پرهام پهلوان:
هوش مصنوعی وارد دنیای واقعی شده است و اغلب انسانها در زندگی روزمره خود، مستقیم یا غیرمستقیم با آن درگیرند. مثل هر تکنولوژی و ابزار دیگری که پا به عرصه میگذارد، هوش مصنوعی هم به قانونگذاری نیاز دارد. بهعنوان مثال، افرادی با سوءاستفاده از جعل عمیق (Deep fake) از راه شبیهسازی چهره و صدای افراد، موفق به کلاهبرداری یا اخاذی شدهاند؛ اما قانونگذاری در هوش مصنوعی، با توجه به اینکه مثل هر تکنولوژی دیگری، میتواند استفادههای مفید یا مضر داشته باشد، بسیار سخت شده است. از طرفی نمیتوان توسعه هوش مصنوعی را محدود کرد و از طرف دیگر قطعا به قانونگذاری کافی برای جلوگیری از سوءاستفادهها در این نقطه ابتدایی نیاز است. «باشگاه اقتصاددانان» در این پرونده به بررسی اهمیت رگولاتوری در هوش مصنوعی و چالشهای آن پرداخته است.
دکتر سید هادی سجادی/عضو هیاتعلمی پژوهشگاه ارتباطات و فناوری اطلاعات ایران
آیا هوشمصنوعی نیز مانند بعضی فناوریها که با سر و صدای فراوان، فضای رسانهها یا محافل صنعتی و تجاری را شلوغ میکنند و بهاصطلاح هایپ (Hype) میشوند، وارد گفتمان توسعه کشور شده است؟ آیا در حوزه این فناوری نیز مثل متا، اینترنتاشیا، بلاکچین و... همگان برای توسعه و بهکارگیری آن به تکاپو افتاده و بعد از پیشنهاد و درخواست تصویب اسناد، درخواست تصویب قوانین و مقررات و برگزاری انواع همایشها، مدتی بعد، از تب و تاب میافتند و این فناوری به فراموشی سپرده میشود؟ بهظاهر چنین نیست. اثرات ملموس استفاده از این فناوری توسط محققان، صنایع و کاربران عادی نشان میدهد که این حوزه از بنیادهای محکمتری برخوردار است و قوام و اتقان بیشتر و عینیتری نسبت به دیگر حوزهها دارد. دلیل اصلی این استحکام، طی کردن سیر تاریخی ظهور و افولهای متعدد و کسب موفقیت در عرصههای عینی زندگی بشر بعد از چند دوره شکست و پیروزی است.
به این گزاره بنگرید: «کشوری که هنوز تکلیفش با هوش طبیعی روشن نیست، حتما با هوشمصنوعی هم دچار مشکل خواهد شد.» این یک مطایبه نیست، شروع است؛ طرح موضوعی است که ابعاد و اضلاع فراوان دارد و ما را به چالشهایی میرساند که بُن آن، فراتر از یک موضوع علمی و فناورانه است. اصلیترین چالش ایران برای رگولاتوری هوشمصنوعی، ماهیتی معرفتشناسانه دارد؛ معرفتی که هم مرز حکومت و جامعه نسبت به قلمرو هوشمصنوعی را مشخص میکند و هم تکلیف ما را با شناخت خود ما روشن میکند.