مناظره و حباب انتظارات
سیدکمال سید علی آیا شایسته است که راجع به نرخ ارز نیز مانند بازیهای فوتبال در برنامه ۹۰ در صدا و سیما از مردم نظرخواهی شود؟ آیا وقتی نظر مردم راجع به کاهش یا افزایش یا تثبیت نرخ ارز استعلام میشود، مردمی که از افزایش نرخ ارز طی این چند سال آسیب دیدهاند گزینهای غیر از کاهش نرخ را انتخاب خواهند کرد؟ متاسفانه صدا و سیما سوالی را مطرح میکند که نه تنها کمکی به سیاستهای اقتصادی دولت نمیکند، بلکه دولت را در یک دوراهی انتظارات پوپولیستی و آیندهنگری علمی قرار میدهد؛ زیرا نتیجه نظرخواهی از قبل معلوم و بسیار بدیهی بود که نمیتوانست غیر از کاهش نرخ باشد.
سیدکمال سید علی آیا شایسته است که راجع به نرخ ارز نیز مانند بازیهای فوتبال در برنامه ۹۰ در صدا و سیما از مردم نظرخواهی شود؟ آیا وقتی نظر مردم راجع به کاهش یا افزایش یا تثبیت نرخ ارز استعلام میشود، مردمی که از افزایش نرخ ارز طی این چند سال آسیب دیدهاند گزینهای غیر از کاهش نرخ را انتخاب خواهند کرد؟ متاسفانه صدا و سیما سوالی را مطرح میکند که نه تنها کمکی به سیاستهای اقتصادی دولت نمیکند، بلکه دولت را در یک دوراهی انتظارات پوپولیستی و آیندهنگری علمی قرار میدهد؛ زیرا نتیجه نظرخواهی از قبل معلوم و بسیار بدیهی بود که نمیتوانست غیر از کاهش نرخ باشد. ضمنا به نظر نگارنده نکات زیر در مناظره مغفول مانده است: الف : با غمض عین از نرخ مرجع ، در حال حاضر دو نرخ آزاد و مبادلهای و رویای یکسانسازی داریم. در زمان ایجاد اتاق مبادلات، مقرر بود که نرخ این اتاق با اندک تفاوتی (۲۰ الی ۵۰ تومان) نرخ بازار آزاد را تعقیب کند. در عمل، نرخ بازار آزاد تحت تاثیر هیجانات افسارگسیخته، تا ۳۹۰۰ تومان رکورد زد و نرخ مبادلهای را در همان سطح ۲۴۵۰ تومان، جا گذاشت تا اینکه خوشبینیهای منتج از انتخابات ریاستجمهوری و انتظارات سرکوب شدهای که مجال بروز یافته بودند، نرخ بازار آزاد را در مسیر نزولی قرار دادند؛ به طوری که چند روزی به زیر ۳۰۰۰ تومان هم رسید. رویای یکسانسازی دیگر دور از دسترس نیست چه بهتر بهجای افزایش گام به گام نرخ مبادلهای، شاهد کاهش تدریجی نرخ آزاد باشیم. هدف از یکسانسازی نرخ ارز همواره همان است که بود؛ یعنی از بین بردن رانت و دادن علامت درست به اقتصاد که با اطمینان از ثبات اوضاع، فعالیتهای اقتصادی سامان داده شود. مطلب فوق و اینکه اصولا نرخ در بازار آزاد را بانک مرکزی تعیین نمیکند در مناظره مطرح نشد و چه حیف شد.
ب: مجری محترم از شرکتکنندگان سوال میکند مردم عدد میخواهند و سپس ادامه میدهد ۳۰۰۰ تومان ۲۰۰۰ تومان یا۱۰۰۰ تومان! نتیجه جمعبندی هم بهنظر میرسد که بیش از ۷۰ درصد مردم خواهان کاهش نرخ ارز هستند آیا فراموش کردهایم که در سال ۱۳۸۹ در کشوری که در حال تحریم بود بالغبر ۱۲ میلیارد دلار ارز مسافرتی ۱۰۰۰تومانی فروخته شد و ۱۷ میلیارد دلار در بخش خدمات مصرف شد؛ آیا این آتش زدن به سرمایههای ملی نیست؟ آیا وقتی با ارز بالای ۳۰۰۰ تومان و حتی ۳۹۰۰ تومان گرانترین اتومبیلهای دنیا در حال ورود به کشور است سوال مجری که عدد بدهید صحیح است؟
۳- نکتهای که جناب آقای دکتر خوشچهره به آن تاکید کردند و سبب نگرانی ایشان هم بود این است که اعلام نرخ توسط ریاستکل بانک مرکزی باید مراحل کارشناسی و قانونی را طی کند که این امر صورت نگرفته است، ایشان نفرمودند که این مراحل در کجا و چگونه باید طی شود.
ضمنا ایشان اشاره داشتند که رییسکل قبلی بانک صرفا به عرضه ارز توجه کرده و ارزها و سکهها را در بازار به سفتهبازان میفروخت و اعلام میکرد که در سوپرمارکتها هم اگر لازم باشد ارز میفروشیم. جناب خوش چهره اشارهای نداشتند که چه مراحل قانونی برای آن اقدامات رییس قبلی بانک صورت گرفته بود که امروز رییسکل جدید بانک جهت یک اظهارنظر باید مراحل قانونی را طی کند. ۴-آقایان در مناظرهای کاش مردم را نسبت به قیمتها آگاهی میدادند و موضوع چسبندگی قیمتها را که بسیار مهم است تشریح میکردند. وقتی که قیمتها را بررسی میکنیم اعم از اینکه کالا با نرخ آزاد یا اتاق مبادلات یا مرجع وارد شده باشدکماکان با نرخ بازار آزاد عرضه میشود.
بدیهی است در یک بازار رقابتی و بدون تحریم چنانچه بانک مرکزی در اتاق مبادلات به همه تقاضاها جواب بدهد قیمتها میتواند با توجه به رقابت واردکنندگان طی یک دوره زمانی معقول تعادل لازم را بهدست آورد؛ ولی امروز چنین شرایطی حاکم نیست از طرفی هنگام سقوط قیمت ارز ناشی از انتظارات هیجانی آیا میشود این انتظارات را در زمینه تقاضاهای واردات با نرخ پایین توسط بانک مرکزی اجابت کرد، آنچه امروز اتفاق افتاده این است با افزایش نرخ ارز صادرات غیرنفتی ۱۸ میلیارد دلاری طی شش ماه اول سال ۹۲ توانسته قسمت عمدهای از نیاز وارداتی ۲۰ میلیارد دلاری ما را تامین کند در غیر این صورت بانک مرکزی چگونه میتوانست این بازار را مدیریت کند.
متاسفانه نوک حمله تحریمها، سیستم بانکی بوده و بانک مرکزی کشورمان نیز تحریم شده است و در شرایط حاضر بانک مرکزی و سیستم بانکی خصوصا بانکهای دولتی و نیمه دولتی با مشکلات فراوانی روبهرو هستند و دریغا که سایتها و رسانههایی که تا دیروز از عدماستقلال بانک مرکزی گله و شکایت داشتند، امروز با احساس اندک استقلالی برای بانک، حمله به بانک را بر خود واجب میبینند. مخلص کلام، نتیجه همه آنچه در مناظره طولانی روز جمعه مطرح شد چیزی نبود جز حبابیکردن انتظاراتی که خود، به سبب خوشبینیهای متورم و هیجانات ناشی از آن بیحباب نبوده است.
* اشاره به مناظره دو ساعت و نیمه(صدا و سیما)
در تاریخ ۱۲ مهر ۱۳۹۲
ارسال نظر