الزامات افزایش صادرات فولاد در دوران پسا تحریم

بهادر احرامیان

مدیر عامل فولاد یزد

صنعت فولاد ایران در شرایط بسیار ویژه‌ای به سر می‌برد؛ از یکسو با افزایش چشمگیر ظرفیت داخلی و از سوی دیگر با افت تقاضا به واسطه تاثیرات ناشی از تحولات اقتصاد کلان کشور در کمتر از ۳ سال ایران از یک واردکننده بزرگ فولاد در جهان به بازیگری با مازاد عرضه و نیم نگاهی به بازار صادراتی تبدیل شده است. کارخانه‌های داخلی که پیش فروش سه‌ماهه محصولات به یک عادت برایشان تبدیل شده بود، اکنون علاوه بر اجبار به کاهش حجم تولید با دپوی سه‌ماهه محصولات خود مواجه هستند. تشدیدکننده این وضعیت این واقعیت است که بازار تشنه منطقه خاورمیانه به دلیل ظرفیت‌سازی گسترده و در جریان کشورهای همسایه و همچنین تهاجم چین به بازار صادراتی فولاد به هیچ وجه به سهولت گذشته توان جذب محصولات ایران را ندارد.

در سال میلادی گذشته صادرات کشور چین از سطح معمول ۴۰ میلیون تن در سال به ناگهان به عدد ۱۵۰ میلیون تن در بازاری که برآوردها حداکثر حجم آن را ۳۶۵ میلیون تن می‌دانند، جهش پیدا کرد. صنعت فولاد چین به دلیل برخورداری از یارانه‌های پنهان متنوع زیر ذره‌بین کشورهای عضو سازمان تجارت جهانی بوده است و به دلیل رفتارهای بازار شکنانه با تعرفه‌های ضد دامپینگ در بیش از ۴۰ کشور جهان مواجه شده است. در حالی‌که کشورهای دارای صنعت فولاد با برقراری عوارض ضد دامپینگ نسبت به ایجاد دیوار دفاعی برای صنایع خود اقدام کرده‌اند، کشورهای فاقد تولید داخلی با استقبال از محصولات ارزان‌قیمت چینی در واقع بازار بالقوه صادرات برای کشورهای تولیدکننده فولاد مانند ایران را محدود کرده‌اند. بنابراین می‌توان نتیجه گرفت که در حال حاضر در بازار تجارت بین‌المللی فولاد از یکسو درهای کشورهای مصرف‌کننده فولاد کاملا باز و تحت سیطره محصولات غیر قابل رقابت کشور چین است و از سوی دیگر کشورهای صادر‌کننده فولاد نیز به دلیل محدود شدن بازارهای صادراتی‌شان برای حمایت از صنعت فولادشان با دقتی بیش از پیش محصولات وارداتی را رصد می‌کنند.در این شرایط راهبرد صحیح و الزامات استفاده از ابزار صادرات برای کاهش بحران صنعت فولاد کشورمان چه می‌تواند باشد ؟ به اعتقاد اینجانب توجه به چند نکته اساسی در شرایط پسا تحریم که به‌طور جدی امکان بازاریابی فولاد ایران را در جهان ایجاد کرده، کلیدی است.

۱- توجه و رعایت قواعد بازی رقابت اقتصادی و مطابق موازین اقتصاد آزاد بسیار حیاتی است. همان‌طور که در بالا اشاره شد شرایط بازار بین‌المللی بسیار چالشی است. در بازارهایی که چین حضور فعالی دارد به دلیل سطح پایین قیمت‌ها تنها با قیمت‌های سربه سر یا حاشیه سودهای بسیار اندک امکان گرفتن سهم بازاروجود دارد که در هر حال چندان راهگشای مشکلات ما نخواهد بود. در همین حال سهم گرفتن از بازار محدود باقی مانده در کشورهای دیگر به دلیل عدم عضویت کشورمان در سازمان تجارت جهانی در صورت عدم رعایت کامل قواعد تجارت آزاد با خطر وضع عوارض ضد دامپینگ و ایجاد دومینوی آن توسط سایر کشورهای این گروه علیه کشورمان است. بنابراین باید به این مطلب نیز توجه داشت که تنها اتکا به مانور روی قیمت پیشنهادی تا هر سطح پایینی در این مقطع می‌تواند اثرات مخرب و جبران‌ناپذیری بر سابقه کشورمان در بازارهای جهانی داشته باشد.

۲- توجه و تعامل با صنایع مصرف‌کننده فولاد داخل کشور نکته مهم بعدی است. مصرف‌کنندگان فولاد داخلی که در حقیقت مشتری اصلی و پایه حیات صنعت فولاد داخل هستند با نگاهی به قیمت‌های پیشنهادی برای محصولات صادراتی چین در پشت درهای گمرک ایران و مقایسه آن با قیمت‌های بازار داخلی انتظار دارند در داخل کشور نیز سطح قیمت محصولات فولادی تعدیل شود تا آنها نیز بتوانند در بازارهای صادراتی شان با محصولات صنایع‌پایین دستی چینی رقابت کنند، اما باید به این نکته توجه داشت که سطح بسیار پایین قیمت فولاد چینی ناشی از بازار شکنی و برخورداری از سوبسیدهایی است که در ایران و بقیه دنیا وجود ندارد. بنابراین اساسا انتظار برابر کردن قیمت فولاد داخلی با قیمت چینی در بازار بین‌المللی چندان عادلانه نیست. همچنین مقایسه قیمت‌های صادراتی و داخلی در کلیه کشورهای صادر‌کننده فولاد نیز در شرایط عادی نشان‌دهنده بالاتر بودن قیمت‌ها داخلی نسبت به صادراتی است.کارشناسانی که بازارهای ترکیه، اوکراین، روسیه، کره جنوبی و... را در سال‌های گذشته رصد کرده‌اند شاهد این مدعا هستند. اما متاسفانه در وضعیت کنونی به دلیل بازارشکنی شدید کشور چین امکان صادرات برای صنایع پایین دستی فولاد با همتایان چینی خود یا رقبایی که به محصولات چینی ارزان دسترسی دارند سخت شده است. به اعتقاد بنده از آنجا که از یکسو باز کردن بی‌محابای درهای کشور به روی محصولات چینی منجر به صدمات جبران‌ناپذیر به صنعت فولاد داخل می‌شود و از سوی دیگر بالانگه‌داشتن بیش از حد قیمت‌های داخلی نیز ممکن است همین اثر را بر صنایع پایین‌دستی فولاد داشته باشد، بهترین راهکار در شرایط فعلی سرلوحه قراردادن «بقا» به جای «سودآوری» برای اعضای این خانواده است و باید با تعامل بیشتر راهکارهای مناسب برای عبور سلامت همه از این بحران اتخاذ شود.

۳- بهبود زیرساخت‌های مورد نیاز جهت خدمات دهی با صادرات فولاد سومین پیش‌نیاز برای بهبود امکان صادرات است. کشور ما در مقایسه با اهداف تعیین شده برای صادرات فولاد خود از ضعف شدید در زیرساخت‌های حمل‌و‌نقل ریلی و جاده‌ای و بندری رنج می‌برد. علاوه بر بالابودن هزینه‌های حمل‌و‌نقل داخلی، مشکلاتی مانند زمان طولانی بارگیری کشتی‌ها در بنادر، کندی خدمات اداری و گمرکی و... همگی هزینه‌های غیر مستقیم متعددی بر صادرات فولاد کشورمان وارد می‌کنند. از آنجا که فولاد یک کالای استاندارد -Commodity - است که قیمت نقش بسیار مهمی در توان رقابت آن دارد، این کارخانه‌های صادرکننده هستند که در نهایت برای رقابت در بازارهای جهانی باید این هزینه‌ها را تقبل کنند. بنابراین سرمایه‌گذاری جهت ارتقای زیرساخت‌های لازم برای تسهیل و کاهش هزینه‌های صادرات نیز از مواردی است که برای حمایت از صنعت فولاد باید در دستور کار دولت قرار گیرد.