در روزهایی که آلودگی هوا به داستان تکراری حیات شهری در ایران تبدیل شده و در بسیاری از کلانشهرها، هوا برای نفس کشیدن بسیار سمی است، «باشگاه اقتصاددانان» روزنامه «دنیایاقتصاد» بر آن شده تا باب بحث حول محور «توسعه پایدار» را باز کند؛ به این امید که گفتمان توسعه پایدار بتواند به احیای محیطزیست در…
البرز نظامی: در جهان امروز، اگر از کنار برخی استثناها بگذریم، دیگر کمتر کسی را میتوان یافت که زبان به نقد از بازار آزاد بگشاید. هرچند منتقدان بازار آزاد در یکدهه گذشته افزایش پیدا کرده اند، اما همین منتقدان هم هرگاه زبان به انتقاد از بازار آزاد بگشایند، لکنت در کلامشان آشکار است. اما زمانی که…
ادبیات جدید سیاست صنعتی دوباره در حال متولد شدن است و اینبار فراتر از مباحث نظری، با کارهای تجربی بسیاری همراه است که میتوانند میزان بهکارگیری این سیاستها توسط کشورها و موفقیت و شکستهای آنها را بسنجند. با این حال مطالعات جدید نشان میدهد که ایران در رتبهبندی استفاده از سیاستهای صنعتی مدرن و جدید جایگاهی ندارد. این سیاستها در خلا اجرا نمیشوند و بهشدت به محیط اقتصاد سیاسی و ظرفیت و توانمندی دولت در اجرای آنها وابستهاند، در نتیجه میتوان گفت که غیبت استفاده از سیاستهای صنعتی جدید و پیچیده در ایران شاید به دلیل محیط اقتصاد سیاسی، فضای رانت خاص ایران و محدودیتهای ظرفیتی دولت در اجرا باشد.
در دنیای امروز، رقابت اقتصادی دیگر به مرزهای جغرافیایی محدود نیست. کشورها برای حفظ رشد اقتصادی خود و کسب جایگاه در بازارهای جهانی، به دنبال راههایی هستند که بتوانند به زنجیرههای ارزش جهانی متصل شوند. این زنجیرهها که تمام مراحل تولید یک محصول از طراحی تا توزیع را در بر میگیرند، در شکلدهی به اقتصادهای مدرن نقش کلیدی ایفا میکنند. اما ورود به این زنجیرهها برای کشورهای در حال توسعه بهسادگی ممکن نیست؛ موانع زیادی از جمله تحریمهای بینالمللی، کمبود زیرساختهای مناسب و رقابت سنگین جهانی از جمله چالشهایی هستند که باید بر آنها غلبه کرد. با این حال، بررسی تجربه موفق کشورهای آسیای شرقی مانند چین، ژاپن و کرهجنوبی نشان میدهد که مسیر ورود به این زنجیرهها از طریق ایجاد زنجیرههای ارزش منطقهای هموارتر میشود.
البرز نظامی: دولت توانمند چه مشخصاتی دارد؟ این یکی از پرسشهای مهمی است که در تمام طول دوران جهان مدرن، ذهن متخصصان علوم انسانی و اجتماعی را به خود مشغول کرده است؟
چند روز پیش، رئیسجمهور محترم در مورد نظام کارشناسی دولت اظهار نظر کرد که برخی از کارشناسان دولت چون با سفارش انتخاب و برگزیده شدهاند، توان کارشناسی کافی ندارند، بنابراین اگر تحلیل و حل مسالهای به آنها سپرده شود نمیتوانند آن را حل کنند یا راهکارهای پیشنهادی آنها مساله را بدتر میکند. این یادداشت براساس این مساله و مبتنی بر کارآمدی دولت تنظیم شده است.
در روزهایی که آلودگی هوا به داستان تکراری حیات شهری در ایران تبدیل شده و در بسیاری از کلانشهرها، هوا برای نفس کشیدن بسیار سمی است، «باشگاه اقتصاددانان» روزنامه «دنیایاقتصاد» بر آن شده تا باب بحث حول محور «توسعه پایدار» را باز کند؛ به این امید که گفتمان توسعه پایدار بتواند به احیای محیطزیست در همه انواع و جنبههای آن در ایران بینجامد. در این فصل از پروندههای «باشگاه اقتصاددانان»، قرار است هر ۵شنبه بحثی حول محور توسعه پایدار درگیرد و کنشگران، اقتصاددانان و اندیشمندان این حوزه به قلمفرسایی در باب پایداری توسعه و توسعه پایدار بپردازند.
توسعه پایدار مفهومی است که بر پایه تامین نیازهای نسل حاضر، بدون به خطر انداختن تواناییهای نسلهای آینده برای برطرف کردن نیازهای خود تعریف میشود. توسعه پایدار در واقع، ایجاد تعادل بین ابعاد اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی زیست بشر است و بر مبنای این سهبعد اصلی به ترتیب به دنبال افزایش رشد اقتصادی در پی استفاده بهینه از منابع طبیعی و بهبود بهرهوری اقتصادی، کاهش نابرابریها و ارتقای کیفیت زندگی افراد از جمله دسترسی به آموزش، بهداشت، و مسکن است. این بعد همچنین شامل احترام به حقوق بشر، مشارکت مردم در تصمیمگیریها و ایجاد جوامع فراگیر و پایدار است. در مورد ابعاد محیطزیستی که بخش قابلتوجهی از اهمیت توسعه پایدار بر مبنای حفظ محیط برای آیندگان است، باید به اهمیت حفاظت از منابع طبیعی و تنوع زیستی، کاهش آلودگیها و جلوگیری از تخریب محیطزیست اشاره کرد. این بعد بر کاهش انتشار گازهای گلخانهای، استفاده پایدار از منابع انرژی و مدیریت پسماندها متمرکز است.
از قرنهای ۱۷ و ۱۸ که جان اِوهلین (John Evelyn) در بریتانیا نگران بهرهبرداری بیش از حد از جنگلها و مراتع بود و کاشت درخت را بهعنوان یک وظیفه ملی مطرح کرد، به نوعی جنبش پایداری آغاز شد. پس از آن، این جنبش با انتشار کتابی به نام «بهار خاموش» در سال ۱۹۶۲ توسط راشل کارلسون (Rachel Carson) با بررسی رابطه بین رشد اقتصادی و تخریب محیطزیست وارد مرحله تازه روشنگری و اصطلاحی به نام «تراژدی عوام» (Tragedy of The Commons) فراگیر شد. اما پیوند عمیق دو کلیدواژه «پایداری» و «توسعه» با مفهوم معاصر را میتوان در اوایل دهه ۱۹۷۰ یافت؛ جایی که در کتاب «استراتژی پیشرفت» ارنست باسلر توضیح میدهد که هیچ استراتژی و چشماندازی بدون در نظر گرفتن محیطزیست و کاهش آثار مخرب عوامل انسانی بر روی آن کارآمد نخواهد بود.
البرز نظامی: در جهان امروز، اگر از کنار برخی استثناها بگذریم، دیگر کمتر کسی را میتوان یافت که زبان به نقد از بازار آزاد بگشاید. هرچند منتقدان بازار آزاد در یکدهه گذشته افزایش پیدا کرده اند، اما همین منتقدان هم هرگاه زبان به انتقاد از بازار آزاد بگشایند، لکنت در کلامشان آشکار است. اما زمانی که صحبت به موضوع مهاجرت میرسد، بازی بهکل عوض میشود. اینجا بهراحتی از بازار آزاد انتقاد میشود.
در سطح جهانی، مهاجرت را میتوان تغییری در مکان زندگی معمول یکفرد طی بازه زمانی مشخص تعریف کرد. این تعریف به ما اجازه میدهد تا به الگوها و روندهای پدیده مهاجرت در مقیاسهای کلان بپردازیم و تاثیر آن بر جوامع انسانی را بهتر درک کنیم. چنین درکی برای سیاستگذاران، نهتنها راهنمای تصمیمگیریهای کلیدی در حوزه مهاجرت است، بلکه میتواند مسیری برای مدیریت چالشها و بهرهبرداری از فرصتهای ناشی از آن فراهم آورد. مهاجرت بینالمللی، بهعنوان یک فرآیند تاریخی، همواره تحتتاثیر سیاستها و قوانین مختلف بوده است؛ قوانینی که تلاش کردهاند این حرکت انسانی را تنظیم و ساماندهی کنند.
یکی از فروض علم اقتصاد، محدودیتهای بشری در دسترسی به منابع، اطلاعات و ساختارهاست که تصمیمگیری را در تنگنا قرار داده و انتخاب و ترجیحات را به رکن رکین حیات فردی در عرصه اقتصاد تبدیل میکند. اما زمان ظهور همهجانبه هوشمصنوعی مولد و فراگیر شدن روندهایی نظیر یادگیری ماشینی، امکانهای جدیدی پیشروی بشر گشوده شده و پایه جدیدی برای تجویز اقتصادی و ارائه راهحلهای اقتصادی ایجاد شده است.
مدیریت ریسک یکی از ارکان اصلی در نظام بانکداری است. با پیشرفت فناوری و استفاده بیشتر از دادهها، روشهای سنتی تحلیل ریسک جای خود را به روشهای پیچیدهتر دادهمحور دادهاند. در این میان، استفاده از روشهای یادگیری ماشین (machine learning) بهعنوان ابزاری قدرتمند برای پیشبینی و کاهش ریسکهای مختلف بانکی بهطور فزایندهای مورد توجه قرار گرفته است. در این یادداشت، به بررسی کاربردهای این روشها در مدیریت ریسک بانکی و مزایا و چالشهای آن پرداخته خواهد شد.
یادگیری ماشین(Machine Learning) شاخهای هیجانانگیز از هوشمصنوعی است که به کامپیوترها توانایی یادگیری و تصمیمگیری بدون نیاز به برنامهنویسی مستقیم را میدهد؛ این یعنی کامپیوترها با کمک دادهها قادرند بهتنهایی و با کشف الگوها از آنها، تصمیمهای هوشمند بگیرند.
انتظارات تورمی و ترس از کاهش ارزش ریال مدتهاست زندگی خانوارهای ایرانی را به شدت تحتتاثیر قرار داده است. صاحبان سرمایه، واسطهگران و همه افراد علاقهمند به بازی در بازارهای مالی نیز با همین ترس و تمایل بالا به کسب عایدی از فراز و فرودهای ارزش ریال، تلاش میکنند تدابیر خاصی را برای سرمایهگذاری در بازارهای ارز، طلا، رمزارز و... تدارک ببینند. در این میان اخیرا با افزایش تب قیمت طلا در بازارهای داخلی و خارجی مساله خرید طلا بهصورت توکنایزشده، ذرهای و مبتنی بر هر سطح از قدرت خرید در بستر فضای مجازی در کشور خبرساز شده است.
سرمایهگذاری روی طلا بهعنوان یک دارایی امن و معتبر همواره جذابیت خاصی برای سرمایهگذاران داشته است. طلا بهعنوان یک منبع ارزشمند، در طول تاریخ به عنوان یک ابزار حفظ ارزش و مقابله با تورم شناخته شده است. در شرایط اقتصادی نامطمئن، بسیاری از افراد به طلا به عنوان یک پناهگاه مطمئن نگاه میکنند، چرا که این فلز گرانبها در برابر نوسانات بازارهای مالی و بحرانهای اقتصادی مقاومتر است. در حال حاضر با توجه به شرایط اقتصادی و سیاسی حاکم بر کشور ما انواع مختلف سرمایهگذاری بر روی این دارایی جذاب شکل گرفته است که میتوان به طلای زینتی، آبشده، شمش طلا، صندوقهای طلا، گواهی سپرده کالایی شمش طلا و سکه به صورت رسمی و رمزارزهای طلا (مانند تتر گلد) و طلای اینترنتی به صورت غیررسمی اشاره کرد.
مدتی است که بحث در خصوص فروش طلا به صورت دیجیتال و توکنایزشده از سوی پلتفرمهای مختلف داغ شده و ماجرا به حوزه مقرراتگذاری کشیده شده است. با توجه به اهمیت این موضوع، قصد داریم نگاهی به توکنایز کردن داراییها بیندازیم و فرصتها و تهدیدهای این حوزه را مورد بررسی قرار دهیم. ضمن اینکه نگاهی به چارچوب مقرراتگذاری کشورهای دیگر میتواند آموزنده باشد.
رشد شتابان سامانههای آنلاین فروش طلا در ایران، بهرغم فراهم آوردن دسترسی آسانتر به این دارایی ارزشمند، در غیاب نظارت و رگولاتوری کافی، میتواند پیامدهای مخربی برای ثبات اقتصادی به همراه داشته باشد. طلا، بهعنوان یکی از ارکان نظام مالی و ذخایر ارزی کشور، در اقتصاد کشور جایگاهی استراتژیک دارد، بنابراین معاملات آن باید در بستری شفاف و قانونمند انجام شود. نبود چارچوبهای نظارتی در این حوزه، میتواند بازار را به بستری برای سفتهبازی، تقلب و بیثباتی قیمتی تبدیل کند. تجربه جهانی نشان داده است که در صورت نبود مدیریت صحیح، اینگونه فعالیتها میتوانند از یک نوآوری اقتصادی به عاملی برای بیاعتمادی و تضعیف سیاستهای کلان اقتصادی و حتی آشوبهای اجتماعی تبدیل شوند.
بسیاری از کارشناسان بر این باور مصرند که ایران برای خروج از تله ناترازیهای متعدد، به ارتباط موثر با جهان، گسترش نقش خود در تجارت بینالملل و جذب سرمایهگذاریهای خارجی نیاز دارد. به همین منظور نیز پیوستن دوباره کشور به اقتصاد جهانی و معاهدات بینالمللی از اهمیت بالایی برخوردار است. در بخش اقتصاد حرکت در مسیر قواعد جهانی ضرورت دارد. برای نمونه سیستم بانکداری ایران، از نظام بانکداری بینالمللی جامانده است و حتی در صورتی که همه محدودیتهای تحریمی همین الان حذف شود، باز هم زمان زیادی نیاز است تا بانکداری ایران بر سیستم بینالمللی منطبق شود. علاوه بر مشکل تحریمهای ظالمانه، نپذیرفتن FATF از سمت ایران یکی از چالشهای مهم انجام معاملات با سایر کشورها و مراودات بانکی بینالمللی است. هدف اصلی گروه ویژه اقدام مالی (FATF) مبارزه با اقدامهای مجرمانه از جمله پولشویی و مبارزه با نقل و انتقالات مالی مرتبط با موضوع تروریسم است. کشورهای عضو موظفند همه تراکنشها را بهصورت شفاف ثبت کنند تا از سوءاستفاده از سیستمهای بانکداری جهانی جلوگیری شود. «باشگاه اقتصاددانان» در این پرونده به بررسی اهمیت پیوستن ایران به FATF و نقش این اتفاق در مبارزه با پولشویی و تامین مالی تروریسم و روندهای جهانی این حوزه پرداخته است.
گروه ویژه اقدام مالی (FATF) یک سازمان بینالمللی با هدف تنظیم و نظارت بر استانداردهای مبارزه با پولشویی(AML) و تامین مالی تروریسم(CFT) است. این گروه با ارائه دستورالعملهای شفافیت مالی و تقویت زیرساختهای نظارتی، نقشی کلیدی در تسهیل تعاملات اقتصادی و بانکی در سطح جهانی ایفا میکند. عضویت در FATF به کشورهای عضو این امکان را میدهد که با کاهش ریسکهای ناشی از جرائم مالی و افزایش اعتماد بینالمللی به نظام اقتصادی، از فرصتهای بیشتر در جذب سرمایهگذاری و تجارت بینالمللی بهرهمند شوند.
با جستوجو در قلمرو پولشویی، با چند مرحله مواجه میشوید که پولشوها از آنها برای پنهان کردن منشأ غیرقانونی وجوه خود استفاده میکنند. یکی از این مراحل «لایهگذاری» است؛ گامی حیاتی که در خدمت تعمیق پیچیدگی طرحهای پولشویی است.
گمانهزنیها در مورد پیوستن ایران به گروه ویژه اقدام مالی بالا گرفت؛
FATF یا گروه ویژه اقدام مالی (Financial Action Task Force) یک نهاد بینالمللی است که در سال ۱۹۸۹ توسط کشورهای گروه ۷ (G۷) با هدف مبارزه با پولشویی، ارزیابی، نظارت و تدوین استانداردهای سیستم یکپارچه مالی بینالمللی تاسیس شد. در حال حاضر، ۳۸ کشور و دو سازمان منطقهای اتحادیه اروپا و شورای همکاری خلیجفارس عضو این نهاد بوده و بیش از ۲۰۰کشور متعهد به اجرای استانداردهای آن هستند.
گفتوگوهای ایران و سهکشور تروئیکای اروپایی جمعه نهم آذرماه در حالی در ژنو برگزار شد که اختلافات بین تهران و بروکسل این روزها بالا گرفته است. درست چند روز پیش از آغاز این گفتوگوها، سه کشور بریتانیا، آلمان و فرانسه پیشنویس قطعنامه ضد ایرانی را به شورای حکام ارائه کردند که تصویب هم شد. با در نظر داشتن شرایط فعلی، اروپاییها در یک فضای بیم و امید میخواهند سیاست فشار و مذاکره را همزمان علیه تهران دنبال کنند. اما با توجه به اینکه گفته میشود اروپا در اغلب موارد از آمریکا پیروی میکند و دونالد ترامپ نیز تا کمتر از دوماه دیگر در کاخسفید مستقر خواهد شد، گفتوگوهای ایران و تروئیکای اروپایی با چه سناریوهایی روبهرو میشود و آیا بدون حضور و نقشآفرینی واشنگتن، اروپا میتواند اقدام مهمی در قبال پرونده ایران به ثمر برساند؟ «باشگاه اقتصاددانان» در این پرونده چهار تحلیل از کارشناسان حوزه دیپلماسی و بینالملل را با هدف بررسی این موضوع تدارک دیده است.
فضای مذاکرات جمعه نهم آذرماه بین هیاتهای سهکشور اروپایی و ایران آنچنان مثبت و امیدبخش نبوده است؛ اظهاراتی که بعد از مذاکرات صورت گرفت، این مساله را تقریبا نشان میدهد. مهمتر از همه اینکه زمان مشخصی برای دور بعدی مذاکرات تعیین نشد و آقای غریبآبادی، معاون حقوقی و بینالمللی وزیر امور خارجه، صرفا به این جمله بسنده کرد که مذاکرات ادامه خواهد داشت.
مذاکرات ایران و قدرتهای اروپایی در تاریخ ۲۹نوامبر ۲۰۲۴ (۹ آذر ۱۴۰۳) در ژنو سوئیس برگزار شد. گرچه هر دو طرف، مذاکرات را صریح و گامی رو به پیشرفت برای حل موضوعات محل اختلاف توصیف کردند، اما جزئیات این دور از مذاکرات بهطور مبسوط منتشر نشده است.
روابط جمهوری اسلامی ایران و اروپا در ۴۵سال گذشته فراز و فرودهای زیادی را تجربه کرده است. با این حال با آشکار شدن فعالیتهای هستهای ایران در ابتدای دهه ۱۳۸۰ شمسی، روابط ایران و اروپا از ثبات نسبی برخوردار شد؛ به این معنی که اتحادیه اروپا و مشخصا سه کشور بریتانیا، فرانسه و آلمان به میانجیگری بین ایران و آمریکا پرداختند. هرچند اتحادیه اروپا نیز به تحریمهای دولت باراک اوباما علیه ایران پیوست و خود نیز تحریمهایی علیه تهران وضع کرد، اما در همان زمان نیز اروپا مسیر گفتوگو و تعامل با ایران را قطع نکرد و به نقش سنتی خود یعنی میانجیگری بین ایران و آمریکا ادامه داد.
به واسطه اعطای جایزه نوبل اقتصاد سال ۲۰۲۴ به جیمز رابینسون، دارون عجماوغلو و سیمون جانسون، بحث از توسعه اقتصادی در ماه گذشته اوج گرفت. مطالب بسیاری در تحلیل آثار این سه اقتصاددانان و عالم علوم سیاسی نوشته شد و جنبههای بسیار مهمی از نظریات این افراد به سمع و نظر خوانندگان رسید. با این حال از یک بعد بسیار مهم کارهای این سه نوبلیست همچنان ناشناخته است و آن رویکردی است که در روششناسی و به طور خاص در شاخه اقتصادسنجی از سوی این افراد اعمال شد.
اقتصادسنجی یکسری دستورالعمل نیست؛ بلکه یک هنر است. این از آن دسته آموزههایی است که اساتید اقتصادسنجی در طول دورههای خود بر آن تاکید میکنند؛ تاکیدی که کمتر مورد توجه دانشجویان قرار میگیرد؛ اما اگر دانشجویی آن را فهم کند، بار خود را بسته است. در همین راستا، یکی از حوزههای اقتصادسنجی که بهرهبردن از آن بیش از سایر بخشها به هنر نیازمند است تا یکسری دستورالعمل خشک، مبحث متغیرهای ابزاری یا همان Instrumental Variables است. آنچنان که بیراه نخواهد بود اگر بیان کنیم کار در این حوزه مانند بندبازی است؛ آنقدر که اساتید اقتصادسنجی هر زمان که به تدریس این مبحث میرسند، در همان ابتدای امر این انذار را میدهند که در استفاده از این ابزار باید نهایت دقت را به خرج داد؛ زیرا کوچکترین اشتباه در این کار میتواند تمام نتایج شما را بیاعتبار کند؛ اما اگر کار خود را بهخوبی انجام دهید، موفق به خلق اثری مهم شدهاید که حتی میتواند شما را برنده جایزه نوبل اقتصاد کند؛ درست مانند کاری که نوبلیستهای اقتصاد امسال انجام دادند!
پرهام پهلوان: تحت فشار تحریمها و عوامل مختلف بیثباتی اقتصاد، کشور در دام هزارتویی از ناترازیها گرفتار شده است که بسیاری از کارشناسان تصور میکنند راه فرار راحت و مشخصی ندارد و برای از بین بردن هریک از ناترازیها باید یک ناترازی در جای دیگر ایجاد کرد. در این میان، بحران کمبود انرژی نیز دست وپاگیر شده و از برق مصرفی شهری تا نیروگاههای مختلف انرژی را تحتتاثیر قرار داده است که خاموشیهای منظم، تنها یکی از عواقب آن است. یکی دیگر از حوزههای پرچالش ناترازی، مساله اضافه تقاضا و قیمت بنزین است. برخی کارشناسان معتقدند دولت باید با گران کردن بنزین، طرف تقاضا را مدیریت کند. این در حالی است که بنزین سهم زیادی در سبد هزینهها ندارد و بعید است افزایش قیمت، تاثیر چشمگیری بر مصرف آن بگذارد. در حالی که میتوان با افزایش بهرهوری در تولید و مصرف (به عنوان مثال، واردات خودرو و جوانسازی ناوگان حملونقل) خیلی راحتتر و با هزینه اجتماعی کمتر این بحران را مدیریت کرد. «باشگاه اقتصاددانان» در این پرونده به بررسی ناترازیهای متعدد، بهخصوص در حوزه انرژی پرداخته است.