یادداشت
بانکهای مرکزی و نقش کلیدی آنها در اقتصاد
به طور معمول بانکهای مرکزی در سراسر دنیا برای رسیدن به اهداف اقتصادی و اثرگذاری بر جریان اقتصاد از سیاستهای پولی استفاده میکنند. سیاست پولی، خطمشی بانکهای مرکزی در راستای ثبات اقتصادی و با تکیه بر تغییرات عرضه پول را بیان میکند.
محمد مساح
به طور معمول بانکهای مرکزی در سراسر دنیا برای رسیدن به اهداف اقتصادی و اثرگذاری بر جریان اقتصاد از سیاستهای پولی استفاده میکنند. سیاست پولی، خطمشی بانکهای مرکزی در راستای ثبات اقتصادی و با تکیه بر تغییرات عرضه پول را بیان میکند. به بیان ساده، بانکهای مرکزی برای پیاده کردن اندیشهها و رسیدن به اهدافی از جمله تثبیت قیمتها و برقراری تعادل اقتصادی از ابزارهایی بهره میگیرند. بدین ترتیب نقش کلی بانک مرکزی هدایت و تنظیم سیاست پولی در درون یک کشور است. تحت سیاست پولی، بانک مرکزی جریان پول و اعتباراتی را که در اقتصاد ایجاد شده اداره و مدیریت میکند. بنابراین ماهیت بانک مرکزی در مقابل فعالیتهای اقتصادی بسیار بزرگ است.
در ادبیات اقتصادی عرضه پول به وسیله بانک مرکزی و دستگاه بانکی به وجود میآید و فرض میشود که میزان آن محدود است. بنابراین عرضه پول میتواند با عملیات بانک مرکزی تغییر نماید. بانک مرکزی بر سیستم پولی کشور نظارت دارد و حجم پول و میزان نقدینگی را کنترل میکند. بانک مرکزی سیاست تثبیت خود را در سطح اقتصاد از طریق تغییر در عرضه پول انجام میدهد که به آن سیاست پولی گفته میشود. به طور مثال بانک مرکزی اروپا برای رسیدن به هدف تثبیت نرخ تورم پایینتر از سطح ۲درصد، اقدام به تغییر در عرضه پول مینماید. سیاستهای پولی مهمترین بخش فعالیت بانک مرکزی هر کشوری به شمار میآید. هرگاه عرضه پول در کشوری افزایش یابد، بانک مرکزی برای کنترل آن و کاهش سطح نقدینگی در جامعه معمولا از ابزار تغییر در نرخ بهره استفاده مینماید. عدم موفقیت بانک مرکزی در کنترل نقدینگی معمولا فشار بر روی سطح عمومی قیمتها را موجب میشود. از این رو در هنگام افزایش عرضه پول نرخ بهره در سطح اقتصاد افزایش مییابد.
مقامات پولی هر اقتصاد به سنجش میزان پولی که در جامعه وجود دارد، نیازمند هستند. آنها به این نکته توجه دارند که میزان پول در اقتصاد به چه مقدار نقدینگی را در کشور ایجاد میکند. بخش حقیقی اقتصاد به میزان پول و حجم آن واکنش نشان میدهد. چنانچه میزان نقدینگی در اقتصادی کمتر از میزان مورد نیاز آن باشد، امکان دارد تولید، درآمد و اشتغال دچار افت شوند. همچنین افزایش نقدینگی بیش از حد موردنیاز اقتصاد، ممکن است به رشد سطح عمومی قیمتها و افزایش تورم منجر شود. بنابراین پول ابزار نیرومندی در اقتصاد به شمار میرود و میتواند تاثیرات قابلتوجهی داشته باشد.
مهمترین ابزار سیاست پولی بانکهای مرکزی شامل موارد زیر است:
- عملیات بازار باز
- نرخ تنزیل
- نرخ بهره وجوه بانکی
- نسبت ذخیره قانونی
- عملیات مبادله ارز
بانک مرکزی توسط این ابزارها سیاستهای پولی را به اجرا میگذارد. آنها بر این اساس که میزان عرضه پول نقش کلیدی و اساسی بر روی متغیرهای کلاناقتصادی دارد، با استفاده از ابزارهای پولی برتغییرات عرضه پول و حجم نقدینگی در جامعه اثر میگذارند. بدین ترتیب استقلال بانکهای مرکزی تاحدود زیادی توسط دولتها رعایت میشود تا آنها بتوانند وظایف خود را به طور صحیح انجام دهند. بانکهای مرکزی نرخ بهره (نرخ تنزیل) را به عنوان مهمترین عامل اثرگذار بر فعالیتهای اقتصادی را تعیین و نظارت میکنند. تعیین نرخ بهره یکی از اقدامات مهم بانکهای مرکزی در راستای تعادل اقتصادی و کنترل سطح عمومی قیمتها (تورم) است. نرخ تنزیل، میزان بهرهای است که بانک مرکزی بر روی وجوه و موجودی داراییهای خود در هنگام اعطای وام به موسسات مالی واجد شرایط اعمال میکند. در واقع نرخ تنزیل همان نرخ بهرهای است که به وامهای پرداختی از سوی بانک مرکزی تعلق میگیرد. نرخ تنزیل توسط بانک مرکزی کنترل میشود و این موضوع ربطی به معاملات بانک مرکزی ندارد. این نرخ مبنایی برای تعیین نرخ بهره به شمار میرود. بانکهای تجاری برمبنای نرخ بهره پایه، به وامدهی اقدام میکنند. این نرخ بر مبنای نرخ تنزیل استوار است و اغلب بالاتر از نرخ تنزیل میباشد. همبستگی و ارتباط بین نرخ بهره پایه و نرخ تنزیل ثابت نمیباشد. به طور نمونه اگر نرخ تنزیل افزایش یابد، به طور حتم نرخ بهره پایه افزایش خواهد یافت. اگر نرخ تنزیل کاهش یابد، نرخ بهره پایه ممکن است از آن پیروی نکند و بانکها از این اختلاف سود افزونتری به دست میآورند.
بانکهای مرکزی دادههای اقتصادی و عوامل موثر بر بخشهای گوناگون اقتصاد را زیرنظر میگیرند و سپس تصمیمات نهایی را پیاده میکنند. هرچند تغییر نرخ بهره میتواند بر سطح تورم و درآمد ملی یک کشور موثر باشد، اما بانکهای مرکزی از این ابزار به دقت استفاده میکنند، زیرا تغییر نابهنگام در نرخ بهره میتواند ناپایداری اقتصادی را گسترش دهد.
بانکهای مرکزی به عنوان بانک مادر به غیر از حق انتشار اسکناس، وظایف مهم دیگری برعهده دارد. نظارت بر بانکهای تجاری و دیگر موسسات بانکی و اعتباری و جهت دادن به فعالیت بانکهای تجاری در مسیر اهداف اقتصادی دولت از وظایف مهم بانکهای مرکزی به شمار میرود. بانک مرکزی با تغییر در نرخ بهره بانکی و عملیات بازار باز تلاش در رسیدن به اهداف اقتصادی دولت دارد. نرخ بهره بانکی، نرخ بهرهای است که بانک مرکزی با آن نرخ به بانکهای تجاری وام میدهد یا سپرده دریافت میکند. اگر بانک مرکزی کشوری احساس کند که دریافت اعتبار از سوی افراد بیش از حد افزایش یافته است، به افزایش نرخ بهره بانکی دست خواهد زد و این کار باعث کاهش تقاضا برای اعتبار از بانکهای تجاری و جذب سپردههای مردم به بانک مرکزی خواهد شد. یکی دیگر از ابزارهای پولی بانک مرکزی، عملیات بازار باز است که در آن خرید یا فروش اوراق قرضه صورت میگیرد، بدین ترتیب که بانک مرکزی با فروش اوراق قرضه در جهت گردآوری سپردههای افراد، سبب کاهش توان اعتباردهی آنها خواهد شد. بانک مرکزی با خرید اوراق قرضه نزد بانکها به گسترش عرضه پول و کمک به افزایش توان وامدهی بانکها گام برمیدارد.
اغلب بانکهای مرکزی کشورهای پیشرفته جهان، سیاستهای پولی ملی خود را برای رسیدن به سه هدف اقتصادی تنظیم مینماید. این اهداف کلی شامل:
- توسعه واقعی در راستای نیل به اشتغال کامل
- ثبات در قدرت پول داخلی
- تعدیل مناسب در نرخ تنزیل و مدیریت نرخ بهره بلندمدت
وظایف کلی بانکهای مرکزی میتواند موارد زیر را دربرگیرد:
۱ - نظارت بر انتشار اسکناس جدید: بانک مرکزی در مواقع لزوم مسوول صدور اسکناس جدید است. در واقع مسوولیت عرضه پول بر عهده این بانک میباشد. ۲ - بانکداری کلیه نهادها و بخشهای پولی اقتصاد: سپردههای احتیاطی کلیه موسسات پولی و بانکها در حسابهای بانک مرکزی، بدون پرداخت بهره نگهداری میشوند. بانک مرکزی در حقیقت مسوول نگهداری حسابهای نهادهای پولی گسترده در سطح اقتصاد است.۳ - طرح سیاستهای پولی: برای اجرای سیاستهای پولی بانک مرکزی طرحهایی را به دولت ارائه میکند، که در نهایت مسوولیت اجرای سیاستهای پولی بر عهده آن خواهد بود.۴ - نگهداری حسابهای دولت و تامین وجوه آن: رسیدگی به حسابهای دولت و دریافتها و پرداختهای آن بر عهده بانک مرکزی است. دولت نزد بانک مرکزی دارای چندین حساب است که بانک مرکزی وظیفه تامین مالی آن را دارد. همچنین بانک مرکزی موظف است نسبت به بازپرداخت اصل و بهره اسناد خزانهداری و یا بازخرید آنها نظارت کامل داشته باشد.۵ - نظارت بر ذخایر طلا و ارز و مداخله در بازار ارز: گاهی اوقات بر حسب شرایط، بانکهای مرکزی از ذخایر ارزی جهت مداخله در بازار ارز برای کنترل نوسانهای اضافی استفاده میکند. ۶ - نظارت بر بخش پولی: بانک مرکزی بر بخش پولی و نهادهای مالی نظارت میکند و در هنگام وجود نقدینگی بیش از حد در بازار، با تغییر درصد ذخیره قانونی و سپردههای نهادهای پولی کنترل میشود.
برای اداره و مدیریت سیاست پولی، بانکهای مرکزی بر مبنای عرضه و تقاضا از خرید و فروش اوراق بهادار جهت موازنه ذخایر خود استفاده میکند. این عملیات میتواند در بلندمدت برای تعدیل مازاد یا کسری هفتگی یا ماهانه وجوه ادامه یابد. گردآوری یا انتشار اوراق بهادار توسط بانک مرکزی از جمله عملیات بازار باز است. زمانی که بانک مرکزی مشغول خرید اوراق بهادار است، نرخ بهره گرایش به کاهش دارد و هنگامی که بانک مرکزی اقدام به فروش اوراق بهادار میکند، نرخ بهره تمایل به افزایش دارد. بانکهای مرکزی سیاستهای پولی را در طی زمان در راه رسیدن به حداکثر رشد غیرتورمی اقتصادی دنبال میکند. آنها مسوول حفظ ثبات سیستم مالی، سامان دادن به بانکهای دیگر و نظام بانکی، تدوین سیاستهای پولی، مهیا کردن خدمات مالی به بانکهای تجاری، دولت و همگان است.
گاهی اوقات بانکهای مرکزی با دادوستد در بازار ارز دست به مداخله میزند. اگر بانک مرکزی کشوری تصور کند که ارزش پول داخلی بسیار بالا رفته و ارزش ارزهای دیگر پایین آمده ممکن است با ذخایر پولی اقدام به خرید دیگر ارزها کند. این خرید نیاز به مقادیر بالای موجودی پول داخلی دارد و بنابراین پایه پولی افزایش مییابد. به بیان ساده، پایه پولی که به آن پول پرقدرت نیز گفته میشود، با افزودن پول رایج در گردش (سکه و اسکناس های بانک مرکزی در دست مردم) به کل ذخایر بانکی بدست میآید. حجم عمده پایه پولی از ذخایر تشکیل شده و تحت کنترل بانک مرکزی است. اگر بانک مرکزی کشوری تصور کند که ارزش پول محلی در برابر دیگر ارزها کاهش یافته، ممکن است بخشی از ذخایر ارزهای دیگر را به فروش برساند و به این ترتیب پول داخلی را گردآوری میکند. در این صورت فروش ارزهای دیگر باعث کاهش پایه پولی خواهد شد.
از آنجایی که بانکهای مرکزی پول محلی را در برابر ارزهای دیگر خرید یا فروش میکند، بر بازارهای ارز اثرگذار هستند. در واقع مداخلات آنها بر روی بازار مبادلات ارز به صورت اثرگذاری بر روی عرضه پول نمایان میشود. در واقع خرید و فروش پول داخلی در برابر ارزهای دیگر بر روی عرضه پول در اقتصاد تاثیر میگذارد. چنانچه عرضه پول از عملیات مبادلات ارز بانکی تاثیر بپذیرد، آنگاه نتیجه تعدیلات باید روی نرخ بهره، قیمتها و در همه سطوح اقتصاد انجام شود. بنابراین مداخلات عادی بانکهای مرکزی بر روی بازار ارز در بلندمدت تاثیر دارند. از این رو برخی بانکهای مرکزی ترجیح میدهند که برای اثرگذاری بر روی همه جوانب اقتصاد از این گونه مداخله و ابزار استفاده کنند. مداخله عادی بانکهای مرکزی شامل فروش اوراق بهادار دولتی است که سبب تعادل در ذخایر بانکی میشود. آنها تامین مالی فروش ارز را از طریق فروش شماری از اوراق بهادار دولتی به انجام میرساند. در مجموع فروش اوراق بهادار دولتی تعادل ذخایر را به همراه دارد که این امر تزریق به نظام بانکی است. بانک مرکزی دو جایگزین و انتخاب دیگر نیز میتواند داشته باشد: یکی چاپ پول و دیگری صدور چک در وجه خودش. هرچند این دو گزینه میتواند توسط بانکهای مرکزی به اجرا گذاشته شود، اما پیامد خطرناک تورم، آنها را در اجرای چنین گزینههایی محتاط میکند. بانکهای مرکزی همواره با اندیشه درست تلاش میکنند از ابزاری بهره گیرند که پدیده تورم را به همراه نداشته باشد، یا اثر آن بر روی تورم اندک باشد.
منبع: www.RahnemoonSarmaye.com
ارسال نظر