نرخ تورم در هر کشور به خودی خود میتواند اثر زیادی بر ارزش پول یککشور و نیز پولهای خارجی در مقایسه با آن بگذارد. هر چقدر که تورم در یک کشور بیشتر باشد، نرخ ارز بالاتر و ارزش پول آن کشور ضعیفتر میشود. قویترین شاخص مشخصکننده ارزش پول یک کشور، میزان درخواستها برای آن پول است.
پرهام پهلوان / دانشجوی کارشناسی ارشد اقتصاد دانشگاه تهران
نمیتوان بین افزایش نرخ ارز و تورم، رابطه علت و معلولی دقیقی پیدا کرد و یکی را عامل دیگری دانست؛ اما به احتمال زیاد رابطه همافزایی دارند و یکدیگر را تشدید میکنند. سالها تحریم و بیثباتی سیاسی-اقتصادی، پول ایران را تحت فشار قرار داده است. ریال ایران، امروزه در شمار ضعیفترین پولهای دنیاست. عامل اصلی کاهش ارزش ریال، یعنی تحریمها، دسترسی کشور به ارز را کاهش میدهد، ارزش ریال افت میکند و این بحران به تمام قسمتهای اقتصاد منتقل میشود و تورم بالا میرود. در پی افزایش تورم، دولت باید دستمزدها را افزایش دهد و این موضوع، مخارج دولت را زیاد میکند. در این شرایط طبیعی است که دولت افزایش در مخارج خود را از کانال افزایش حجم پول جبران کند و این چرخه تکرار میشود. در واقع افزایش در حجم پول، نتیجه تورم است نه عامل آن و از طرف دیگر مجددا به بالاتر رفتن آن کمک میکند.
بالاخره با نرخ ارز بازار رسمی چه کنیم؟ بهتر است مانند ماههای گذشته نرخ حواله واردات کالاها را در سطوح ۲۸هزار و ۵۰۰ و ۳۷هزار تومان و نرخ اسکناس مصارف خدماتی را در حوالی ۴۲هزار تومان تثبیت کنیم یا الگویی برای تبعیت نرخ ارز رسمی از متغیرهای اقتصادی موثر بر آن (نظیر نرخ تورم، نرخ رشد نقدینگی، نرخ رشد اقتصادی غیرنفتی و...) پیدا کنیم که جاماندگی نرخ ارز رسمی از سایر متغیرهای اقتصادی را تعدیل کند و احتمال وقوع شوک ارزی خودساخته و درونزا را در آینده نزدیک کاهش دهد. این سوالی است که هم در بانکمرکزی و هم در سایر نهادهای حاکمیتی و نظارتی (نظیر مجلس شورای اسلامی) در مورد آن بحث وجود دارد و به نظر میرسد هنوز تصمیم مشخصی در مورد آن اتخاذ نشده است. بنده نظرم را به صورت ساده و اجمالی تقدیم میکنم: