«دنیای اقتصاد» بررسی میکند
بازیگران اصلی تورم تیرماه
گروه بازار پول- آمارها حاکی از این است که نرخ تورم نقطهای در تیرماه سال جاری کمترین نرخ تورم ماهانه در یک سال گذشته بوده است. محاسبات نشان میدهد در صورتی که روند رشد قیمتهای تیرماه به مدت یک سال ادامه داشته باشد، نرخ تورم پس از یک سال به جای رقم ۴۴ درصدی فعلی در قالب نقطه به نقطه، به رقم حدودا ۱۸ درصدی خواهد رسید. همچنین آمارهای جدید حاکی از این است که بیشترین سهم از تورم تیرماه را گروه «خوراکیها و آشامیدنیها» داشته و پس از این گروه، گروههای «مسکن، آب، برق، گاز و سایر سوختها» و «اثاث، لوازم و خدمات مورد استفاده در خانه» بیشترین سهم را از رشد قیمتها در یک سال اخیر داشته است.
گروه بازار پول- آمارها حاکی از این است که نرخ تورم نقطهای در تیرماه سال جاری کمترین نرخ تورم ماهانه در یک سال گذشته بوده است. محاسبات نشان میدهد در صورتی که روند رشد قیمتهای تیرماه به مدت یک سال ادامه داشته باشد، نرخ تورم پس از یک سال به جای رقم ۴۴ درصدی فعلی در قالب نقطه به نقطه، به رقم حدودا ۱۸ درصدی خواهد رسید. همچنین آمارهای جدید حاکی از این است که بیشترین سهم از تورم تیرماه را گروه «خوراکیها و آشامیدنیها» داشته و پس از این گروه، گروههای «مسکن، آب، برق، گاز و سایر سوختها» و «اثاث، لوازم و خدمات مورد استفاده در خانه» بیشترین سهم را از رشد قیمتها در یک سال اخیر داشته است. کاهش تورم ماهانه گزارشهای رسمی حاکی از این است که نرخ تورم «ماهانه» در تیرماه سال جاری به رقم ۴/۱ درصد رسیده که طبق آمارها، از خرداد سال ۱۳۹۱ به بعد کمترین رقم بوده است. در خرداد ماه سال گذشته نرخ تورم ماهانه به یک درصد رسیده بود و از آن تاریخ به بعد این نرخ در همه ماههای بعدی بالاتر از ۸/۱ درصد گزارش میشد. آمار جدید و نرخ ۴/۱ درصدی اعلام شده، نشاندهنده کاهش قابل توجه تورم ماهانه در تیرماه است. رخدادی که در صورت تداوم میتواند تورم موجود در اقتصاد کشور را تا زیر ۲۰ درصد بیاورد. برخی از اقتصاددانان برای اینکه بتوان نسبت به نرخ تورم ماهانه شهود پیدا کرد، فرض میکنند که چه اتفاقی میافتد اگر به مدت یک سال، نرخ تورم همه ماهها برابر با یک نرخ مشخص باشد، مثلا در صورتی که از تیرماه به مدت یک سال نرخ تورم ماهانه برابر با ۴/۱ درصد باشد، نرخ تورم این بازه زمانی یک ساله چقدر خواهد بود یا به عبارت دیگر، در صورتی که سرعت رشد قیمتها در یک ماه، به مدت یک سال به همان شکل ادامه یابد، رشد کلی قیمتها در پایان آن سال چگونه خواهد بود. به همین ترتیب، در صورتی که به مدت دوازده ماه نرختورم همه ماهها معادل نرخ ۴۲/۱ تیرماه باشد، نرخ تورم در پایان سال معادل ۴/۱۸ درصد خواهد شد که نسبت به نرخ تقریبا ۴۴ درصدی فعلی، به مراتب نرخ کمزیانتر و قابلتحملتری برای تورم محسوب میشود. به عبارت دیگر، در صورتی که به مدت یک سال تغییرات قیمت در همه ماهها مشابه تیرماه باشد، در خرداد ماه سال بعد نرخ تورم سالانه نقطهای، به جای نرخ ۴۴ درصدی فعلی به حدود ۱۸ درصد خواهد رسید. سهم اجزای شاخص در تورم بانک مرکزی برای محاسبه تورم، سه گروه اصلی «کالاها»، «خدمات» و «مسکن، آب، برق و سایر سوختها» را بهعنوان سه گروه اختصاصی تشکیلدهنده سبد مصرفکننده در نظر میگیرد و سپس با توجه به اجزای هر یک از این سه گروه، سبد مصرفی را شامل ده گروه اصلی قرار میدهد. به این ترتیب، با توجه به «وزن» هر یک از این گروهها در سبد یا شاخص کل، تغییرات قیمتی آنها میتواند «اثرگذاری» بیشتری بر تورم کل نیز در پی داشته باشد. وزن گروه «دخانیات» که یکی از ده گروه اصلی است، در سبد قیمت مصرفکننده معادل ۳۵/۰ در نظر گرفتهشده است. بنابراین در صورتی که تا سال آینده همه قیمتها ثابت بماند ولی قیمت دخانیات دو برابر شود، نرخ تورم کل معادل ۳۵/۰ درصد (کمتر از یک درصد) خواهد بود. یا اینکه با فرض ثبات همه قیمتها تا سال آینده و چهار برابر شدن قیمت دخانیات تا آن زمان، نرخ تورم در سال آینده تقریبا یک درصد خواهد شد. این نشان میدهد در صورتی که وزن یک گروه کم باشد، تغییرات شدید قیمتی آن نمیتواند اثری بر تورم کل داشته باشد. به این ترتیب میتوان مشخص کرد هر یک از گروهها چند درصد از تورم تیرماه را موجب شدهاند. بهعنوان مثال «خوراکیها و آشامیدنیها» که ۴/۲۷ درصد از سبد کل را تشکیل میدهد، با رشدی ۱/۵۲ درصدی، در حدود ۳/۱۴ درصد از تورم ۴۴ درصدی نقطه ای فعلی را موجب شده یا به عبارت دیگر، ۳۴ درصد از عدد تورم تیرماه از ناحیه همین رشد قیمتهای خوراکیها و آشامیدنیها بودهاست. یا گروه « اثاث، لوازم و خدمات مورد استفاده در خانه» که ۱۳/۵ درصد از کل هزینههای سبد را تشکیل میدهد، در یک سال منتهی به تیرماه در حدود ۱/۸۲ درصد افزایش قیمت یافته است. با این حال به دلیل وزن نسبتا کمتری که در سبد دارد، از تورم ۴۴ درصدی تیرماه، تنها ۲/۴ درصد آن متعلق به اثاث و لوازم خانگی بوده یا به عبارت دیگر، حدود ۱۰ درصد از کل تورم به خاطر افزایش قیمتهای این گروه است. سه نرخ برای تورم اهمیت تورم ماهانه در این است که سریعترین واکنش نسبت به تغییرات سطوح قیمتی در این شاخص منعکس میشود. این موضوع در تعریف هر کدام از نرخها و روش محاسبه هر یک از آنها خود را نشان میدهد. بنا به تعریف، «تورم» به طور کلی با محاسبه رشد «سطح عمومی قیمتها»، یعنی معیاری از وضعیت قیمتها به طور متوسط تعیین میشود. برای مشخص کردن «سطح عمومی قیمتها» شاخصی به نام «شاخص قیمت مصرفکننده» (CPI) معرفی میشود که از میانگینگیری وزنی مجموعه زیادی از قیمتهای کالاها و خدمات مصرفی که توسط یک خانوار مصرف میشود یا در اصطلاح «سبد مصرفی خانوار» را تشکیل میدهد، بهدست میآید. بنابراین عدد شاخص قیمت مصرفکننده در هر دوره، نمایانگر سطح قیمتهای مصرفی در آن دوره است. برای محاسبه تورم، ابتدا یک «دوره زمانی» را مشخص میکنند سپس با در نظر گرفتن دو نقطه ابتدایی و انتهایی، «رشد» شاخص قیمت مصرفکننده در زمان میان این دو نقطه را بهعنوان «تورم» در نظر میگیرند. بهعنوان مثال تورم اعلام شده برای تیرماه، با توجه به دو عدد اعلام شده برای شاخص قیمت مصرفکننده در این دو ماه، یعنی عدد ۳/۱۶۹ برای خردادماه و عدد ۷/۱۷۱ برای تیرماه تعیین شده است. با توجه به اینکه شاخص از خرداد تا تیر به میزان ۴۲/۱ درصد رشد کرده، گفته میشود که «تورم ماهانه» تیر معادل ۴۲/۱ درصد بوده است. درخصوص تورم سالانه نیز به همین شکل میتوان عمل کرد؛ ولی تورمی که به دست میآید، «تورم نقطهبهنقطه» یا تورم نقطهای خوانده میشود. بهعنوان مثال در صورتی که میزان شاخص قیمت مصرفکننده در پایان تیرماه سال ۱۳۹۱ با عدد این شاخص در پایان تیرماه سال جاری مقایسه شده و با توجه به تغییرات آن، درصد رشد شاخص مورد محاسبه قرار گیرد، میتوان درصد این رشد را بهعنوان تورم نقطهبهنقطه تیرماه در نظر گرفت. درخصوص سومین نرخ تورم که به «تورم میانگین» معروف است، از دو دوره زمانی یک ساله استفاده میشود. بهعنوان مثال برای محاسبه «تورم میانگین» تیرماه ۱۳۹۲، دو بازه زمانی یک ساله، یکی از مرداد ۱۳۹۱ تا تیر ۱۳۹۲ و دیگری بازه زمانی از مرداد ۱۳۹۰ تا تیر ۱۳۹۱ در نظر گرفته میشود و در مرحله بعدی، میانگین شاخص قیمت برای هر کدام از این دورههای یک ساله محاسبه میشود. در نتیجه دو «میانگین» شاخص به دست خواهد آمد که در اینجا، میانگین شاخص در «یک سال منتهی به تیر ۱۳۹۲» معادل با ۳/۱۴۷ و میانگین شاخص در «یک سال منتهی به تیر ۱۳۹۱» نیز معادل با ۱/۱۰۷ خواهد بود. در نتیجه میزان رشد میانگین شاخص را که به میزان ۵/۳۷ درصد بوده است، میتوان بهعنوان «تورم میانگین سالانه» تیرماه مورد استفاده قرار داد. دقت بیشتر برآورد با تورم ماهانه کارشناسان معتقدند تغییرات صورت گرفته در قیمتها در اقتصاد در «تورم ماهانه» سریعتر از «تورم نقطهبهنقطه» یا «تورم میانگین» منعکس میشود و دقت بیشتری نیز برای برآورد مسیر آینده اقتصاد با فرض تداوم روند ماهانه دارد. علت این مساله آن است که بهعنوان مثال، در محاسبه تورم میانگین ۲۴ شاخص قیمت دخیل است و به همین دلیل، تغییراتی که در مقدار شاخص قیمت مصرفکننده در ماه جدید صورت میگیرد، نمیتواند تاثیر زیادی بر تورم بگذارد و ماههای پیشین هم تاثیرات خود را دارند. یعنی وزن تغییرات قیمتی ماه اخیر در تورم کل، نسبتا اندک است و برای اثرگذاری بر تورم میانگین، لازم است تغییرات زیادی در آن صورت بگیرد. بنابراین ملاحظه میشود که در همین چند ماه اخیر، با وجود متفاوت بودن روندهای قیمتی ماهانه، روند تورم میانگین چندان متاثر از تورم ماهانه نبودهاست. بهعنوان مثال، در بهمن ماه سال قبل که در جهشی قابل ملاحظه نرخ تورم ماهانه از ۸/۱ درصد (در دیماه) به ۳/۵ درصد رسید، نرخ تورم میانگین از ۱/۲۷ درصد به ۸/۲۸ درصد افزایش پیدا کرد و چندان منعکسکننده رشد غیرعادی قیمتها در بهمن نبود. به همین ترتیب، در ماه گذشته یعنی تیرماه نیز که نرخ تورم ماهانه کاهش خوبی پیدا کرده و از ۴/۳ درصد به ۴/۱ درصد رسیده، نرخ تورم میانگین مشابه بهمنماه افزایشی بوده و از ۹/۳۵ درصد به ۵/۳۷ درصد افزایش یافتهاست. همین موضوع نیز در مورد تورم نقطه به نقطه تا حدی صادق است و تورم نقطهبهنقطه را نمیتوان دارای سرعت و دقت کافی برای تحلیل تغییرات قیمتی یک ماهه و برآورد روند آینده قیمتها با تغییرات قیمتی اخیر دانست. بهعنوان مثال، آمار جدید نشاندهنده تورم نقطهای ۱/۴۵ درصدی در خردادماه و تورم نقطهای ۰/۴۴ درصدی در تیرماه و کاهش ۱/۱ درصدی تورم است، اما در صورتی که فقط همین دو نرخ در دسترس باشد، نشان نمیدهد که این کاهش در تورم نقطهای به دلیل «کاهش سرعت رشد قیمتها در تیرماه نسبت به خردادماه ۱۳۹۲» بوده یا به دلیل «افزایش سرعت رشد قیمتها در تیرماه نسبت به خردادماه ۱۳۹۱» بودهاست و هر دوی این عوامل میتواند کاهش تورم نقطهای را رقم بزند. بنابراین مشخص میشود که تورم ماهانه بیش از شاخصهای دیگر میتواند تغییرات قیمتی اخیر را منعکس کند. اما مشکلی که این تورم دارد،بیثباتی نسبی آن است که خصوصا در ماههای اخیر در اقتصاد کشور با نوسان زیادی مواجه شده است و نمیتوان یک روند بلندمدت را در آن ردیابی کرد.
ارسال نظر