یادداشت
چند سوال درباره طرح «شاپرک»
امید بانکی- طرح شاپرک (شبکه الکترونیکی پرداخت کشور) با هدف ساماندهی به شبکههای راهبری پایانههای فروش از روز جمعه ۲۹ اردیبهشت شروع به کار میکند. این خبری بود که ناصر حکیمی مدیر اداره نظامهای پرداخت بانک مرکزی هفته گذشته آن را اعلام کرد. وی در مصاحبه با رادیو (صدای جمهوری اسلامی ایران) افزود: این سامانه که از اسفندماه سال گذشته راهاندازی شده در پی آن است تا با نظارت دقیقتر و افزایش کیفیت خدمات و اطلاعرسانی بهتر درباره روند پرداختها به فعالیت بپردازد. اطلاعاتی در دسترس نیست
با توجه به آنچه در خبرها پیرامون شاپرک در دسترس است به نظر میرسد این سامانه به عنوان واسطهای در بین بانکها، شرکتهای ارائه دهنده خدمات پرداختی، فروشگاهها و مردم به عنوان کاربر کارتهای اعتباری قرار خواهد گرفت. آنچه بدیهی است وسعت دربرگیری این سامانه در جامعه بسیار بالا خواهد بود، اما سوال اینجا است که آیا در خصوص ماهیت شاپرک و طرز کار آن اطلاع رسانی کافی شده است؟ و آیا... مبلغ کارمزد ارائه این خدمات برای بانکها به چه صورت محاسبه خواهد شد؟ تکلیف شرکتهای ارائه کننده خدمات پرداخت الکترونیک چه خواهد شد؟ آینده شبکه شتاب چه خواهد شد؟ تکلیف فروشگاهداران و مراکز استفادهکننده از این خدمات که بعضا چندین دستگاه کارتخوان دارند با چندین حساب متفاوت از چند بانک مختلف چه خواهد بود؟ از دیگر سو مردم به عنوان دارندگان کارتهای اعتباری که تعدادی کارت و حساب مختلف از چند بانک دارند نوع استفاده، پرداخت کارمزد، انتقال وجه و... به چه نحو خواهد بود؟
این سوالها و دهها سوال دیگر، همه ابهاماتی است که حول شاپرک میگردد.
هر فروشگاه یک کارتخوان
هفته گذشته در خبرها داشتیم که سامان قطبی مدیرعامل شرکت شاپرک در مصاحبه با واحد مرکزی خبر گفت: با اجرای این طرح، به مرورهمه فروشگاهها با یک کارتخوان و آنهم با نشان شاپرک کار خواهند کرد و کارتخوانهای اضافه از فروشگاهها جمعآوری میشود و کارتخوانهای غیرفعال از این پس برای صاحبان فروشگاه ها زیان ده خواهند بود. با این تصور باز هم این مشکل وجود دارد که آیا یک پایانه در هر فروشگاه کافی است؟
واضح است که اگر چه تعدد پایانههای فروشگاهی در یک فروشگاه چندان مناسب نیست اما وجود یک شبکه نیز مشکلزا است. چرا که بارها اتفاق افتاده که هنگام مراجعه به فروشگاه وقتی کارتخوان یک بانک به هر دلیل قطع باشد فروشنده از کارتخوان دیگر استفاده میکند. از نگاهی دیگر وقتی تنها یک شبکه کارتخوان در کشور وجود داشته باشد، طبعا باید منتظر انحصار و در نتیجه بیتحرکی در افزایش کیفیت خدمات باشیم.
واریز آنلاین در هاله ابهام
جالبتر اینکه در نظام بانکی کشور به عنوان بطن راهبری این سیستم در حال حاضر خبری در خصوص شاپرک وجود ندارد. که این دلایل خاص خود را دارد. به عنوان مثال برخی از بانکها که سالها است در این زمینه سرمایهگذاری کردهاند و برنامهها و فعالیتهای خود را در این صنعت متمرکز کردهاند تعلیق این روند را موجب ضرر خود میبینند. سوت پایان رقابت بر سر به دست گرفتن بازار پرداخت الکترونیک و شروع دوباره این مسابقه میتواند موجب دلسردی بانکها بر سرمایهگذاری در این صنعت شود. خبری عجیب دیگری که از شاپرک به گوش میرسد اینکه با اجرای شاپرک احتمالا واریز آنلاین متوقف شده و دست کم به ساعت ۱۲ شب موکول خواهد شد. این در واقع یک نوع برگشت به عقب است و پایین آمدن کیفیت خدمات.
آینده مبهم شرکتهای PSP
در این میان ظاهرا شرکتهای PSP همانند گذشته عمل خواهند کرد؛ با این تفاوت که دیگر سوئیچی در اختیار ندارند و تنها در اداره و پشتیبانی پایانههای فروشگاهی فعالیت خواهند کرد. به تعبیر دیگر شرکت شاپرک بستر پذیرش تراکنشهای کارتی را فراهم خواهد کرد و پایانه های تحت مالکیت شرکتهای PSP ابزار اجرایی انجام تراکنش خواهند بود. طبعا این شرکتها باید طرف قرارداد شرکت شاپرک شوند و در نتیجه این شرکت شاپرک است که بازار هریک از PSPها را مشخص میکند و در واقع مانع تداخل در بازار خواهد بود. در این صورت آیا شاپرک خود ایجاد انحصار نخواهد کرد و عدالت را در توزیع سهم بازار مبتنی بر اصول اقتصادی بین شرکتهای PSP رعایت میکند؟
انتظارات از بانک مرکزی
البته در اینکه نظام پرداخت الکترونیکی کشور باید ساماندهی شود شکی نیست. مساله این است که برای اجرای طرحی با این اهمیت و وسعت اجرا، باید یک مقدمهچینی، زمینهسازی و اطلاعرسانی بهتر از این صورت میگرفت تا از سردرگمی کاربران و ارائهکنندگان این سامانه پیشگیری شود. در این میان آنچه که انتظار میرفت اینکه بانک مرکزی به عنوان طراح و مجری این سیستم باید اطلاع رسانی کافی را در خصوص این سامانه ارائه میکرد، تا این بینظمی و بیبرنامگی که در انتظار بانکها فروشگاهها شرکتهای ارائهکننده خدمات و مردم است، به وجود نمیآمد. به هر حال از بانک مرکزی به عنوان رهبر و هدایتگر سیستم بانکی کشور این توقع امری عادی است که با عملکرد مناسب خود الگوی سایر بانکها باشد؛ اما با این نحوه عملکرد که در اجرای طرح شاپرک مشاهده میشود بدیهی است همچون سایر طرحهای ارائه شده از این بانک همچنان بیبرنامگی و سردرگمی از سوی این بانک به جامعه بانکی کشور تسری یابد. بسترسازی مناسب در سطح جامعه، فرهنگسازی پیش از اجرا در سطح عموم دستاندرکاران درگیر پرداختهای الکترونیکی و سپس اجرای با هماهنگی کامل، کمترین اقدامی بود که از سوی مجری این طرح یعنی بانک مرکزی انتظار میرفت. میتوان با نگارش یک سناریوی دقیق و جامع پیش از اجرای طرحهایی از این دست با کمترین آسیب و بیشترین بازده بدون سرخوردگی کاربران و دستاندرکاران این نوع سامانهها را در اختیار عموم گذاشت. در مجموع با نگاهی کلان آنچه به عنوان یک خلأ آشکار در نظام بانکی مشهود است نبود یک سیستم جامع اطلاعرسانی بانکی در سطح جامعه است. شاپرک و شاپرکهای دیگر همیشه آمدهاند و خواهند آمد؛ اما همچنان بیخبر و چراغ خاموش.
ارسال نظر