ویژگیهای مدیر زن موفق بنگاه اقتصادی چیست؟
گروه بنگاهها - زهرا مجتهد: رشد و بالندگی زنان مدیر و کارآفرین در کشور در حالی صورت میگیرد که فعالیت اقتصادی آنها با بهکارگیری توان چند برابری مورد نیاز، در قبال کاری که انجام میدهند، نمود پیدا میکند. خستگیناپذیر بودن و تلاش بدون مرز آنها سبب میشود که در حوزههای مختلف اقتصادی موفقیتهای کسبوکار را ازآن خود کنند. سوای دید جنسیتی که بر جامعه حاکم است بحران اقتصادی طی سالهای اخیر نیز سبب شد تا بانوان فعال اقتصادی برای حفظ حضور خود در حوزه کسبوکار مجبور به بهرهگیری از توان مضاعف، بیش از آنچه همیشه بر آن استوار بودند، بشوند.
گروه بنگاهها - زهرا مجتهد: رشد و بالندگی زنان مدیر و کارآفرین در کشور در حالی صورت میگیرد که فعالیت اقتصادی آنها با بهکارگیری توان چند برابری مورد نیاز، در قبال کاری که انجام میدهند، نمود پیدا میکند. خستگیناپذیر بودن و تلاش بدون مرز آنها سبب میشود که در حوزههای مختلف اقتصادی موفقیتهای کسبوکار را ازآن خود کنند. سوای دید جنسیتی که بر جامعه حاکم است بحران اقتصادی طی سالهای اخیر نیز سبب شد تا بانوان فعال اقتصادی برای حفظ حضور خود در حوزه کسبوکار مجبور به بهرهگیری از توان مضاعف، بیش از آنچه همیشه بر آن استوار بودند، بشوند. این در حالی است که علاوه بر مسوولیتهای اجتماعی، بانوان کارآفرین مسوولیتهای خانواده و گاه سرپرست خانوار را نیز بر عهده دارند. اما چه انگیزهای سبب میشود که آنها برای ایجاد شغل یا مشاغل پا به پای مردان در جامعه حرکت کنند؟بررسی این موضوعها سبب شده نظرها به سمت فعالیت این قشر از جامعه اقتصادی بیشتر جلب شود و بیش از پیش مورد توجه قرار بگیرند. بهدنبال این بررسیها موضوع ویژگی مدیر زن موفق و برتر به میان آمد که بانوان کارآفرین به ابراز مسائل و مشکلات خود در حوزههای اقتصادی متعدد پرداختند و به این پرسش نزدیکتر شدیم که در مرحله نخست یک مدیر برتر چگونه باید انتخاب شود؟ به عقیده بانوان فعال اقتصادی این کار نیازمند تامین یکسری زمینهسازیها است که هر کدام در دیدگاههای خود به آن اشاره کردهاند. در این بررسی مشکلات اقلیمی، عدم دسترسی به اطلاعات، نبود شبکه اطلاعرسانی صحیح برای زنان عضو اتاق بازرگانی و نبود سیستم نظارتی مناسب در انتخاب برترینهای اقتصادی به عنوان مشکلات پیشرو ذکر شده است که در پی میخوانید.
تسلسل باطل در انتخاب ترینها
مرجان آقاجانزاده هوشیار
عضو هیاتمدیره انجمن ملی زنان کارآفرین
فضای جامعه کنونی بهطور کلی برای همه فضای کوچکی است. در این قسمت تفاوت جنسیتی بیاهمیت است. ٣٧ سال است که حضورتنها یک عده مدیر را به طور متوالی و متداوم در تشکلهای بخشخصوصی نظارهگر هستیم و هیچ تغییر و تحولی صورت نگرفته است. یعنی قانون پایستگی انرژی وجود دارد. مدیران کنار نمیروند بلکه از سمتی به سمت دیگر جابهجا میشوند. از اینرو در این چرخه بهطور حتم بانوان که عمر مدیریتی سیاسی یا اقتصادی آنها به نسبت و به فراخور حال جامعه و فرهنگ جامعه کمتر از آقایان است برای دستیابی به کرسیهای مدیریتی با موانع بیشتری روبهرو هستند. اما درباره موانع پیش روی زنان اصلا به این جمله اعتقادی ندارم. اصولا با بررسی تعداد بانوان عضو اتاق بازرگانی میتوان این موضوع را متوجه شد، اما درخصوص دسترسی به اطلاعات از سوی زنان عضو اتاق باید گفت که همان تعداد اندک از زنان عضو هم از اطلاعات دقیق و جدید بهرهمند نمیشوند.
بهدلیل وجود فضای محدود، برخی گمان میکنند با دورنگهداشتن بقیه یکهتاز میدان میشوند که متاسفانه در اتاق نمیدانم به چه ملاحظاتی و چه دلایل خاصی، علاقهمندند که درک و اندیشه دیگران را نادیده بگیرند، اما بهطور حتم فعالان اقتصادی بهویژه بانوان که از بیرون نظارهگر این اقدامات هستند، مطالبهگری خواهند داشت و طبق قانون،اتاق ملزم به پاسخگویی خواهد شد. به اعتقاد بنده اتاق بازرگانی، اتاق بخشخصوصی است و نه غیراز آن. وجود فضای کم سبب شده که فقط امروز به کمیت اهمیت بدهیم و کیفیت را فدای کمیت کنیم. نظر من تکیه بر شایستهسالاری است اما در فضای مساوی و شرایط یکسان. در انتخاب شایستهها و اهدای جوایز و تقدیرنامهها، در صورتی که در یک تسلسل باطل هرسال بهطور مثال تنها من، همه جا من، همیشه من، حضور داشته باشم، در حقیقت چند موضوع را به ذهن جامعه القا کردهام. اینکه آیا غیر از من در جامعه که بهواسطه رانت، اخبار و اطلاعاتی از دوستان دریافت کردهام، کسی وجود ندارد و دراین شرایط مجبورند مرا انتخاب کنند و لاغیر. در پی رویداد اخیر، بعد از موج اعتراضات و اتفاقاتی که شنیده شد، بهعنوان بخشی از پایگاه بخشخصوصی شاهد این مطلب هستیم که روش نظارتی و تصمیمگیری در اتاق اصلا علمی و صحیح نبوده است.
بنابراین اگر ضوابط رعایت میشد و هیات داوری بیطرفانه و غیرجانبدارانه اقدام به بررسی مدارک بانوان عضو اتاق میکرد، امروز برای نتیجه اعلام شده مشکلی وجود نداشت و رقابتها در انتخاب شایستهترین به سلامت سپری شده بود. آنچه مسلم است ویژگی زنان موفق در ایران در بخش دولتی و خصوصی تفاوت دارد. از این رو بنده بهعنوان یک فعال بخشخصوصی نمیتوانم راجع به زنان فعال بخش دولتی اظهارنظر کنم. اما در بخشخصوصی مدیر زن در صورتی موفق محسوب میشود که بدون رانت و بدون حمایت توانسته باشد از پس مشکلات این سالهای اخیر که عجیب گریبان جامعه اقتصادی را گرفته و بیشتر واحدها را زمینگیر کرده است برآید و هنوز سرپا ایستاده باشد. مدیری که یکجانبه مثل یک موجود ناقصالخلقه رشد نکرده باشد. فقط مسائل اجتماعی یا فقط مسائل اقتصادی. همه چیز در کنار هم بهطور واقعی نه به شکل اوهامی و خیالاتی و توهمزا.
لزوم ایجاد هیات نظارت بر انتخاب برترها
رقیه حاتمیپور
مدیرعامل هلدینگ گردشگری فلامینگو و فعال حوزه زنان
نبود بستر مناسب و مساعد اقتصادی که بیشتر متاثر از نگاه سنتی به حضور زنان بوده و اولویت آن اختصاص فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی به مردان بهعنوان نانآور خانواده است، موجب شده مردان نیز در به دست آوردن فرصتها در جامعه از شانس بیشتری برخوردار باشند. این در حالی است که تفکیک جنسیتی در مقطع کنونی در تقسیم فرصتها و تبعیض در استفاده از موقعیتها و فرصتهای شغلی بهویژه در حوزه اقتصادی برای بسیاری از زنان سرپرست خانوار و قشرهای مختلف در جامعه زنان که خود بار زندگی را بر دوش میکشند، شکننده و در برخی موارد تبعات جدی در پی دارد. همواره مسوولان در برهههای مختلف بر حضور زنان و استفاده از تفکر و تدبر و قابلیتهای اقتصادی، اجتماعی و هنر و توان مدیریتی زنان تاکید کردهاند که نیمی از جمعیت و سرمایه نیروی انسانی کشور نیز محسوب میشوند.
اگرچه در همین بین، خودسانسوری و رقابتهای ناصحیح از سوی تعداد معدودی از زنان و اجحاف به همنوعان زن، خود در عرصههای فعالیت آنها بروز داده میشود. در همین حال دسترسی به اطلاعات به هیچ عنوان در جامعه زنان و مردان فعال اقتصادی یکسان نیست و نمونههای آن در ملاقاتها با وزیران و افراد کلیدی برای طرح مشکلات و حضور در رویدادهای روزمره در داخل و خارج دیده میشود؛ بهعنوان مثال عدم اطلاعرسانی در خصوص حضور بانوان در مجامع بینالمللی (تنها دو نفر از جامعه بزرگ زنان کارآفرین مطلع شدند) سبب شد تا حضور زنان شایسته کارآفرین و فعال اقتصادی کشورمان در این برنامه بسیار کمرنگ جلوه کند.
رفتارهای تبعیضآمیز و رقابتهای ناسالم از این دست بسیار میتوان نام برد، اما اینکه در این باره رویهای وجود داشته یا دارد باید گفت که هیچ ضابطه و رویهای وجود ندارد. نهتنها برای معرفی در مجامع بینالمللی بلکه در داخل کشور هیچ گزینشی برای حضور در مراسم معرفی، طی مراتب و کسب امتیازات واقعی انجام نمیگیرد، علاوه بر این دقت در استنادات واجدان شرایط نیز صورت نمیگیرد. این در حالی است که متاسفانه نظارت جدی بر برگزارکنندگان این برنامهها نیز وجود ندارد. اینجا است که زنان کارآفرین و توانمندیهای آنان مغفول میماند و هیچ مرجعی نیز در احصای واقعی آن تلاش نمیکند.
در جامعه امروزی که روز به روز بر تعداد مدیران زن افزوده میشود، باید به قوانین و مراتب حضور در اجتماع بهطور کامل واقف باشند و اگر ساختار حضور آنها بهصورت حقوقی است، باید اطلاعات آنها بهروز باشد و هیچ جای سوال و روزنهای برای بهانه عدم حضورشان نباید وجود داشته باشد. البته مدیران زن که در فعالیت اقتصادی دارای سابقه هستند این موارد را رعایت میکنند. آنهایی که حضور مستمر در جوامع عمومی و اجتماعی دارند دائما ساختار حضورشان در حال تعریف است. در این صورت است که فضا برای حضور زنان در جامعه محدود نخواهد شد. این وجه تعریف از ساختار، باید مبتنی بر قوانین جاری کشور باشد. این امر کمک میکند برای انتخاب هر عنوانی نظیر کارگر نمونه زن، زن کارآفرین برتر یا مرد فعال اقتصادی نیز ضوابطی شکل بگیرد.
در وهله نخست باید تعریف کنیم که چه کسی بدون در نظر داشتن نوع جنسیتی و فردی از ضوابط کلی تعریف شده برخوردار باشد. سپس باید تعریف کنیم که چه کسی بازرگان یا کارآفرین موفق است. از طرفی یک مرجع که متولی امور است بر این موارد نظارت داشته باشد این نظارت هم باید شامل تمامی افرادی که متقاضی برگزاری سمینار و مراسم انتخاب فرد برتر هستند و علاوه بر آن بر موثق بودن مستندات ارسالی از سوی شرکتکنندگان صورت گیرد. در اثر اطلاعرسانی صحیح افراد میتوانند کاندیدا شده و هیات نظارت مدارک و مستندات را مورد بررسی قرار دهند و افرادی که حائز کسب این عناوین در سطح بینالمللی و داخل کشور هستند را پس از بررسی عمیق اصالت مدارک به جوامع معرفی کنند. به این ترتیب با فیلتر نهایی میتوان مانع از استفاده از مدارک غیراصیل و غیرمجاز برای افراد شد. از طرفی نیز عدالت اداری و اجتماعی درخصوص افراد رعایت میشود.
در ادامه باید گفت اگر زیرساختهای اصلی فراهم باشد دیگر رویدادهایی که اخیرا رخ داده است تکرار نخواهد شد. در یک عمل بیسابقه اتاق بازرگانی با وجود داشتن اسامی بانوان عضو اتاق که دارای ایمیل و فاکس هستند و دسترسی به آنها کاملا آسان است، به زنان عضو اتاق اطلاعرسانی نکرد و به دلیل اینکه نظارتی هم بر این نوع فراخوانها وجود ندارد زنان کارآفرین چه در استان تهران و چه در سایر استانها از این رویداد بیاطلاع ماندند. این در حالی است که این حداقل حق و حقوق یک عضو است که از موارد پیشروی خود مطلع باشد. به همان دلایل یاد شده که نبود چارچوب نظارتی مناسب است، اعتراض اعضا را به دنبال داشت. بهطور قطع اتاق بازرگانی برای حفظ شأن خود و قدمتی که بهعنوان یک پایگاه بخش خصوصی دارد، جوابگوی این اعتراضها خواهد بود.
البته این امر میتواند نقطه شروعی برای کنترل مدارک و نحوه حضور در فرصتهای بینالمللی، به همراه اطلاعرسانی صحیح باشد. نبود پاسخ سبب مأیوس شدن زنان جوان و فعال اقتصادی که با تدبیر و برنامهریزی به مدیریت سیستم خود پرداختهاند، خواهد شد. از آنجایی که فعالیت زنان در صنایع مختلف است در حقیقت میتوان بهصورت چرخشی و هر بار در یکی از رشتههای فعالیت زنان موفق معرفی شوند تا باعث ترغیب بیشتر فعالیت اقتصادی زنان حتی در ابعاد کوچک شویم. به هر ترتیب یک زن موفق در ایران، زنی است که با اعتمادبهنفس کامل به باوری کامل از وجود خود که خداوند در وی نهادینه کرده است، رسیده باشد. این باور موتور محرکه فعالیتهای اجتماعی مبتنی بر اخلاق و استفاده از راههای اصولی و صحیح محسوب میشود. باید بدانیم که هیچ فردی از روابط ناعادلانه و غیراصولی در مسیر زندگی به مراتب بالا دست نخواهد یافت. یک زن موفق از نظر اقتصادی متکی بر پای خود است و در تولید فکر و علم و محصول از ایده و ابتکار خود سرآمد میشود که حاصل این ایدهپردازی و ابتکار عمل، بهکارگیری افراد و فعالان در ردههای بعدی کار است. چنین زنی در عین حال که در ساختار خانواده، عنوان مادر و همسر بودن را حفظ میکند، با پاکدامنی و صداقت کسبوکار حلال را سرلوحه خود قرار میدهد.
حساسیت در شناسایی زن کارآفرین برتر
فاطمه قنبرپور
رئیس کمیسیون بازرگانی و حملونقل اتاق بازرگانی استان آذربایجان غربی
موفقیت زنان با توجه به محیط و شرایطی که در آن قرار دارند قابلیت تعریف پیدا میکند. در عمل زنانی که در محیطهایی فعال هستند که نگرش محیط به توانمندی آنها مثبت نبوده حتی، اگر تمام توان خود را به کار ببندند، اما نمیتوانند به فرصتهای شغلی در سطوح بالا دست پیدا کنند. دغدغه بانوان درباره انجام فعالیت اقتصادی و کارآفرینی در حالی روبه افزایش است که در موقعیتهای اجتماعی بسیاری از مسائل به آنها اطلاعرسانی نمیشود؛ به ویژه اطلاعاتی که مربوط به اتاقهای بازرگانی است. بهطور واضحتر میتوان اشاره کرد که دستیابی بانوان عضو اتاق و کارآفرین به اطلاعاتی که باید جملگی در اختیار همه اعضا قرار گیرد با چالشهایی همراه است. هم اطلاعات دستچین میشوند و هم در اطلاعرسانی این غربالگری شکل میگیرد. این وضعیت برای بانوان کارآفرین که در سایر استانها به غیر از تهران به سر میبرند، شدت بیشتری دارد.
فعالیت اقتصادی بانوان کارآفرین و حضور آنها در عرصههای متعدد در استانها را میتوان با مثالهای بیشماری همراه کرد. بهعنوان مثال بنده نخستین زنی بودم که اولین شرکت در حوزه حملونقل بینالمللی در استان آذربایجان غربی و در فضای بسته مردانه تاسیس کردم. زنان در استان ما نمیتوانند به مشاغلی که در تهران (همانند دستفروشی در مترو و...) وجود دارد، بپردازند، بنابراین نوع اشتغال در این منطقه بسیار متفاوت و محدودتر از شهر تهران است. در همین جا باید بگویم که جامعه ما باید بداند که زن کارآفرینی که بیش از ۲۰ سال در یک حوزه اقتصادی فعالیت دارد بهطور قطع دارای تجربههای ناب و بینظیری است. از آنجا که بانوان در عرصههای فعالیت خود دقت عمل و حساسیت بیشتری از خود نشان میدهند، در نتیجه میتوان روی مدیریت آنها در مراتب و سطوح حساس حساب کرد.
در این بیشماری موفقیت زنان کارآفرین دیده میشود که بنگاهها فعالیتهای بالاتر از ۱۰ ساله دارند و جملگی سودده بوده و به درستی به پرداخت مالیات و ارائه خدمات بیمه به کارگران خود اقدام کردهاند. در نتیجه نظم مالی حاکم بر فعالیت اقتصادی آنها شاهد ثبت موفقیتهای این زنان هستیم اما به دلایل متعدد که قبلا نیز به آنها اشاره شد، کمتر دیده میشوند. شناسایی زنان کارآفرین دقیقا مرحله سختی است. در این میان نباید این موضوع را نادیده گرفت که زنان کارآفرین بدون توصیه دیگران به فعالیت میپردازند؛ به این معنی که بازار کار و اقتصادی بودن فعالیتی که در آن حوزه ورود میکنند را خود تشخیص میدهند و برپایه مطالعات متکی به آنچه در تفکرشان وجود دارد دست به کارهای بزرگ میزنند. این در حالی است که از نظر جغرافیایی در کشور توزیع امکانات بهصورت عادلانه نیست و در برخی مناطق یک زن کارآفرین باید چند برابر توانایی خود، زمان و هزینه بگذارد تا بتواند ناملایمات را پشتسر بگذارد. دراستانها یک زن کارآفرین با مسائل و مشکلات بیشتری برای حفظ حضور و نقش خود در جامعه مواجه است. بارها دیده شده است که موفقیت در پیشرفت یک کار موفق از سوی یک مدیر زن به نام وی به ثبت نمیرسد و این فرصت به او برای ارائه توانمندیهایش داده نمیشود.
از دید کلانتر نیز برخی مواقع دیده میشود که بانوان فعال در عرصه اقتصادی که اغلب از تجارب قابل قبولی برخوردارند، کنار گذاشته میشوند. با وجود موقعیتهای یکسان، انتخابها در میان آقایان صورت میگیرد، در صورتی که چه به لحاظ صرفه اقتصادی و چه به لحاظ مدیریت و تجربه، بانوی فعال اقتصادی اصلح است. اگرچه این انتخابها غالبا سلیقهای است و دیده میشود که حتی برای انتخاب بانوی کارآفرین نیز تبعیضاتی صورت میپذیرد. اما همانطور که پیشتر بیان شد، شناسایی زن کارآفرین برتر در کشور نیاز به بررسی و کار کارشناسی دقیقتری دارد که اگر به واقع شناخته شود، موجب افتخار کشور و اهتزاز پرچم کشور و ثبت واقعیت آن در تاریخ کشورمان خواهد شد. به اعتقاد بنده یک زن موفق، زنی است که تعادل بین زندگی فردی، اجتماعی و اقتصادی ایجاد کند. مهم نیست که کسی او را بشناسد، مهم این است که در حوزههای اقتصاد، خانواده و اجتماع رضایتمندی درونی برای وی ایجاد شده باشد. اینکه آیا در عین حال که یک فعال اقتصادی موفق است، مادر خوبی هم هست. زمانی یک زن میتواند خود را موفق بداند که در سیستم کار، بودن و نبودن وی محرز باشد و سیستم اقتصادی تحت نظر وی حتی بدون حضورش نیز به چرخش خود ادامه دهد. یک زن بازرگان به دلیل ایجاد تعادل یادشده با مرد بازرگان تفاوت دارد.
مدیران زن دیدی فراتر از مشکلات جامعه خود داشته باشند
عفت رئیسی سرحدی
رئیس هیات مدیره جمعیت حمایت از کارآفرینى و توانمندسازى زنان تعاونگر کشور
به نظر میرسد مهمترین مانع پیشروی زنان مدیر آنچه که سقف شیشهای نامیده میشود است. سقف شیشهای، باورها و تعصبهای عرفی، اجتماعی هستند که مانع میشوند تا زنان در سلسله مراتب سازمانی یا در اجتماع از یک سطحی بالاتر بروند. در واقع، همان عواملی که باعث میشود تنها ۱۷تا ۲۰ درصد مدیران در ایران و تنها سه درصد از نمایندگان مجلس زن باشند. بهطور اجمالی این عوامل را میتوان اینگونه نام برد: تسلط دیدگاهها و باورهای مردسالارانه و پدرسالارانه، عدم اعتماد جامعه و افراد در راس قدرت به تواناییهای زنان، اعتماد نداشتن زنان به یکدیگر، نبود فرصتهای برابر در عرصههای کاری، مدیریتی و کلان برای زنان و مردان، اعتماد بهنفس کمتر زنان نسبت به مردان، کمتجربهتر بودن زنان در قیاس با مردان، نبود پشتوانههای قانونی کافی، انتظارات، محدودیتها و موانع خانوادگی، عدم تمکین زیردستان از مدیران زن و کارشکنیهای آنها، خشونتهای جنسی در محیط کار، نبود فرصت برابر برای زنان و مردان برای دسترسی به اطلاعات، استفاده از امکانات و لابیگری، توان مالی کمتر زنان نسبت به مردان، قدرتچانهزنی کمتر در موقعیتهای یکسان برای زنان نسبت به مردان و حتی برخی محدودیتهای فیزیکی و جسمی.
بیشک به دور از هرگونه نگاه جنسیتی شاکله اتاق بازرگانی کاملا در اختیار آقایان بوده و بهرغم داشتن کانون زنان بازرگان یا گروههای حامی فعالیت بانوان، هماکنون هیات نمایندگان اتاق بازرگانی که متشکل از ۴۰۰ عضو است، فقط ۱۵ نفر ازآنان را بانوان تشکیل میدهند که قطعا این موضوع دسترسی به اطلاعات را سخت و یکجانبه میکند. زنان معمولا توجه بیشتری به جامعه محلی و اطرافیان خود نشان میدهند، بنابراین بیشتر از مدیران مرد میتوانند مشکلات و موانع کار را پیدا و پیش از اینکه تبدیل به مسالهای حاد بشود، در جهت رفع آنها اقدام و چارهجویی کنند. از طرف دیگر، زنان شبکه ارتباطی گستردهای ایجاد میکنند و بسیاری از کارها را به شکل شبکهای به نتیجه میرسانند. علاوه بر این، معمولا در روابط کاری آنها روابط دوستانهتری برقرار میشود که خود این امر میتواند به رضایت شغلی و همدلی بیشتری در محیط کار بینجامد. از دیگرسو، بهدلیل برقراری روابط شبکهای، معمولا در زمان بروز مشکل زنان قادرند راهحلهای متنوعتر و مشارکتیتری بیابند، یا کمک شایانتوجهی از اطرافیان خود دریافت کنند.
از آنجایی که زنان بیشتر دیگران را مورد مشورت قرار میدهند، شنوندههای بهتری هستند و در مقایسه با مردان بیشتر سوال میپرسند، بیشتر از اطرافیان بازخورد میگیرند، بیشتر مورد انتقاد واقع میشوند و پیشنهادهای بیشتری به سمت آنها گسیل میشود. تمامی موارد ذکرشده کمک شایانی به بهبود فعالیتها و بالابردن حساسیت و دقت میکند. با اینکه زنان معمولا کندتر از مردان تصمیم میگیرند اما در تصمیمگیری نگاه بلند مدتتر و زیرساختیتر دارند، پس کارها را معمولا با دقت و ظرافت بیشتری انجام میدهند و در درازمدت به سودهای قابلقبول و مطمئنی دست پیدا میکنند. همچنین این حرکت محتاطانه و دقیق به آنها کمک میکند که مشکلات و موانع را به شکل زیرساختیتر و بنیادیتری حل کنند و برایشان راهحلهای بلندمدتتری بیابند. رهبری یک امر اکتسابی است و نه یک ویژگی ذاتی، بنابراین زنان باید باورکنند که توان رهبری آنها هیچ ربطی به جنسیتشان ندارد، بنابراین لازم است زنان مدیر تمام هم و تلاش خود را متمرکز روی آموختن شیوههای اصولی، مدرن و صحیح مدیریت کنند. یک مدیر زن در عین حال که اعتمادبهنفس و قاطعیت کافی برای هدایت و مدیریت را دارا است، بهتر است نقش یک آموزنده مادامالعمر که دائم سوال میکند را هم بپذیرد. مدیران موفق باید شنوندههای خوبی باشند، روابط خیلی خوبی برقرار کنند و در نهایت نه فقط برای منافع خود که برای منافع همه تلاش کنند.
با توجه به تمامی تبعیضات اجتماعی، قانونی و عرفی که در برابر زنان در ایران قرار دارد، بهنظر میرسد که یکی از مهمترین ویژگیهای یک مدیر زن موفق در ایران میتواند حساسیت نشان دادن به موضوعات جنسیتی و تلاش برای هموارتر کردن مسیر زنان برای رسیدن به برابری و ایجاد فرصت برای زنان باشد. یعنی، مدیر زن بهتر است حساسیتهای جنسیتی خود را بالا ببرد، مشکلات زنان را شناسایی کند و با نگاهی حساس نسبت به موقعیتش در جامعه و جایگاه جنسیتی خود دست به اقدام بزند. از طرف دیگر، تنها توجه به زنان و مسائل زنان نمیتواند راهگشا باشد. یک مدیر زن موفق باید این توانمندی را کسب کند که فارغ از جنسیت خود نیز بتواند تصمیمگیری و اقدام کند. مدیران زن بهتر است، با مطالعه دقیق مشکلات جامعه، نهتنها در حوزه مسائل زنان و حوزه فعالیت خود، بلکه با نگاه جامعتری به مشکلات جامعه و تمامی شهروندان توجه نشان دهند زیرا اگر یک مدیر زن تمامی تمرکز خود را روی مسائل و مشکلات زنان بگذارد، به نحوی که این امر خود منجر به ایجاد تبعیضی علیه مردان شود، نهتنها نمیتواند موثر باشد، بلکه مقاومت و مخالفت مردان را هم برمیانگیزد.
سومین نکتهای که مهم بهنظر میرسد، توجه به آموزش و ارتقای آگاهی افراد و شهروندان است. برای ایجاد فرصتهای برابر، رفع تبعیض علیه زنان و برپایی جامعهای برابر و منصف، تنها نگاه حساس مدیران کافی نیست، بلکه آنهایی که چنین حساسیتهایی را کسب کردهاند، برای تغییر وضعیت موجود باید ارادهای معطوف به آموزش دیگران هم داشته باشند. این آموزش نهتنها زنان را شامل میشود، بلکه مردان هم باید هدف چنین آموزشهایی باشند. ترتیب دادن دورههایی برای زنان به منظور آشناکردن آنها با حقوقشان و برخی مفاهیم مثل برابری، خشونت و تبعیض میتواند راهگشا باشد، بالطبع، مردان هم به موازات میتوانند مخاطب تمامی این دورهها باشند.
معتقدم که در بحث اهدای جوایز شایستهسالاری باید مهمتر از انتخاب جنسیتی مدنظر قرار گیرد و در مورد انتخاب افراد از بین خود جامعه بانوان برای اهدای جوایز نیز نوعی تطهیر امور است وگرنه زمانی میتوانیم بین بهترینها، برگزیدهترین را انتخاب کنیم که در شرایط عادلانه و با در نظر داشتن شرایط توانمندی افراد و دسترسی به اطلاعات جهت گزینش اقدام کنیم، همچنین دستگاهها یا شرکتها به بیان دیگر جهت کنترل و نظارت بر ادعاها، عملکرد و مدارک که این روزها به علت نبود وکیل مشخص با دریافت مبالغی از یک میلیون تا۲۰میلیون و در آخر کسادی حتی با ۵۰۰ هزار تومان بنده نوعی اصحاب و ابواب جمعی آشپزخانه را بهعنوان کارآفرین برتر، ملی و جهانی با دادن لوح زرین و سیمین و مسین و حتی قناعت به تکهای تندیس بازیافتی مفتخر میکنند، واقعا جای معتمدین برای سنجش الگوها در یک جامعه حرفهای و اصناف مختلف بسیار ضروری است.
بهنظر بنده مدیر زن موفق، مدیری است که نگاه جنسیتی نداشته باشد و با مشارکت همه همکاران فرصت رشد و تعالی برای حضور همکاران خانم را فراهم کند و سد راه رشد و شکوفایی دیگران نباشد تا بتواند درجامعه نیز بهعنوان الگو مطرح شود. همانگونه که در مشروح نظراتم عرض کردم، معتقدم حتی در جوامع پیشرفته وجود قوانین و مقرراتی که برآیند تفکر حاکم بر فضای کسب و کار جامعه باشد، نمیتواند بهطور مشخص به عنوان پارامتر موفقیت یا عدم موفقیت مدیران زن، مدنظر قرار گیرد که این موضوع نهتنها به میزان توانمندی بلکه به توان درک بالای همکاران و بهطور مشخص افراد حرفهای که در آن صنف یا صنعت هستند نیز برمیگردد. بنابراین تشکلهای فراگیر مانند اتاقها میتوانند در این راستا به دور از هرگونه بزرگنمایی به وظایف اصلیشان که همان آموزش متناسب با متدهای روز دنیا، توانمندسازی و کمک به ارتقای سطح دانش مدیران است، بپردازند تا جامعه هدف نیز بهرهمند شود.
ارسال نظر