در شماره ۶۰۸۷ روزنامه «دنیایاقتصاد»، در تاریخ ۳ شهریور ۱۴۰۳، سرمقالهای به قلم دکتر مهدی انصاری با عنوان «سیاستگذار قدرت خدایی ندارد» منتشر شد که بازخوردهایی در پی داشت. نویسنده در این نوشته تصریح کرده بود که سیاستگذار نمیتواند به همه خواستههای مردم آگاه باشد و دقیقا مطابق نیاز جامعه رفتار کند. از اینرو واجد شرایط برای شکست سیاستی در بسیاری از اقدامات است. در واقع پیدا کردن خواستهها و نیاز مردم و نیز پاسخگویی کامل به آن نیازها، با توجه به محدودیتهای سیاستگذار و قید بودجه یک چالش اساسی است که باید به آن در روند اقدامات دولتی توجه شود. به همین بهانه سهکارشناس از سهزاویه اقتصادی، سیاستگذاری عمومی و جامعهشناسی سعی کردهاند بحثی را در «باشگاه اقتصاددانان» ارائه کنند و از دریچههای متفاوتی به محدودیتهای سیاستگذاری بپردازند.
محمد ملانوری/دانشجوی دکترای اقتصاد دانشگاه صنعتی شریف
دولتها به نمایندگی از آحاد اجتماع در مصدر امور قرار میگیرند و با تصمیمگیری پیرامون مسائل و مشکلات جامعه، تلاش میکنند آنها را حل کنند. این نمایندگی فقط در جوامع دموکراتیک برقرار نیست و در جوامع غیردموکراتیک هم با توجه به خصلتهای اجتماعی و اقتصادی حاکمان و روابط اقتصادی جامعه، دولت به نمایندگی یا به عبارت بهتر، به نفع گروهی خاص سیاستگذاری میکند.
نیازها و خواست شهروندان را میتوان مهمترین علت وجودی دولت دانست؛ اینکه دولتها برای برآورده کردن خواست شهروندان، در یکسیر تاریخی شکلهای متعددی به خود گرفته و تا به امروز متحول شدهاند. قدیمیترین و سادهترین توجیه برای وجود دولت بهعنوان محافظ و نگهبان، نیاز شهروندان به محافظت در برابر خشونت است. این تعبیر از دولت را توماس هابز در اثر مشهورش یعنی «لویاتان» به کار برده است. لویاتان توماس هابز دنیایی از ناامنی بیامان را توصیف میکند؛ بدون اینکه دولتی برای تامین امنیت نظم و قانون، از شهروندان در برابر یکدیگر و در برابر دشمنان خارجی محافظت کند. وحشت دولت اندک یا عدمارائه این عملکرد در بسیاری از کشورهای شکننده و اساسا مناطق بدون حکومت جهان به نمایش گذاشته شده است. در واقع، زمانی که هرج و مرج جنگ و بینظمی بیش از حد بالا میرود، شهروندان، حتی دولتهای مستبد و متعصب مانند طالبان و داعش را بر غارت گروههای متخاصم ترجیح خواهند داد.
در آغاز راه دولت چهاردهم با پرسشهای فراوانی روبهرو هستیم که از «پزشکیان چه خواهد کرد» یا «پزشکیان چگونه باید اقدام کند» آغاز میشوند. اما در سطوح بعدی به سوالاتی فراتر میرسیم که ما را با چنین دغدغهای روبهرو میکند: آیا ممکن است وضعیت ایران، از چیزی که هست پیچیدهتر و مشکلتر شود؟