سالانه ۴۸۰ میلیارد تومان منفعت ملی از دست می رود
عباس دهدار عضو هیأت مدیره و معاون بازرگانی نفت جی سالانه ۱۰۰ میلیون تن قیر در جهان تولید میشود که ایران با ظرفیت تولید ۴ میلیون تن، در حدود ۴ درصد از تولید قیر جهان را به خود اختصاص داده است. . با توجه به این عدد میتوان گفت ایران یک بازیگر عمده در تولید و تجارت قیر است. بازیگر بودن به این مفهوم است که باید بتوان در عرصه جهانی در ابعاد مختلف بازار قیر اثرگذار بود. در این بین، قیمت فاکتور اساسی است که متاسفانه به دلایل مختلف و در سالهای اخیر ایران تاثیر اندکی در تعیین قیمت قیر داشته است.
عباس دهدار عضو هیأت مدیره و معاون بازرگانی نفت جی سالانه ۱۰۰ میلیون تن قیر در جهان تولید میشود که ایران با ظرفیت تولید ۴ میلیون تن، در حدود ۴ درصد از تولید قیر جهان را به خود اختصاص داده است. . با توجه به این عدد میتوان گفت ایران یک بازیگر عمده در تولید و تجارت قیر است. بازیگر بودن به این مفهوم است که باید بتوان در عرصه جهانی در ابعاد مختلف بازار قیر اثرگذار بود. در این بین، قیمت فاکتور اساسی است که متاسفانه به دلایل مختلف و در سالهای اخیر ایران تاثیر اندکی در تعیین قیمت قیر داشته است. بهعبارت بهتر، با تولید ۴ درصد قیر جهان ایران در تجارت قیر Price setter یا تعیینکننده قیمت است که اکنون بیشتر بهعنوان یک Price Taker یا یک کشور قیمتپذیر عمل میکند. در این خصوص و بهصورت خلاصه میتوان به عوامل زیر اشاره کرد: ۱-عدم هماهنگی شرکتهای تولیدکننده در تعیین قیمت هدف برای بازارهای صادراتی.
۲- عدم امکان پذیر شLC، ناشی از تحریم ظالمانه علیه کشور، این عامل باعث شده است تا خریداران اصلی بهدلیل ترس از تحریم، از خرید مستقیم کالا خودداری کنند و این نقیصه باعث ایجاد شبکهای از واسطهها میشود که سود این واسطهها از کاهش قیمت قیر ایران حاصل میگردد.
۳- در کنار تولیدکنندگان عمده، شرکتهای زیرپلهای نیز به مبحث تولید وارد شدهاند و از این میان بخشی مبادرت به تولید و صادرات کالای بی کیفیت میکنند. برای مثال در کشور چین قیر ایران فاقد کیفیت تشخیص داده شده است؛ بنابراین عملا صادرات به آن کشور امکانپذیر نمیباشد. ثانیا عرضه کالای فاقد کیفیت که توسط بعضی سوداگران صورت میپذیرد باعث کاهش قیمت قیر صادراتی ایران شده است. بهگونهای که قیر صادراتی ایران بالغ بر صد دلار از همسایه کوچکی که فقط سالانه ۳۰۰ هزار تن قیر صادر میکند ارزانتر است.
اما اگر نگاهی جزئیتر به موضوع داشته باشیم باید گفت که تعیین قیمت یک بخش تئوریکال دارد و با نگاهی دقیق از این منظر باید بررسی کرد که بازار قیر از نظر ساختار چه نوع بازاری است. اگر بخواهیم به این موضوع بپردازیم که قیمت در بازار قیر چگونه شکل میگیرد ابتدا بایدبازار قیر را تعریف کنیم اگر از منظر تقاضا به بازار قیر نگاه کنیم در کشورهای حوزه منطقه خاورمیانه، چه حاشیه جنوب خلیجفارس، چه کشورهای حاشیهای دریای خزر، چه کشورهای شرقی ایران اعم از پاکستان و افغانستان و کشورهای عربی، در زمینه تولید قیر میتوان گفت ایران تنها عرضهکننده است و متقاضیان فراوانی برای کالاهای قیر ایران وجود دارد.
به اعتقاد من ایران میتواند قیمت قیر را تعیین کند و از نظر تئوریک ایران باید تعیینکننده قیمت قیر در منطقه و برخی از نقاط جهان باشد؛ اما فراموش نکنیم که این منظر تئوریکال بحث است، در حالی که در بازار امروز قیر ایران ما با پارادوکس مواجه هستیم و در عمل اینگونه نیست. تعداد عرضهکنندگان قیر ایران یکی از دلایل این موضوع است. اکنون نزدیک به ۶۰ شرکت تولیدکننده قیر در بورس کالای تهران ثبتنام کردهاند و واقعا این موضوع در دنیا بینظیر است البته از بعد منفی، چراکه به لحاظ ساختاری شرکت تولیدکننده قیر وابسته به پالایشگاههای نفت هستند و در دنیا کمتر شرکتی است که میتواند بهصورت مستقل تولیدکننده قیر باشد.
متاسفانه بسیاری از تولیدکنندگان قیر در ایران بهصورت غیراستاندارد فعالیت میکنند، هر چند در کنار این گروهها تولیدکنندگانی که قیر خوب تولید میکنند نیز حضور دارند، حال اما پاسخ کلی به پارادوکسی که در ابتدا مطرح شد این است که تولیدکنندگان قیر ایران نباید اینقدر زیاد باشند و اگر حاکمیت در زمینه اعطای مجوز درست عمل میکرد و به وظایف حاکمیتی خود میپرداخت به هیچ وجه شاهد این میزان تولیدکننده و عرضهکننده قیر در کشور نبودیم.
از سوی دیگر، شرایط خاص کشور در بعد ارتباطات بینالمللی نیز در این میان بیاثر نبوده است و این موجب تحمیل هزینههای اضافی به صادرکنندگان شده است. تغییر در استانداردهای کشورهای هدف نیز موضوع دیگری است که تکنولوژی تولید آن در اختیار ایران نیست.
در اغلب پالایشگاههای ایران Wax content (وکس موجود در قیر) بیش از ۲ درصد است؛ در حالی که ترکیه Wax content زیر ۲ درصد از محصولات قیر ایرانی میخواهد و امکان تولید چنین مشخصاتی در بسیاری از پالایشگاههای ایرانی وجود ندارد، هرچند پالایشگاههایی نیز هستند که امکان تولید چنین قیری را دارند. نتیجه آنکه مشخصات و استانداردهای قیر در بازارهای هدف هرساله در حال تغییر است و سختتر میشود، اما تولیدکنندگان ما همان قیر را تولید میکنند که سالها پیش تولید میکردند.
از سوی دیگر، با همین استاندارد فعلی که ایران قیر تولید میکند که به آن استاندارد دامنه نفوذپذیری penetration grade میگویند، برخی افراد سودجو که منافع ملی برایشان اهمیت ندارد همین قیر را با انواع کالاهای دیگر همچون مازوت و قیر طبیعی مخلوط میکنند و ظاهر همان ظاهر قیر است؛ اما در آزمایشگاههای تخصصی، مشخصات اولیهای را که تولیدکننده اصلی به مصرفکننده اعلام کرده است ندارد. متاسفانه چنین اتفاقاتی طی سالهای اخیر بسیار در بازار رواج پیدا کرده است که باید تدبیری برای آن اندیشیده شود، چراکه به نام و کیفیت قیر ایرانی بسیار لطمه میزند.
با توجه به نقش ایران در تولید قیر در جهان و درصد بالای سهم قیر ایرانی از بازار جهانی (اختصاص ۴ درصد تولید جهانی به قیر ایرانی) ایران پتانسیل تعیین قیمت قیر در منطقه و حتی برخی بازارهای دیگر را دارد که باید حتما برای دستیابی به آن برنامهریزی کنیم.
در پایان ناگفته نماند منفعتی که از این بیسروسامانی بازار قیر از دست میرود نه تنها کم نیست بلکه چشمگیر و قابل توجه است. بهعنوان مثال اگر تنها صادرات قیر امسال را که معادل ۵/۲ میلیون تن بوده است در نظر بگیریم و اگر فرض کنیم تنها ۶۰ دلار این قیر را زیر قیمتی که باید در بازار جهان عرضه شود، عرضه میکنیم، حدود ۱۵۰ میلیون دلار و ۴۸۰ میلیارد تومان منافع ملی از دست رفته است.
ارسال نظر