آموزش، فرهنگ‌سازی و آمادگی نیروی انسانی

دکتر علیرضا صالحی

مدیرعامل هلدینگ دیده‌بان

در تدوین طرح‌های تداوم کسب‌وکار و مدیریت آن، یکی از مهم‌ترین ارکان، مولفه‌های انسانی است. در اغلب بانک‌های کشور، ممکن است طرح‌هایی برای مدیریت تداوم کسب‌وکار وجود داشته باشد، اما عمدتا با فقدان آمادگی نیروی انسانی روبه‌رو هستند.اگر نگاهی به استانداردها بیندازیم، می‌بینیم که در آنها از استعداد استراتژی و تکنیک سازمان برای طراحی و پاسخگویی به حوادث و معضلات کسب‌وکار سخن گفته می‌شود. یعنی فرآیندها طوری عمل کنند که الزام به تداوم عملیات حیاتی کسب‌وکار در سطح قابل‌قبول وجود داشته باشد. به‌بیان‌دیگر، این امر ناظر به مدیریت تداوم کسب‌وکار، فرآیند مدیریتی شناسایی مخاطرات بالقوه سازمان و ممکن بر عملیات کسب‌وکار است به‌نحوی‌که ارائه چارچوب برای مقاوم ساختن سازمان با توانایی پاسخگویی موثر به‌منظور حفاظت از خواسته‌های ذی‌نفعان و دفاع از شهرت و اعتبار سازمان ممکن باشد.

می‌بینیم که در این طرح‌ها، تداوم کسب‌وکار مجموعه اطلاعات و روش‌های مکتوب برای استفاده در یک واقعه به‌منظور تداوم فرآیندهای حیاتی در سطح از قبل تعیین‌شده قابل‌قبول است. ضمن آنکه تحلیل شرایط و عملیات کسب‌وکاری نیز بخش دیگری از آن است. طرح‌های تداوم کسب‌وکار، همانند اغلب فرآیندهای مدیریتی بر مبنای چرخه PDCA (همان چرخه معروف برنامه / اجرا/ بررسی/ اقدام) به‌خوبی عمل می‌کنند. در قسمت طراحی، ایجاد خط‌مشی‌های تداوم کسب‌وکار، اهداف، فرآیندها و رویه‌های مربوط به مدیریت ریسک و توسعه تداوم کسب‌وکار به‌منظور دستیابی به نتایجی همسو با خط‌مشی‌ها و ماموریت‌های کلی سازمان انجام می‌گیرد که می‌تواند اغلب با کمک مشاورانی از خارج سازمان، به نتیجه برسد. در بخش اجرا، پیاده‌سازی و اجرای خط‌مشی‌ها تداوم کسب‌وکار، کنترل‌ها، فرآیندها و رویه‌های تداوم کسب‌وکار قرار می‌گیرد که اغلب سازمان‌ها تا این مرحله را به‌خوبی طی می‌کنند.در ادامه به فاز بررسی می‌رسیم.

در این بخش نظارت بر کارآیی و بازنگری بر ماموریت‌ها و خط‌مشی تداوم کسب‌وکار، گزارش نتایج به مدیریت برای بازنگری، و تعیین فعالیت‌هایی برای تصحیح و توسعه انجام می‌شود که در بسیاری از سازمان‌ها، خود نقطه خطر محسوب می‌شود. نظارت نادقیق یا بدون حساسیت، آفت آن است. به دلیل ماهیت طرح‌های تداوم کسب‌وکار و ازآنجا ‌که اصطلاحا برای روزهای مبادا تهیه می‌شوند، اغلب افراد حساسیت لازم را در مواجهه با آن ندارند و با این تفکر که هر زمان که مشکلی پیش آمد؛ به مقابله با آن خواهیم شتافت، موضوع را به فراموشی می‌سپارند.بدیهی است وقتی این بخش از فرآیند موردتوجه کافی قرار نگیرد، بخش انتهایی که اقدام برای جبران مشکلات یا تصحیح روش‌هاست نیز به مشکل برمی‌خورد. نگهداشت و توسعه سیستم مدیریت تداوم کسب‌وکار توسط انجام اقدامات صحیح و پیشگیرانه، براساس نتایج حاصله از بازنگری‌های مدیریتی به‌منظور ایجاد نوعی توسعه مستمر موضوعی است که انتظار می‌رود در بخش چهارم اتفاق بیفتد.

بدیهی است در کسب‌وکار بانک‌ها، یکی از مهم‌ترین بخش‌ها، بخش فناوری اطلاعات است. خوشبختانه در زیرساخت‌های بانکی کشور، مسائل امنیت اطلاعات و حفظ و تداوم سرویس‌ها و خدمات در حد قابل قبولی وجود دارد، اما دیده می‌شود که در همه مراحل، آموزش نیروی انسانی و فرهنگ‌سازی در سازمان، از کلیدی‌ترین عوامل است. هم‌اکنون و در کشورمان، مخاطرات بسیاری هستند که می‌توانند فرآیندهای عملیاتی بانک‌ها را با مخاطره روبه‌رو کنند و اتفاقا اغلب آنها از جنس فناوری اطلاعات نیستند.خوشبختانه یکی از مراجع بسیار مهم و فعال در عرصه بانکداری جهانی که به این موضوع پرداخته، کمیته نظارت بانکی بال در سوئیس است. یکی از اسناد مهمی که از سوی این کمیته و در همکاری با سازمان بین‌المللی کمیسیون اوراق بهادار و انجمن بین‌المللی ناظران بیمه در قالب مجمع مشترک آنها آماده‌شده «اصول پیشرفته برای تداوم فعالیت» است که در ماه اوت سال ۲۰۰۶ میلادی انتشار یافت.این سند مشتمل بر اصول هفت‌گانه‌ای است که رهنمودهای بسیار مهمی را برای مدیریت آثار و تبعات منفی ناشی از وقوع حوادث مختلف با هدف کاهش اثرات آنها و تسریع در بازیابی عملیات بازارها و نهادهای مالی در حداقل زمان ممکن ارائه می‌کند. اصولی که در این سند گردآوری‌شده است، ماحصل تجربیات متخصصان حوزه مالی از سراسر دنیا بوده و دربردارنده نکات مهمی در زمینه تهیه برنامه‌های لازم برای تداوم فعالیت و عوامل موثر بر آن، شیوه مدیریت پس از وقوع یک رویداد، نحوه تعامل و تداوم ارتباطات با سازمان‌ها و بازارهای ملی و بین‌المللی است.مطالعه این سند و موارد مطروحه در پیوست‌های آن نشان می‌دهد که برخلاف تصور بسیاری از افراد، وقوع حوادثی که رجوع به برنامه‌های تداوم فعالیت یا استفاده از پایگاه‌های جایگزین را ضروری می‌سازد، الزاما در مواردی همچون زلزله خلاصه نمی‌شود، بلکه گاه شیوع یک بیماری بدون آنکه کوچک‌ترین آسیبی به زیرساخت‌های فیزیکی وارد کند می‌تواند با ایجاد موانعی در دسترسی سازمان‌ها به کارکنان خود، عملیات جاری آنها را مختل کند.

به‌عنوان‌مثال، شیوع بیماری سارس در چند سال پیش و در تعدادی از کشورها یا وقوع رویدادهایی همچون آلودگی هوا و گسترش ریزگردها که طی چند سال اخیر و به‌دفعات، موجب تعطیلی شهر تهران یا برخی شهرهای دیگر کشور شد، ازجمله رویدادهایی بودند که عملیات جاری سازمان‌ها را مختل کرده یا حتی به تعطیلی کشاندند، لیکن تاثیر چندانی بر زیرساخت‌های فیزیکی سازمان‌ها نداشتند.این موارد نشان می‌دهد که طرح تداوم کسب‌وکار همان‌گونه که ذکر شد، ضمن چندوجهی بودن، به‌شدت به موارد آموزشی، فرهنگ‌سازی و آماده‌سازی دانشی سازمان‌ها و در این مورد بانک‌ها نیاز دارد.