راهحلهای برونرفت از بحران تجاری صنعت سیمان
مهندس مرتضی لطفی مدیرعامل هلدینگ سیمان فارس و خوزستان و سیمان تامین نخست باید به دلایل ایجاد بحران توجه کنیم؛ مصرف سیمان در جهان به رشد اقتصادی گره خورده است و نمیتوان بدون رشد اقتصادی مصرف سیمان را افزایش داد. البته برعکس، سیمان موتور رشد اقتصادی کشورهای در حال توسعه است و متاسفانه کشور ما در سالهای اخیر به دلایلی که عمدتا ناشی از تحریمهای بینالمللی است با کاهش رشد اقتصادی مواجه بوده است. از طرفی ظرفیتها هم افزایش یافته است و متاسفانه دیدگاه نادرستی از قدیم در ایران وجود داشته که افزایش ظرفیت تولید کلینکر و سیمان را معادل میدانستند.
مهندس مرتضی لطفی مدیرعامل هلدینگ سیمان فارس و خوزستان و سیمان تامین نخست باید به دلایل ایجاد بحران توجه کنیم؛ مصرف سیمان در جهان به رشد اقتصادی گره خورده است و نمیتوان بدون رشد اقتصادی مصرف سیمان را افزایش داد. البته برعکس، سیمان موتور رشد اقتصادی کشورهای در حال توسعه است و متاسفانه کشور ما در سالهای اخیر به دلایلی که عمدتا ناشی از تحریمهای بینالمللی است با کاهش رشد اقتصادی مواجه بوده است. از طرفی ظرفیتها هم افزایش یافته است و متاسفانه دیدگاه نادرستی از قدیم در ایران وجود داشته که افزایش ظرفیت تولید کلینکر و سیمان را معادل میدانستند. این دیدگاه شرایط را به جایی رسانده است که به نظر میرسد هماکنون نیمی از ظرفیت تولید کلینکر مازاد است. با وجود اینکه در شرایط بحران معمولا از منابع اضافی استفاده نمیشود و صنعت به منابع خودش اکتفا میکند؛ در حالی که هنوز شاهد هستیم بحث افزایش ظرفیت در صنعت سیمان وجود دارد و علاوه بر آن مجوز طرحهای جدید هم صادر میشود که این شرایط با توجه به مازاد ظرفیت نصب شده در کشور صنعت را دچار دشواری خواهد کرد. از طرفی صادرات نیز با توجه به بعد مسافت بازارها و بحرانهای سیاسی در کشورهای مصرفکننده در درازمدت صرفه اقتصادی نخواهد داشت و حداکثر تا زمان پرداخت یارانه انرژی از سوی دولت دوام اقتصادی خواهد یافت.
بحران تجاری در صنعت سیمان را میتوان با استفاده از سه ابزار مدیریت کرد:
بقا: در این شراط باید تولید حتی در حد سر به سر ادامه یابد و فروش حتی با سود اندک تداوم داشته باشد؛ با این وجود زمزمههایی از گوشه و کنار برای تعطیلی موقت صنعت سیمان بهمنظور تنظیم بازار به گوش میخورد که میتواند بحران را عمیقتر کند.
بهرهوری: در شرایط بحران معمولا اولین چیزی است که فراموش میشود؛ افزودنیها قطع میشود، مزایای کارکنان محدود میشود، پروژههای بهبود متوقف میشود و قیمتگذاری احساسی میشود و این نتیجهاش چیزی جز از دست رفتن مشتریان نیست.
مشتریگرایی و رضایت مشتری: در زمان بحرانهای تجاری که در صنعت سیمان متاسفانه تکرارش زیاد شده و هماکنون نیز در یکی از عمیقترین این بحرانها قرار داریم شرکتهای تولیدکننده به سادگی در دامان دلالان میافتند و واسطهها به تنها چیزی که توجه میکنند سود کوتاهمدت است. در شرایط بحران هر شرکتی که بیشتر به سمت رضایتمندی مشتری نهایی حرکت کند موفقتر است.
دولت نیز میتواند در درازمدت نقش موثری در کاهش بحران داشته باشد؛ سالها است مدیران صنعت سیمان و مسوولان دولتی به افزایش قیمت اندیشیدهاند و آن را تنها راه موفقیت شمردهاند اما گرفتن هزینههای گزاف تولید و عدم بهرهوری صنعت همیشه پشت این افزایش قیمت پنهان شده است و به نظر میرسد با رقابتی شدن بازار، صنعت سیمان و مصرفکنندگان بالاخره از این گرفتاری نجات پیدا کنند و هر کس بهرهورتر و چابکتر است در بازار باقی بماند. از طرف دیگر دولت میتواند در بازارسازی سیمان همکاری کند. زمینههای افزایش مصرف در جادهسازی و مصالح ساختمانی و قطعات بتنی را بیش از پیش فراهم آورد.
با این حال مهمترین کاری که دولت در راستای افزایش مصرف سیمان و رفع بحران میتواند انجام دهد، ایجاد روابط دوستانهتر تجاری با کشورهای بازار هدف سیمان صادراتی و تلاش برای رفع تحریمهای بینالمللی است.
ارسال نظر