یادداشت
این همه فشار بر بانک مرکزی آن هم در آغاز کار برای چیست؟
بارها در نوشتهها و گفتارها عنوان شده است که اقتصاد یک علم است مانند فیزیک، شیمی، پزشکی و... این علم یک تفاوت با سایر علوم دارد و آن اینکه برای حل پیچیدهترین بحرانهای اقتصادی راه کار میتواند ارائه دهد. در پزشکی یا سایر علوم اینطور نیست.
دکتر بهمن آرمان
بارها در نوشتهها و گفتارها عنوان شده است که اقتصاد یک علم است مانند فیزیک، شیمی، پزشکی و... این علم یک تفاوت با سایر علوم دارد و آن اینکه برای حل پیچیدهترین بحرانهای اقتصادی راه کار میتواند ارائه دهد. در پزشکی یا سایر علوم اینطور نیست. همانگونه که در علم پزشکی بهرغم پیشرفتهای فراوان برای تعدادی از بیماریها هنوز شیوه درمانی مناسب ارائه نشده است. تفاوت دیگر علم اقتصاد یا سایر علوم پایه این است که در آن از ریاضیات و آمار به صورت گستردهای استفاده میشود. همانگونه که خوانندگان گرامی در جریان میباشند اقتصاد آمریکا که ۲۸درصد از تولید ناخالص داخلی جهان را به خود اختصاص داده است تلاطمهایی که عمدتا متاثر از هزینههای جنگ عراق میباشد نه تنها در این کشور بلکه در سایر کشورهای بزرگ صنعتی نیز بازتاب یافت. بانک مرکزی آمریکا یا فدرال ریزرو FEDERAL RESERVE با سود بردن از پیچیدهترین نرمافزارهای کامپیوتری موجود و اقتصاددانانی که بخشی از آنان از جمله برندگان جایزه نوبل میباشند اقدام به بررسی جهت یافتن راهکاری برای حل این بحران مقطعی نمود. نتیجه تمام این مطالعات به کاهش ۵/۰درصدی نرخ بهره در آمریکا انجامید. به دنبال این امر ابتدا قیمت سهام در بورسهای آمریکا و سپس در سایر بورسهای جهان افزایش یافت. نرخ برابری دلار به ویژه در مقابل یورو به کمترین حد خود یعنی ۴/۱تنزل یافت. صادرات آمریکا بدون شک در آینده روند افزایشی را خواهد پیمود. نرخ بیکاری کاهش خواهد یافت و رشد اقتصادی این کشور در حد پیش از بحران یک ماهه گذشته یعنی ۴/۳درصد باقی خواهد ماند. به عبارتی یک تصمیم علمی توانست اقتصاد نه تنها آمریکا بلکه جهان را از رکودی که این همه از آن وحشت داشتند برهاند.
مدت کوتاهی است که مدیریت بانک مرکزی تغییر یافته و فردی که او را مهندسی عملگرا میخوانند در راس مهمترین نهاد اقتصادی کشور قرار گرفت.
تعمدا از کلمه مهندس استفاده شد به این دلیل که ثابت شده است رابطهای بین بینش و نوع تحصیلات وجود ندارد.
شاهد مدعا اینکه خانم مارگارت تاچر که در اوایل دهه ۸۰ میلادی به نخستوزیری انگلستان رسید و اقتصاد ویران شده انگلستان را از دولتهای پیش از خود تحویل گرفته بود با مطرح کردن تئوری خصوصیسازی نه تنها انگلستان بلکه جهان را متاثر از این انقلاب فکری کرد.
او دختر خواربار فروشی بود و لیسانس شیمی داشت. آقای جان میجر که پس از او به نخستوزیری انگلستان رسید دارای تحصیلات دانشگاهی نبود، آقای یوشکا فیشر، وزیر خارجه پیشین آلمان که هماکنون در معتبرترین مرکز علمی جهان در سال ۲۰۰۶ یعنی دانشگاه استانفورد آمریکا تدریس میکند نیز دارای تحصیلات دانشگاهی نبود.
اداره کردن نهادهای مهم پیش از آنکه به دانش نیازمند باشد به بینش نیاز دارد زیرا نقطهنظرهای کارشناسی را به راحتی میتوان اخذ کرد.
رییس کل جدید بانک مرکزی با اطلاع از ساختار پوسیده بانکی کشور و حذف نقاط کور اقتصاد بیمار ایران برنامهای مبنی بر منطقی کردن نرخ سود سپردهها و اتصال آن به نرخ تورم ارائه کرد که این مقولهای کاملا شناخته شده در علم اقتصاد است.
زیرا در همه کشورها نرخ سود سپردهها باید به گونهای باشد که سپردهگذاران را ترغیب به سپردهگذاری در بانکها بنماید.چندی پیش بانک مرکزی ایران در آماری اعلام کرد که از ۷۰۰۰میلیارد ریال اوراق مشارکت عرضه شده با نرخ سود ۵/۱۵درصد تنها ۴۰۰۰میلیارد ریال آن توسط مردم خریداری شد.
در سال گذشته نیز وزارت نیرو توانست تنها نیمی از اوراق مشارکتی که مجوز قانونی انتشار آن را در اختیار داشت به فروش برساند.
البته رییس کل جدید بانک مرکزی به خوبی میدانند که همه مشکلات اقتصاد ایران به همین یک مورد پایان نمییابد و بدون شک راهکارهای اصلاحی بیشتری لازم است از جمله مقوله چگونگی هزینه کردن دلارهای نفتی موجود در حساب ذخیره ارزی و ایجاد تغییرات بنیادی در بخش ارزی بانک مرکزی که همواره سیاستهای چندتوسعهای
را دنبال کرده است و با دخالتهای خود مانع از اجرای بسیاری از پروژههای اساسی کشور شده است یکی از موارد مهمی است که باید سریعا در دستور کار قرار گیرد. تصمیم اخیر بانک مرکزی مبنی بر مرتبط ساختن سود سپردهها به نرخ تورم واکنشهایی را در جامعه به وجود آورد و حتی کسانی که الفبای علم اقتصاد را نمیشناسند نیز اقدام به موضعگیریهای منفی نمودند. چنانچه اینگونه حرکات بخواهد ادامه پیدا کند و رسانههای گروهی بدون ارائه تجزیه و تحلیلهای علمی لازم اقدام به چاپ یا انتشار چنین موضعگیریهایی بنمایند بدون شک اقتصاد بیمار ایران که نیازمند اصلاحات بنیادی است را با مخاطرات جدی روبهرو خواهند ساخت زیرا تصمیمگیری در مورد مسائل مهم و پیچیده اقتصادی نیازمند آرامش و دادن امکانات لازم برای انجام اصلاحات میباشد که طبیعی است در صورت ادامه فضای حاکم بر رسانههای گروهی و مجلس شورای اسلامی بدون شک مدیریت جدید بانک مرکزی را از انجام اصلاحات بعدی باز خواهد داشت.
*کارشناس اقتصادی
ارسال نظر