گروه بازار ارز: چهارشنبه بازار بیش از روزهای گذشته، شاهد تشدید اثرگذاری فعالیت نوسان گیران بود. به اعتقاد حاضران در بازار، ‌تحرکات باندهای تومان‌گیر نقش مهمی در تغییرات روزهای گذشته و به‌خصوص روز چهارشنبه داشت. به این ترتیب، در پنجمین روز هفته، قیمت دلار تحت‌تاثیر فعالیت گروه‌های نوسان‌گیر به ۳ هزار و ۴۹۵ تومان رسید،‌ رقمی که ۱۰ تومان بالاتر از روز سه‌شنبه بود. همسو با رشد بهای دلار و افزایش قیمت اونس، سکه تمام نیز توانست دو کانال افزایش قیمت را تجربه کند و با ۱۷ هزار تومان رشد به قیمت یک میلیون و ۵ هزار تومان برسد. سکه در تاریخ ۲۴بهمن نیز تحت‌تاثیر رشد اونس مرز یک میلیونی را شکسته و با ۳۰ هزار تومان افزایش به قیمت یک میلیون و ۶ هزار تومان رسیده بود.

در بازار ارز همیشه بین معامله‌گران این کلیشه وجود داشته که پشت هر اتفاقی در بازار ارز، دولت قرار دارد. با این حال، همزمان با گذر زمان، این کلیشه نیز در معرض تغییر قرار گرفته است. شاید یکی از دلایل تغییر تصور بازار این باشد که در گذشته از کانال بانک مرکزی، بخش عمده‌ای از ارز بازار تامین می‌شد و در نتیجه، این نهاد قدرت اول بازار در بحث مدیریت نرخ بود. با این حال، پس از تحریم‌ها به واسطه تحریم بانک مرکزی و محدودیت‌های فروش نفت، ساختار فروش، وصول و انتقال ارز تغییر کرد و این فعالیت‌ها دیگر مانند گذشته انجام نشد. در این فضا، سهم ارز غیر‌نفتی یا ارز حاصل از صادرات در بازار افزایش یافت و جای ارز نفت تزریقی بانک مرکزی را گرفت. تغییرات ساختاری یاد شده موجب شد که بانک مرکزی مانند گذشته بازار را در اختیار خود نداشته باشد. به این ترتیب، کلیشه‌ای که در دوران پیش از تحریم قابل پذیرش بود، پس از تحریم‌ها با واقعیت همخوانی چندانی نداشت. به عبارت دیگر، شاید پیش از تحریم‌ها، دولت نقش اساسی در بازار ارز داشت،‌ ولی تغییرات ایجاد شده پس از تحریم‌ها موجب شد که این نقش مانند گذشته نباشد.

روز گذشته، فعالان بازار بیشتر از اینکه به نقش دولت در نوسانات بازار اعتقاد داشته باشند، به تاثیر گروه‌هایی موسوم به باندهای نوسان‌گیر باور داشتند. در واقع، روز چهارشنبه اتفاقی که در بازار افتاد بحثی بود که پیش از این، سیاست‌گذار ارزی به صورت سربسته بیان می‌کرد. در این روز، بخشی از فعالان که در روند بازار موثرند، معتقد بودند که نوسان‌های چند روز اخیر حاصل یکسری تحرکات باندی بوده است؛ بنابراین برخلاف گذشته این بار مسبب تحرکات را دولت و سیاست‌گذار نمی‌دانستند؛ آنها مسبب نوسانات را جریان‌های مجهولی می‌دانستند که ردپای مشخصی نداشته اند. به بیان دیگر، بازار در حال دیدن تصویری بوده است که می‌داند پشت صحنه‌ای دارد، با این حال قادر به دیدن پشت صحنه نیست. در ارتباط با جریان نوسان‌گیر دو تصور در بازار وجود دارد؛ یک دسته اعتقاد دارند که جریان مجهول از این اطلاع داشته که تمایلی برای کاهش قیمت تا یک مدار مشخص وجود داشته است؛ بنابراین جریان مذکور وارد یک مسابقه طناب‌کشی شده، به این ترتیب زمانی که قیمت به سقف محدوده مشخص شده می‌رسید، بازار را رها می‌کرد و شروع به جمع کردن ارز فروخته شده گروهی می‌کرد که تمایل به افت قیمت داشت. تصور دوم فعالان بازار این گونه است که مسابقه طناب کشی در بازار وجود ندارد، بلکه خود جریان نوسان‌گیر در یک مدار مشخص دورانی تلاش کرده که کسب سود کند. ساز و کار آنها نیز به این گونه بوده است که در سقف محدوده ارز خود را بفروشند و در کف مدار بازار آن را جمع کنند.

باندهای نوسان‌گیر در بازار ارز