رویکرد دوم، سودگیری هیجانی معامله‌گران از بازار سهام را زمینه‌ساز سقوط یک‌روزه نشان می‌دهد؛ اما سومین دیدگاه، عامل غیرانسانی را نقش اول داستان ریزش معرفی می‌کند. معاملات خودکار که به معاملات ماشینی نیز معروف هستند، با رسیدن آستانه ضرر سرمایه‌گذاران، فعال شدند و فروش کم‌سابقه‌ای در وال‌استریت به راه انداختند. نتیجه این عملیات مکانیکی تقویت ریزش وال‌استریت بود.

ترامپ، معامله‌گران یا ماشین‌ها؟

پس از تکرار دوشنبه سیاه در وال‌استریت و بازار سهام اقصی‌نقاط دنیا، شاخص‌ها تا حدی به وضعیت نرمال بازگشتند. روز سه‌شنبه شاخص میانگین صنعتی داوجونز نزدیک به ۳/ ۲ درصد تقویت شد و توانست بخشی از سقوط دوشنبه را جبران کند. شاخص S&P۵۰۰ نیز ۷/ ۱ درصد رشد را پشت سر گذاشت. بورس‌های اروپا و آسیا به جز چین از فشار دوشنبه سیاه بیرون آمدند و آنها نیز قسمتی از ریزش خود را پوشش دادند. روزی که وال‌استریت بیش از ۴ درصد قدرت خود را از دست داد با واکنش‌های مختلفی همراه شده است. این واکنش‌ها در ۳ جبهه متفاوت منتشر شده‌اند. اولین رویکرد که حالت بدبینانه را پشتیبانی می‌کند، سقوط بازار سهام را نشانه‌ای از بزنگاه پایان دوران رونق وال‌استریت بروز می‌دهد. حامیان این رویکرد، شتاب‌زدگی بازارها درخصوص نحوه اثرگذاری اجرای قانون کاهش مالیات‌ها را مسبب اصلی آغاز دوره رکود در بازار سهام می‌دانند. از طرف دیگر، امکان رسیدن کسری بودجه به هزار میلیارد دلار تا پایان سال‌جاری میلادی نیز یکی از نکاتی است که این گروه روی آن تاکید ویژه‌ای دارند. کمیته تلفیقی مالیات کنگره طی گزارشی، کاهش درآمد دولتی تا پایان امسال را نزدیک به ۱۳۵ میلیارد دلار و تا پایان سال آینده میلادی تا ۲۸۰ میلیارد دلار پیش‌بینی کرده است. با این حجم از کسری‌هایی که دولت ایالات‌متحده با آنها درگیر شده، کسری بودجه‌ای که قانون مالیات ترامپ احتمالا تولید خواهد کرد، دلایل رویکرد اول را شکل می‌دهد. رویکرد دوم، سودگیری معامله‌گران را عامل اصلی ریزش بازارها عنوان می‌کند. بازار سهام در ماه‌های اخیر، مرتبا در حال تقویت بود و به سرمایه‌گذاران سیگنال مثبت ارسال می‌کرد. محتوای این سیگنال نشان می‌داد که رویه بازار سهام به آسانی متوقف نخواهد شد.

معامله‌گران بسیاری در واکنش به این پیام، وارد بازار شدند یا سرمایه‌گذاری خود را افزایش دادند. با این شرایط بود که رونق در وال‌استریت باعث رکوردشکنی‌های پیاپی می‌شد. همه چیز طبق روال پیش‌بینی شده در حال حرکت بود تا اینکه جذابیت بازارهای کم‌ریسک مانند اوراق بلندمدت و بازارهای کالایی، خودی نشان دادند. برخی از سرمایه‌گذاران که از دوره تداوم سوددهی سهام مطمئن نبودند، به سمت بازارهای جایگزین گسیل شدند. این اتفاق به تدریج در طول هفته گذشته رخ داد و شاخص‌ها را کمی نزولی کرد. زمانی که بازار‌ها در روز دوشنبه بازگشایی شدند، تاثیر خروج معامله‌گران در هفته قبل بروز پیدا کرد و شاخص داوجونز به آرامی پایین می‌آمد. تا میانه ظهر به وقت نیویورک، داوجونز نزدیک به نیم درصد ریخته بود. با اینکه افت نیم درصدی آنقدر ترسناک نبود؛ اما وقوع این ریزش در بازه زمانی کوتاه، هراس را بر دل سرمایه‌گذاران انداخت تا حمله هیجانی خود را آغاز کنند. معامله‌گران فروش را استارت زدند و دامنه تضعیف وال‌استریت را گسترده‌تر کردند. شدت فروش در حدی بود که بازار شوکه شد و وال‌استریت یک دوشنبه سیاه دیگر را ثبت کرد. رویکرد سوم، دلیل مکانیکی را مسبب اصلی برمی‌شمرد. برخی از کارشناسان، ماشین‌ها را مقصر اصلی می‌دانند و معاملات مکانیکی را برهم‌زننده تعادل بازار درنظر می‌گیرند. نرم‌افزارهای بسیاری امکان معامله مکانیکی را برای سرمایه‌گذاران فراهم می‌کنند. زمانی که یک معامله‌گر حد سود و زیان خود یا قیمت سفارش خرید و فروش خود را در نرم‌افزار مربوطه ثبت می‌کند، به این نرم‌افزار اجازه می‌دهد که در صورت تحقق شرایطی که کاربر در نظر داشته، بدون کسب اجازه مجدد از کاربر معامله را انجام دهد. ریزش وال‌استریت زمانی عمق گرفت که حد سود و زیان این کاربران فرارسید. افت ارزش سهام سفارش‌های فروش را یکی پس از دیگری فعال می‌کرد تا اینکه آستانه فروش بخش عظیمی از کاربران موجب فروش مکانیکی سهم‌ها شد. به این ترتیب طی رویکرد سوم، معاملات ماشینی مقصر سناریو دوشنبه سیاه فوریه ۲۰۱۸ هستند.

طلای جهانی پس از ریزش بازار بورس، نزدیک به ۱۰ دلار رشد کرد؛ اما این رشد تا پایان سه‌شنبه دوام نیافت. سه‌شنبه شب نه تنها رشد ۱۰ دلاری فلز زرد از دست رفت، بلکه ۱۲ دلار دیگر از ارزش طلا گرفته شد. طلا تا کف ۱۳۲۰ دلاری پایین رفت.