تردیدی نیست که عدمحضور در زنجیرههای جهانی ارزش اثرات رفاهی مشخصی برای کشورها در پی خواهد داشت. ایران یکی از بازیگران اقتصاد در خاورمیانه و آسیاست که سالیانی دور سهمی بالغ بر یکدرصد از تجارت جهانی داشت. سیاستهای اقتصادی مبتنی بر خودکفایی در کنار اثر تحریم سبب شد تا اقتصاد ایران با افتی چشمگیر در زمینه تجارت خارجی، افولی چشمگیر را در زمینه سهمبری از اقتصاد جهان تجربه کند. این افول تا حدی است که رئیس مرکز پژوهشهای اتاق بازرگانی ایران در گفتوگو با روزنامه «دنیایاقتصاد» در سال ۱۴۰۱ تاکید کرد ایران از نقشه تجارت جهانی حذف شده است. این گفته محمد قاسمی، معاون اقتصادی فعلی سازمان برنامه و بودجه مبتنی بر پژوهش جامعی است که با استناد به داده-ستانده اقتصاد ایران تهیه شده و از اثرات مخرب جهتگیری کلان اقتصاد ایران خبر میدهد؛ روندی که ظاهرا قرار است در دولت چهاردهم متوقف شود. پرونده امروز «باشگاه اقتصاددانان» با اشاره به این موضوع و نحوه تغییر این فضا برای ایران سعی کرده است بحثی در باب اهمیت بازی ایران در زنجیرههای جهانی ارزش داشته باشد.
دکتر نرگس خانلرزاده/ استادیار مهندسی صنایع و سیستمهای دانشگاه صنعتی کرمانشاه
امروزه، زنجیره تامین عبارتی ناآشنا نیست. همکاری و هماهنگی شرکتها برای دستیابی به خواستهای مشترک در سطح جهان شکل گرفته است. دنیای امروز به شکلی از زنجیرههای تامین جهانی وابسته است که در آن کشورها و شرکتها با هم درگیر تولید، توزیع و مصرف کالاها و خدمات هستند و منابع، مواد اولیه و کالاها از یکنقطه در جهان به نقطهای دیگر منتقل میشوند. زنجیره تامین و بالاخص زنجیره تامین جهانی بهعنوان شبکهای پیچیده از تولیدکنندگان، توزیعکنندگان و مصرفکنندگان در سراسر جهان تعریف میشود که شامل مجموعهای از فرآیندها و تعاملات پیچیده بین کشورها و شرکتها در سراسر جهان است. زنجیرههای تامین جهانی به ستون فقرات اقتصاد مدرن تبدیل شدهاند. هر محصولی که استفاده میکنیم، از تلفن همراه گرفته تا بطری روغن، نتیجه همکاری بینالمللی است که کشورها در هر مرحله از تولید و توزیع با یکدیگر همکاری میکنند. این همکاری نهتنها اقتصادی، بلکه استراتژیک است و هر کشوری بهعنوان یک بازیگر نقشی استراتژیک در تعیین قیمت، عرضه و تقاضای محصول ایفا میکند که تصمیماتش میتواند اثرات مستقیم و بزرگی بر عملکرد سایر کشورها و در نهایت بر بازار جهانی بگذارد.
مواضع افراد ذیربط در دولت چهاردهم طی دوماه اخیر حاکی از آن بوده که دکترین همسایگی در این دولت هم استمرار خواهد یافت که دلیل این امر نتایج قابل دفاع و ملموس این راهبرد طی پنجسال گذشته است. دکترین همسایگی که پس از عدمبازگشت جو بایدن به برجام آلترناتیو راهبرد رفع تحریم در سیاست خارجی جمهوری اسلامی بوده، موفق شد با استفاده از موقعیت جغرافیایی ایران در همسایگی با ۱۵کشور فرصت مناسبی در زمینه تجاری فراهم کند. در این میان کشورهای شورای همکاری خلیجفارس طی دودهه گذشته با استفاده از رشد درآمدهای نفتی و درگیر بودن دیگر کشورهای منطقه، درسایه روابط راهبردی با غرب توانستند جایگاهشان را در هرم سرمایهداری بینالمللی ارتقا دهند. این کشورها هماکنون جزو شرکای اقتصادی مهم کشورهای شرق آسیا و آتلانتیک در زمینه تجاری و سرمایهگذاری محسوب میشوند.