بررسی تورم در استانهای ایران
سهم دهکها از تورم
طبعا استانهایی که نرخهای تورم بالاتری را نسبت به سایر استانها تجربه کردهاند، اثرات منفی تورم در آنها بیشتر بروز میکند. در عین حال نرخ تورم استانهای کشور در فروردین۱۳۹۱ (آخرین آمار موجود در سایت رسمی بانک مرکزی ایران) بررسی میشود.طبق دادههای آماری و جداول مربوط به نرخ تورم استانهای کشور در سال۱۳۹۰، استان خراسان جنوبی با تورم ۲۸ درصدی، بالاترین تورم را در میان استانهای کشور تجربه کرده است و استان گیلان با تورم ۵/۱۷ درصدی، پایینترین نرخ تورم را داشته است. استان تهران نیز با تورم ۲/۱۹ درصد، نسبت به اغلب استانها تورم پایینتری را تجربه نموده است.بنا به این آمار در سال ۹۰ استانهای خراسان جنوبی، خراسان شمالی، خراسان رضوی، سیستان و بلوچستان، ایلام، آذربایجان غربی، زنجان، هرمزگان، قم، کرمانشاه، کردستان، کرمان، سمنان، همدان، یزد، قزوین، اردبیل، چهارمحال و بختیاری و مرکزی به ترتیب دارای تورم بیشتر بوده و نرخ تورمشان از نرخ میانگین کشور که ۵/۲۱ درصد بود، بیشتر بوده است.همچنین استانهای گیلان، کهکیلویه و بویر احمد، خوزستان، بوشهر، تهران، فارس، لرستان، مازندران، گلستان و اصفهان به ترتیب با کمترین تورمها،
از نرخ میانگین تورم کل کشور (۵/۲۱ درصد) دارای نرخ تورم پایینتری بودهاند.
همچنین مطابق اطلاعات آماری و جداول مربوط به نرخ تورم استانهای مختلف کشور در فروردینماه سال1391، استان کردستان با تورمی بالغ بر 9/4 درصد، رتبه نخست بیشترین نرخ تورم ماهانه را به خود اختصاص داده است و استان قم با تورم 9/0 درصدی با کمترین نرخ تورم ماهانه در انتهای جدول قرار دارد. استان تهران نیز با تحمل نرخ تورم 2 درصدی در فروردینماه، یکی از کمتورمترین استانهای کشور محسوب میشود.
طبق دادههای تورم ماهانه در این ماه از سال ۹۱، پنج استان با بیشترین نرخ تورم در کشور به ترتیب استانهای کردستان، مرکزی، فارس، اردبیل و کرمانشاه و پنج استان با کمترین نرخهای تورم ماهانه هم به ترتیب استانهای قم، ایلام، خراسان رضوی، یزد و تهران بودهاند.
شاخصهای قیمتی به تفکیک دهکهای درآمدی
بررسی شاخصهای قیمتی و نرخ تورم نیز به تفکیک دهکهای درآمدی منتشر شده از سوی مرکز آمار ایران، نشان میدهد در فاصله سالهای ۱۳۸۲ تا ۱۳۸۹، هزینههای زندگی خانوارهای کم درآمد شدیدتر از خانوارهای پردرآمد افزایش یافته است. به عبارت دیگر فشارهای تورمی که خانوارهای با درآمد پایین با آن دست و پنجه نرم کردهاند، شدیدتر از فشارهای تورمی بوده است که خانوارهای با درآمد بالا با آن مواجه بودهاند؛ اما چه عواملی موجب ایجاد فشارهای تورمی دهکهای مختلف درآمدی و بالا رفتن شدیدتر هزینه زندگی خانوارهای کم درآمد نسبت به خانوارهای پردرآمد شده است؟
تورم میانگین و دهکهای درآمدی
بر اساس گزارشهای مرکز آمار ایران، میانگین نرخ تورم در سالهای ۸۲ تا ۸۹ حدود ۱۵درصد بوده است؛ در این میان میانگین نرخ تورم به تفکیک دهکهای درآمدی از دهک اول (کم برخوردار) تا دهک دهم (برخوردار) نزولی بوده و دهک اول با بالاترین نرخ تورم و دهک دهم با پایینترین نرخ تورم روبهرو بوده است. به طور مثال در حالی که میانگین نرخ تورم برای دهک اول حدود ۵/۱۶ و دهک دوم ۱۶ درصد بوده است، میانگین نرخ تورم برای دهک نهم ۶/۱۳ درصد و برای دهک دهم ۲۵/۱۲ درصد بوده است. با این حساب طی سالهای ۱۳۸۹-۱۳۸۲، فشار تورمی که دهک اول درآمدی با آن مواجه بوده، بهطور میانگین ۵/۴ درصد بیش از فشار تورمی بوده که دهک دهم درآمدی با آن مواجه بوده است.
تورم سالانه و دهکهای درآمدی
بررسی روند سالانه نرخ تورم به تفکیک دهکهای درآمدی نیز نشان میدهد که طی سالهای ۱۳۸۹-۱۳۸۲، نرخ تورم برای دهک اول به صورت متوالی بالاتر از نرخ میانگین تورم بوده در حالی که نرخ تورم برای دهک دهم، پایینتر از نرخ میانگین تورم بوده است. بیشترین اختلاف میان نرخ تورم دهک اول و دهم در سالهای ۱۳۸۶ و ۱۳۸۷ رخ داده است. در سال ۱۳۸۶، در حالی که نرخ تورم برای دهک دهم برابر ۳/۱۳ درصد بوده، نرخ تورم دهک اول درآمدی برابر ۷/۱۹ درصد بوده است که ۴/۶ واحد درصدی اختلاف است. در سال ۱۳۸۷ نیز در حالی که نرخ تورم برای دهک دهم برابر ۸/۲۱ درصد بوده، نرخ تورم دهک دهم برابر ۲۹ درصد بوده که اختلاف ۲/۷ واحد درصدی را نشان میدهد. بر این اساس تورم بر گروههای کم درآمد هزینههای بیشتری در مقایسههای با گروههای برخوردار تحمیل کرده است.
نسبت تورم در دهکهای اول به دهم
بر اساس این گزارش نسبت شاخص قیمت سبد مصرفی دهک اول درآمدی به دهک دهم درآمدی در سالهای ۱۳۸۹-۱۳۸۱، طی یک روند صعودی، از یک در سال ۱۳۸۱ به حدود ۴/۱ در سال ۱۳۸۹ افزایش یافته است. به عبارت دیگر، هزینه زندگی دهک اول درآمدی طی این دوره حدود ۴۰ درصد بیش از هزینه زندگی دهک دهم درآمدی افزایش یافته است. در مجموع شواهد واقعی مربوط به شاخص قیمتها و نرخ تورم به تفکیک دهکهای درآمدی در اقتصاد ایران نشان میدهد که خانوارهای دهکهای پایین درآمدی با فشارهای تورمی بالاتری نسبت به خانوارهای دهکهای بالای درآمدی مواجه بوده و هزینههای زندگی آنها با سرعت بیشتری طی زمان افزایش یافته است.
دلایل فشارهای تورمی بر دهکهای پایین درآمدی
اما چه عواملی فشارهای تورمی شدیدتر بر خانوارهای دهکهای پایین درآمدی نسبت به خانوارهای دهکهای بالای درآمدی ایجاد میکند؟ روشن است که باید عوامل تفاوت فشارهای تورمی بر خانوارهای دهکهای درآمدی مختلف را در تفاوت میان ترکیب سبد مصرفی خانوارهای دهکهای مختلف درآمدی جستوجو کرد. عامل اول مربوط به سهم بالاتر کالاهای خوراکی نسبت به کالاهای غیرخوراکی در سبد مصرفی خانوارهای کم درآمد نسبت به سبد مصرفی خانوارهای پردرآمد است. بررسیها نشان میدهد که در سبد مصرفی پایه مرکز آمار ایران، سهم کالاهای خوراکی در سبد مصرفی خانوارهای دهک اول برابر ۵/۳۷ درصد و در سبد خانوارهای دهک دهم برابر ۵/۲۳ درصد است. علاوه بر این بررسی شاخص قیمت گروههای کالایی در سالهای ۱۳۸۹-۱۳۸۲ نشان میدهد که در مجموع افزایش شاخص قیمت گروه خوراکیها بیش از افزایش شاخص قیمت گروه غیرخوراکیها بوده است. در واقع بررسی قیمت نسبی گروه خوراکیها به غیرخوراکیها نشان میدهد که اگرچه طی سالهای ۱۳۸۱ تا ۱۳۸۶ شاخص قیمت گروه خوراکیها و غیرخوراکیها تا حدودی به یک نسبت افزایش یافته و قیمت نسبی سبد خوراکی به سبد غیرخوراکی در محدوده «یک» تقریبا ثابت بوده است، اما
از سال ۱۳۸۷ شاخص قیمت گروه خوراکیها با سرعت بیشتری نسبت به شاخص قیمت گروه غیرخوراکی افزایش یافته است، به نحوی که در سال ۱۳۸۹، قیمت نسبی گروه خوراکی به غیرخوراکی به مرز ۳/۱ نزدیک شده است به عبارت دیگر در مجموع طی سالهای ۱۳۸۹-۱۳۸۲ شاخص قیمت گروه خوراکیها حدود ۳۰ درصد بیش از شاخص قیمت گروه غیرخوراکیها افزایش یافته است؛ بنابراین با توجه به افزایش شدیدتر شاخص قیمت گروه خوراکیها نسبت به شاخص قیمت گروه غیرخوراکیها، یکی از عوامل افزایش شدیدتر شاخص قیمت سبد مصرفی خانوارهای دهکهای پایین درآمدی نسبت به شاخص قیمت سبد خانوارهای دهکهای بالای درآمدی، بالاتر بودن سهم گروه خوراکیها در سبد مصرفی خانوارهای کم درآمد نسبت به خانوارهای پردرآمد است. البته این عامل تنها از سال ۱۳۸۷ به بعد نقش موثری در افزایش شدیدتر هزینه زندگی دهکهای پایین درآمدی نسبت به دهکهای بالای درآمدی داشته است و در نیمه اول دهه هشتاد عملا اثر محسوسی در این مورد نداشته است.
تفاوت در ترکیب سبد مصرفی دهکهای مختلف
بررسی دقیقتر شاخص قیمت گروههای کالایی برای دهکهای درآمدی نشان میدهد که عامل اصلی افزایش شدیدتر شاخص قیمت سبد مصرفی خانوارهای دهکهای پایین درآمدی نسبت به شاخص قیمت سبد خانوارهای دهکهای بالای درآمدی، تفاوت در ترکیب سبد مصرفی غیرخوراکی در دهکهای درآمدی و افزایش شدیدتر شاخص قیمت سبد مصرفی غیرخوراکی گروههای کم درآمد نسبت به گروههای پردرآمد است. در نمودار، روند نسبت شاخص قیمت دهک اول به دهک دهم برای شاخص کل، شاخص خوراکیها و شاخص غیرخوراکیها طی سالهای ۱۳۸۹-۱۳۸۲ نشان داده شده است. بر اساس این نمودار، نسبت شاخص قیمت دهک اول به دهک دهم برای گروه غیرخوراکیها از یک در سال ۱۳۸۱ به حدود ۵/۱ در سال ۱۳۸۹ رسیده است؛ در حالی که این نسبت برای گروه خوراکیها از ۱ به حدود ۱/۱ رسیده است. با این حساب عامل اصلی افزایش حدود ۴۰ درصدی نسبت شاخص قیمت دهک اول به دهک دهم، افزایش حدود ۵۰درصدی نسبت شاخص قیمت گروه غیرخوراکی دهک اول به دهک دهم است. علت این امر نیز تفاوتهای گسترده در ترکیب سبد مصرفی غیرخوراکی گروههای پایین درآمدی و بالای درآمدی است. در واقع از آنجا که سهم کالاهای ضروری در سبد مصرفی غیرخوراکی دهکهای پایین
درآمدی بسیار بیشتر از سهم کالاهای ضروری در سبد مصرفی غیرخوراکی دهکهای بالای درآمدی است و با توجه به اینکه افزایش قیمت کالاهای ضروری شدیدتر از افزایش قیمت کالاهای لوکس بوده است، افزایش شاخص قیمت سبد مصرفی غیرخوراکی خانوارهای کم درآمد، بیش از خانوارهای پردرآمد بوده است.
اگرچه شاخص قیمت کالاهای ضروری و لوکس در دسترس نیست، اما با توجه به شواهد، روشن است که عامل اصلی افزایش هزینههای زندگی خانوارهای دهکهای پایین درآمدی، در وهله اول سهم بیشتر کالاهای ضروری نسبت به کالاهای لوکس در سبد مصرفی غیرخوراکی خانوارهای کم درآمد نسبت به خانوارهای پردرآمد بوده و در وهله دوم سهم بیشتر کالاهای خوراکی نسبت به کالاهای غیرخوراکی در سبد مصرفی خانوارهای کمدرآمد نسبت به خانوارهای پردرآمد است. در مجموع، طی سالهای 1381 تا 1387، افزایش شدیدتر شاخص قیمت سبد مصرفی غیرخوراکی خانوارهای کم درآمد نسبت به خانوارهای پردرآمد به دلیل افزایش قیمت شدیدتر کالاهای ضروری نسبت به قیمت کالاهای لوکس و سهم بالاتر کالاهای ضروری در سبد مصرفی غیرخوراکی دهکهای پایین درآمدی نسبت به دهکهای بالای درآمدی، عامل اصلی و مسلط در افزایش شدیدتر هزینههای زندگی خانوارهای کم درآمد بوده است. در حالی که در سالهای 1388 و 1389، روند افزایش نسبت شاخص قیمت سبد مصرفی غیرخوراکی دهکهای پایین درآمدی به دهکهای بالای درآمدی تقریبا متوقف شده است و در نتیجه در این سالها، اثر این عامل در افزایش شدیدتر هزینه زندگی خانوارهای کم درآمد به
پردرآمد، تقریبا به صفر رسیده است. در مقابل در سالهای 1388 و 1389، افزایش شدیدتر شاخص قیمت گروه خوراکی به غیرخوراکی با توجه به سهم بالاتر کالاهای خوراکی در سبد مصرفی خانوارهای کم درآمد نسبت به پردرآمد، به عامل اصلی و مسلط در افزایش شدیدتر هزینههای زندگی خانوارهای کم درآمد نسبت به خانوارهای پردرآمد تبدیل شده است.
ارسال نظر