اجرای قانون آزادسازی با فرصتها و تهدیدها
مقصود اسعدی سامانی
دبیر انجمن شرکتهای هواپیمایی ایران
بالاخره با تاخیری نزدیک به دو سال قانون آزادسازی نرخ بلیت پروازهای داخلی با تصمیم شجاعانه مسوولان سازمان هواپیمایی کشوری به مرحله اجرا درآمد. تصمیمی که فصل نوینی در حملونقل هوایی کشور خواهد گشود و میتواند عقبماندگی تاریخی حملونقل هوایی کشور را در درازمدت جبران کند. تکلیفی بودن نرخ بلیت پروازهای داخلی و تحمیل نرخهای دولتی به این صنعت لطمات و صدمات زیادی به این صنعت و استفادهکنندگان در طی سالهای گذشته وارد کرده است و تداوم وضعیت گذشته نتیجهای جز فرسودگی بیشتر ناوگان و عدم امکان توسعه و نوسازی ناوگان را در پی نداشت.
مقصود اسعدی سامانی
دبیر انجمن شرکتهای هواپیمایی ایران
بالاخره با تاخیری نزدیک به دو سال قانون آزادسازی نرخ بلیت پروازهای داخلی با تصمیم شجاعانه مسوولان سازمان هواپیمایی کشوری به مرحله اجرا درآمد. تصمیمی که فصل نوینی در حملونقل هوایی کشور خواهد گشود و میتواند عقبماندگی تاریخی حملونقل هوایی کشور را در درازمدت جبران کند. تکلیفی بودن نرخ بلیت پروازهای داخلی و تحمیل نرخهای دولتی به این صنعت لطمات و صدمات زیادی به این صنعت و استفادهکنندگان در طی سالهای گذشته وارد کرده است و تداوم وضعیت گذشته نتیجهای جز فرسودگی بیشتر ناوگان و عدم امکان توسعه و نوسازی ناوگان را در پی نداشت.
این در حالی است که مردمی که حاضرند در ازای خدمات خوب و با کیفیت، هزینه آن را پرداخت کنند همواره ناگزیر به استفاده از هواپیماهای با سن بالا و تحمل تاخیرهای طولانی ناشی از نقص فنی و فرسوده بودن ناوگان بودند. نگاهی کوتاه به ظرفیت پروازی ناوگان شرکتهای هواپیمایی ترکیه و امارات در پروازهای به ایران و از ایران نشاندهنده تمایل مردم به پرداخت هزینه برای استفاده از خدمات خوب است و متاسفانه با اعمال نرخهای تکلیفی هم مردم را از خدمات خوب محروم کردیم و هم شرکتهای هواپیمایی را عقبمانده و در آستانه ورشکستگی قرار دادیم. اجرای قانون آزادسازی، فرصتها و تهدیدهای زیادی را رویاروی صنعت حملونقل هوایی کشور قرار داده است که باید در دوران گذار از این مرحله تصمیمگیری با شناخت مناسب، تهدیدهای موجود را هم به فرصت تبدیل کنیم.
۱-شرکتهای هواپیمایی از ابتدای تشکیل تاکنون با ساز و کار نرخهای تکلیفی فعالیت کردهاند و همواره منتظر اعلام نرخهای دستوری و اعمال در سیستم و فروش چارتری خود بودهاند. به همین دلیل بیشتر شرکتهای متولد شده فاقد سیستم قیمت تمام شده و مدیریت درآمد و هزینه هستند و اصولا سیستم بازرگانی در این شرکتها وظیفهای جز برقراری پرواز و انعقاد قرارداد با چارترکننده ندارد. علیالاصول دغدغهای هم در خصوص تکمیل ظرفیت پرواز یا عدم تکمیل ظرفیت (لود فاکتور) ندارد، چرا که پرواز بهطور کامل به یک یا چند چارترکننده با قیمت پایینتر از نرخ مصوب فروخته و تکمیل یا عدم تکمیل ظرفیت دغدغه چارترکننده یا چارترکنندگان است. اگر چه دستورالعمل آزادسازی نرخ پروازهای چارتری را مشمول آزادسازی ندانسته اما ساختار بازرگانی و مالی شرکتهای هواپیمایی بهگونهای است که جداسازی پروازهای برنامهای و چارتری را به سختی امکانپذیر میکند. در این شرایط سودجویی چارترکنندگان از آزادسازی نرخ پروازها را به ضرر مردم تمام خواهد کرد که با تدابیری که در دستورالعمل آزادسازی پیشبینی شده به تدریج دست واسطهها و سودجویان از این بازار کوتاه خواهد شد و بازیگران واقعی این صنعت شامل شرکتهای هواپیمایی و نمایندگان فروش مجاز شرکتهای هواپیمایی و خدماتدهندگان گردشگری به معنی واقعی ایفای نقش خواهند کرد.
۲-عادت کردن شرکتها به بازارهای ثابت و یکنواخت با سود تضمین شده و محدود نبودن سیستم بازاریابی و شبکهسازی در مسیرهای جدید چالش دیگر شرکتها بعد از اجرای آزادسازی نرخ است. براساس آمارها در سال ۱۳۹۳ بیش از ۱۷ میلیون مسافر در مسیرهای داخلی توسط شرکتهای هواپیمایی جابهجا شدهاند که بیش از ۹۰درصد این مسافرتها از ۱۵ فرودگاه کشور صورت گرفته و ۳۴ فرودگاه دیگر ۱۰ درصد سهم جابهجایی را به خود اختصاص دادهاند. و اما اجرای آزادسازی افق روشنی از فرصتهای جدید را پیش روی شرکتها قرار میدهد که با استفاده از تجربیات جهانی میتواند نوید آینده شکوفا و بالنده را برای امکان بهرهگیری از خدمات پروازی مناسب فراهم کند.
۳-گردش مالی خارج از شرکتهای هواپیمایی را به داخل شرکتها منتقل و شرکتها با مدیریت بر درآمدها و هزینههای خود و افزایش نقدینگی بدهیهای انباشته را با سرعت بیشتری تسویه میکنند.
۴-پویایی و تحرک بازرگانی شرکتها افزایش یافته و بازاریابی و شبکهسازی به عنوان یک فعالیت جدید در شرکتها شکل میگیرد و چارترکنندگان بهعنوان بازارسازان صنعت جای خود را به شرکتهای هواپیمایی میدهند.
۵-رقابت سازنده به نفع مردم برای افزایش خدمات و سرویس بهتر و ارائه خدمات کیفی بهتر و نرخ مناسبتر در شرکتها شکل میگیرد و قیمتهای واقعی و شناور مدیریت سفر را تقویت میکند. این امر امکان استفاده اقشار کمدرآمد را از سفر هوایی در زمانهای خاصی فراهم میکند و فضای رقابتی موجب شفاف شدن فعالیتها و اقتصادی شدن آن میشود. بررسیهای بهعمل آمده در کشور آمریکا نشان میدهد بعد از سال ۱۹۷۸ آزادسازی نرخ بلیت پروازهای داخلی که در این کشور انجام شد آثار و نتایج ذیل را داشته است:
-شهرهایی که از خدمات شرکت هواپیمایی استفاده میکردند ۵۵ درصد افزایش یافت.
-پروازهای به شهرهای کوچکتر ۲۰ تا ۳۰ درصد بیشتر شد.
-۱۴۰ فرودگاه به فرودگاههای در حال فعالیت اضافه شد.
-۹۰ درصد مسافران توانستند از بلیت تخفیفدار استفاده کنند.
-تخفیف پروازهای مسافت کوتاه ۱۰ درصد افزایش یافت.
-تخفیف پروازهای مسافت طولانی ۳۵ درصد افزایش یافت.
-ضریب اشتغال صندلی از ۵۵ درصد به ۶۰ درصد رسید.
-بهرهوری شرکتها بیش از ۷ درصد افزایش یافت.
-۱۱ میلیارد دلار سالانه برای مسافران و ۴ میلیارد دلار سالانه برای شرکتهای هواپیمایی صرفه اقتصادی ایجاد شده است.
همزمانی اجرای آزادسازی نرخ بلیت پروازهای داخلی و رفع تحریمهای ظالمانه استکبار جهانی چشمانداز روشنی از افق صنعت حمل ونقل هوایی را نوید میدهد که امیدواریم با درایت و هوشمندی بازیگران این صنعت شکوفایی و رونق هرچه بیشتر این صنعت را در پی داشته باشد. امری که رفتار توام با متانت و دوراندیشی و خردورزانه شرکتهای هواپیمایی با نگاه بلندمدت به حضور در بازار حملونقل هوایی کشور را از آنها شاهد هستیم. رفتار شرکتهای هواپیمایی در این مدت نشان داد آزادسازی نرخ مساوی گرانشدن نرخ نیست، بلکه واقعی کردن آن است و این اتفاق منافع درازمدت ذینفعان صنعت یعنی مردم عزیز و فعالان این عرصه را در پی دارد.
ارسال نظر