدلالهای معروف این است که اگر یک نهاد یا گروهی از متحدان بیش از نیمی از قدرت محاسباتی یا حقوق اعتبارسنجی تراکنشهای شبکه را تحت کنترل خود داشته باشند، میتوانند بر کل آن پروژههای بلاکچین مسلط شوند. در این سناریو که تحت عنوان حمله ۵۱ درصدی شناخته میشود، بازیگران مخرب میتوانند از تراکنشهای جدید جلوگیری کنند یا تراکنشهای تسویهشده را معکوس کنند، یا ممکن است از یک توکن برای ارسال به چندین گیرنده استفاده کنند که بهطور بالقوه میتواند به معنای مرگ آن بلاکچین باشد.
همانگونه که شرکت آراگون ادعا کرد که هنگام انتقال نخستین دسته از توکنهای ANT به سازمان مستقل غیرمتمرکز (DAO) خود، اتفاق مشابهی روی داده است. آنها در پست وبلاگی خود به تاریخ ۹ مه نوشتند که متحمل «مهندسی اجتماعی هماهنگ و حمله ۵۱ درصدی» شدهاند. هر چند این اتفاق را نمیتوان در دسته حمله ۵۱ درصدی به یک بلاکچین دانست. در حالیکه هدف اصلی از DAOها را میتوان در اداره توسط دارندگان توکن آنها خلاصه کرد، تصمیم آراگون برای در دستگرفتن امور برای برآوردن آنچه به عنوان الزامات قانونی میدید منجر به چنین اتفاقی شده بود. این رویداد را همچنین میتوان به عنوان سندی برای این مدعا در نظر گرفت که چگونه قید و بندهای دنیای واقعی میتواند رویای عدم تمرکز را فلج کند.
همچنین اقتصاددانان بانک تسویه حسابهای بینالمللی (BIS) در بررسی سال ۲۰۲۱ صنعت کریپتو نوشتند: «تمرکززدایی کامل در DeFi وهمآلود است». عموما در پلتفرمهای DeFi نشانههایی از تمرکز وجود دارد که معمولا حول محور دارندگان «توکنهای حکومتی» است که اغلب متعلق به توسعهدهندگان پلتفرم است. دارندگان این توکنها رای نهایی را در مورد تصمیمات در اختیار خود دارند که برخلاف سهام داشتن در شرکتهای بزرگ است. آندره کرونژ، بنیانگذار Yearn.Finance، در سال ۲۰۲۲ در مصاحبه با فوربس گفت تصمیمات در مورد پروژههای بزرگ DeFi معمولا بدون نظر مساعد بنیانگذاران و حامیان مالی آنها اتخاذ نمیشود.
همچنین در این سال، محققان دانشگاه لوکزامبورگ مطالعهای را در مورد رایگیریهای نمادین در ۹ پروژه بزرگ DeFi انجام دادند و در گزارش خود ذکر کردند که حق رای در این سازمانها «بسیار متمرکز است». برخلاف حق رای در سهام عادی، هیچ الزامی برای اطلاع دادن به دارندگان توکن در مورد رایهای آتی وجود ندارد. جالبتر آنکه برای کسانی که توکنهای DeFi خود را به واسطه صرافیهایی مانند کوینبیس ذخیره میکنند، حتی مکانیزمی برای داشتن حق رای وجود ندارد.
کامیلا روسو، موسس نشریه غیرمتمرکز مالی The Defiant’s و کارشناس حوزه DeFi میگوید این بخش به روشی بسیار متمرکزتر از آنچه انتظار میرفت تکامل یافته است. تمرکز قدرت در مدیریت سازمانهای غیرمتمرکز به این صورت است که معمولا یک تیم کوچک مسوول اکثر تصمیمگیریهاست و آنچه در توزیع مالکیت توکنها مشاهده میشود این است که بیشتر توکنها متعلق به تیمهاست. در پس آن نیز نوعی تمرکز فنی وجود دارد، مانند راههای دررویی که در قراردادهای هوشمند وجود دارد.
هر چند روسو در ادامه یادداشت خود میافزاید: «تئاتر تمرکززدایی ضروری نیست.» به نظر میرسد قدمهایی که در راه پیشرفت و تحقق رویای عدم تمرکز برداشته شده مشهود است و بدیهی است که از ابتدا نمیتوان کاملا غیرمتمرکز بود. تمرکززدایی وعدهای است که باید جامه عمل به آن پوشاند و فعالان حوزه ارزهای دیجیتال لازم دارند تا با تکیه بر ویژگیهای عدم تمرکز سرمایهگذاران جدیدی را جذب و مشروعیت بیشتری کسب کنند. این در حالی است که بسیاری از کسبوکارهای مبتنی بر ارزهای دیجیتال فعلی صرفا از ابزارهای موجود امور مالی سنتی در قالبی جدید و با روایتی جذاب از فناوری پیشرفته تقلید میکنند.
دستاندازهای قانونی
از سوی دیگر قانونگذاران و تنظیمکنندهها نیز به مشکلات DeFi اضافه میکنند. در ماه ژوئن، یک قاضی ایالاتمتحده به نفع کمیسیون معاملات آتی کالا (CFTC) علیه گروه غیرمتمرکز Ooki DAO حکم غیرقانونی صادر کرد. در آن حکم عنوان شده بود که طبق قانون، این سازمان به عنوان یک شخصیت حقیقی شناخته میشود و به این ترتیب مسوول فعالیت غیرقانونی پلتفرم معاملاتی است. این سازمان به این دلیل که بهطور غیرقانونی به عنوان فروشنده معاملات آتی عمل میکند مجرم شناخته شد و به پرداخت ۶۴۳هزار و ۵۴۲ دلار جریمه و انحلال محکوم شد.
یکی از ماموران کمیسیون معاملات آتی کالا (CFTC) در این مورد میگوید «بنیانگذاران Ooki DAO آن را برای اهداف مجرمانه راهاندازی کرده بودند و پلتفرم تجارت غیرقانونی بدون پاسخگویی قانونی ایجاد کرده بودند. حکم صادرشده در این پرونده باید به مثابه زنگ خطری برای هر کسی که معتقد است با راهاندازی یک ساختار DAO میتواند قانون را دور بزند و در نهایت مردم را در معرض خطر قرار دهد، در نظر گرفته شود.» هر چند در جریان این پرونده هیچ یک از اعضای Ooki DAO به احضار پاسخ نداده و در دادگاه حاضر نشدند.
اسناد متعددی از سوی کارشناسان مورد اعتماد دادگاه به نفع Ooki ارائه میشد که DAOها نباید به عنوان یک موجودیت منفرد در نظر گرفته شوند. گابریل شاپیرو، وکیلی که در تشکیل یکی از دادخواستها در حمایت از Ooki DAO نقش داشت میگوید بر اساس استدلالی که کمیسیون معاملات آتی کالا (CFTC) از آن استفاده میکند کلیه فعالیتهای مرتبط با DeFi را میتوان غیرقانونی دانست.
فراتر از DAO، مقامات همچنین به دنبال نرمافزارهای منبع باز مانند کریپتو میکسر تورنادو کش (Tornado Cash) هستند که به کاربران این امکان را میدهد که تراکنشهای دیجیتال خود را پنهان کنند. در اوت ۲۰۲۲، دفتر کنترل سرمایههای خارجی وزارت خزانهداری ایالات متحده (OFAC) این سرویس را تحریم کرد و مدعی شد که از زمان راهاندازی آن در سال ۲۰۱۹ از این پلتفرم در فرآیند پولشویی بیش از ۷ میلیارد دلار ارز مجازی استفاده شده است، از جمله ۴۵۵میلیون دلاری که گفته میشود توسط هکرهای کرهشمالی به سرقت رفته است. طی روزهای آتی، مقامات هلندی یکی از بنیانگذاران ادعایی تورنادو، الکسی پرتسف را به اتهام پولشویی دستگیر کردند. پرتسف در هلند منتظر برگزاری جلسه محاکمه خود بود، دادگاه او برای ماه مارس برنامهریزی شده است.
در سال ۲۰۲۳، دادستانهای ایالات متحده دو توسعهدهنده دیگر از تورنادو، رومن سمنوف و رومن استورم را متهم کردند. بنابر گزارشی از شرکت تحلیل بلاکچین Elliptic، در حالی که سمنوف آزاد است و گمان میرود در دبی باشد، بر اساس گزارشی از کویندسک گفته میشود استورم در خانه خود در واشنگتن در بازداشت خانگی است. دادگاه او برای سپتامبر تعیین شده است.
در ۲۲ ژانویه، استورم ویدئویی را در شبکه اجتماعی X (توییتر سابق) منتشر کرد که در آن درخواست حمایت مالی از او و پرتسف داشت. استورم در آن ویدئو گفت: من و تیم حقوقی امیدواریم بتوانیم در دادگاه دفاعی قوی ارائه دهیم، من این کار را نه فقط به خاطر خانواده خودم، بلکه برای آینده توسعهدهندگان نرمافزار و حفظ حریم خصوصی مالی انجام میدهم. کمپینی با عنوان «منبع باز جرم نیست» تاکنون موفق به جمعآوری بیش از ۵۰۰هزار دلار شده است.
نکتهای که در پرونده تورنادو کش به چشم میآید، صنعت کریپتو به واسطه این اتفاق بار دیگر به عقب رانده شده است. ماریسا کوپل، مشاور ارشد در انجمن غیرانتفاعی بلاکچین، در بیانیهای که همراه با دومین گزارش کوتاه این سازمان در حمایت از تورنادو کش منتشر شد، نوشته بود: «اقدام دفتر کنترل سرمایههای خارجی وزارت خزانهداری ایالات متحده (OFAC) راه جدید و خطرناکی را هموار میکند که فراتر از اختیارات قانونی این نهادها است و تهدیدی برای حریم خصوصی آمریکاییهای مطیع قانون به شمار میآید. دفتر کنترل سرمایههای خارجی باید تورنادو کش را در قالبی ببیند که فعالیت میکند: ابزاری که هر کسی میتواند از آن استفاده کند.
در مقابل تحریم ابزارهای مالی با اهداف قانونی، این نهاد باید تمرکز خود را بر فعالیتهای مجرمانهای قرار دهد که از چنین ابزارهایی سوءاستفاده میکند. با وجود مشکلات داخلی و فشارهای قانونی، سیستمهای غیرمتمرکز همچنان در دنیای ارزهای دیجیتال محبوب هستند. تمرکززدایی بیشتر به عنوان وسیلهای برای رسیدن به رویاهای بزرگتر مورد استفاده قرار گرفته است.
ویل پپر، یکی از بنیانگذاران Syndicate، ارائهدهنده زیرساخت محصولات اینترنتی مبتنی بر بلاکچین میگوید: با در نظر گرفتن کلیت این صنعت، به نظر میرسد فناوری غیرمتمرکز نسبت به همتایان متمرکز خود از کارآمدی و مقبولیت کمتری برخوردار است. چندان دور از ذهن نیست که ذخیره دادهها در یک سیستم مورد اعتماد، مانند پایگاه داده، همیشه کارآمدتر از ذخیره دادهها در دهها هزار گره پراکنده است که در طول جهان گسترده شده است. با این حال اگر به درستی به این فناوری پرداخته شود میتوان آن را به نقطهای رساند که جنبههای منفی کمتر شده و جنبههای مثبت بیشتری کشف شود.