محمدحسین باقی:
بیش از ۷ماه از جنگ غزه گذشت و این جنگ نهتنها متوقف نشده، بلکه هر روز بر شمار قربانیانش افزوده میشود. افزون بر این، مدتی است خبر حمله اسرائیل به رفح هم در رسانهها بازتاب یافته است. اما اسرائیل از حمله به رفح به دنبال چیست؟ پس از عملیات تنبیهی-موشکی ایران علیه اسرائیل، بحث تعویق حمله اسرائیل به رفح مطرح شد. برخی معتقدند که اسرائیل در یک بدهبستان با آمریکا در مسائل منطقهای، موافقت آمریکا برای حمله به رفح را دریافت کرد. صرفنظر از درست یا غلط بودن این روایت، به نظر میرسد حمله اسرائیل به رفح «قطعی» یا «نزدیک» باشد. در این پرونده از «باشگاه اقتصاددانان» ابعاد مختلف ماجرای رفح و نیاز اسرائیل به حمله به رفح بررسی شده است.
جزوات چاپ شده بود. به گزارش رادیو اسرائیل، ارتش این رژیم قصد داشت این جزوات را در آسمان رفح رها کند تا به آنها دستور دهد آخرین پناهگاه مخاطرهآمیز خود را ترک کنند. اندکی قبلتر، وزارت جنگ اسرائیل یک مناقصه عمومی برای خرید ۴۰هزار چادر منتشر کرده بود که میتواند ۴۸۰هزار نفر را در خود جا دهد؛ به عبارتی هر ۱۲نفر یکچادر. سپس پاسخ موشکی ایران به رژیمصهیونیستی در روز شنبه آغاز شد و بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، از موضع خود [برای حمله به رفح] عقبنشینی کرد، زیرا نمیخواست ایالاتمتحده را برنجاند. آمریکا در عین حال، حمله به رفح را «یک اشتباه بزرگ» نامید. از زمان اعلام حمله زمینی به رفح یعنی تقریبا دوماه پیش، نتانیاهو از تهدید به حمله به عنوان یک طعمه و ابزاری برای جنگ روانی استفاده کرده است.
با آشکار شدن جنگهای خشونتبار در اوکراین و غزه و تشدید تنش بین ایران و اسرائیل، دفاع از قوانین بینالمللی هرگز اینقدر ضروری نبوده است. بسیاری استدلال کردهاند که حمایت غرب از اوکراین -که اغلب در قالب احترام به قوانین بینالمللی بیان میشود- با حمایت کمرنگ همان کشورها از غزه تضعیف شده است. این موضوع باعث ایجاد بحث بزرگتر در سیاست خارجی در مورد استانداردهای دوگانه غربی شده است. ادعا این است که کشورهای غربی تنها زمانی نگران نقض قوانین بینالمللی هستند که منافع خودشان تامین نشود. تعهد واقعی به قوانین بینالمللی مستلزم محکومیت جنگ تجاوزکارانه روسیه علیه اوکراین و همچنین طرح نقض قوانین بینالمللی از سوی اسرائیل در غزه است.
با گذشت بیش از ۷ماه از عملیات ۷اکتبر، به نظر میرسد اسرائیل در تله گرفتار شده است. اگرچه جنگ در غزه ضرباتی به حماس وارد کرده و این به بهای جان فلسطینیها تمام شده است؛ اما اسرائیل تا رسیدن به هدف خود برای نابودی حماس فاصله زیادی دارد و به نظر میرسد در یک عملیات نظامی به دام افتاده است که احتمالا با هزینهای هنگفت فقط پیشرفت تدریجی خواهد داشت. اسرائیل هنوز نتوانسته است با وجود حملات خود زمینه را برای یک دولت جدید در غزه فراهم کند.
برخی گزارشها حاکی از این است که رژیمصهیونیستی توپخانه و نفربرهای زرهی بیشتری را در حاشیه نوار غزه مستقر کرده است که نشان میدهد ارتش در حال آماده شدن برای حمله زمینی به رفح است. روزنامه اسرائیلی معاریو روز چهارشنبه (۲۹فروردینماه ۱۴۰۳) اعلام کرد که سربازان در حالت آمادهباش قرار گرفتهاند و «اصل حاکم بر عملیات» توسط ستاد ارتش اسرائیل تایید شده است.
حملات ۷ اکتبر حماس و پاسخ خشونتبار و بدون تناسب اسرائیل در غزه چالشی را برای محور اساسی دکترین دولت بایدن ایجاد میکند: خارج کردن ایالاتمتحده از جنگهای بیپایان چند دههای علیه بازیگران مسلح غیردولتی، خروج از تلاشهای دولتسازی در خارج از کشور و جهتگیری مجدد استراتژی امنیتی و نظامی ایالاتمتحده به سمت رقابت قدرتهای بزرگ با چین و روسیه. سیاست ایالاتمتحده اکنون بدون گزینههای خوب در منطقهای ملتهب گرفتار شده است که در آن طیف گستردهای از گروههای نیابتی و بازیگران مسلح غیردولتی با جنگ در غزه جسور شده و دوباره فعال شدهاند.
مژده ابراهیمی:
با گذشت یکماه از سال جدید و تحولات چشمگیر در بازارهای دارایی، بازار سهام انگیزه اندکی برای تحرک و رونق دارد. تصویر عمومی بورس امروز چیزی جز در جا زدن در یکمحدوده مشخص نیست و همین عامل موجب شده تا کمتر سرمایهگذاری برای ورود به این بخش تمایل داشته باشد. بررسی دقیق روندهای بورس تهران در یکدهه اخیر نشان میدهد که این بازار به طور تاریخی در نخستین ماههای سال روندی صعودی و مثبت را تجربه کرده، اما چه شده که امسال این فضا در بورس دیده نمیشود؟
بررسی روند شاخص کل بورس تهران حاکی از آن است که دو متغیر نرخ بهره بدون ریسک و نرخ دلار نیما، نقش مهمی در توضیحدهندگی نوسانات این متغیر دارند. از یکطرف با توجه به صادراتی بودن بخش عمدهای از محصولات صنایع بزرگ بورسی، طبیعتا نرخ تسعیر ارز بر رشد سودآوری این شرکتها تاثیر مستقیم دارد و از طرف دیگر نرخ بهره از طریق تغییر در ارزش تنزیلشده سود و P/E سهام شرکتها، اثرگذاری زیادی بر شاخص کل بورس دارد. با این حال طی سال گذشته و در راستای کنترل تورم، از یکطرف دلار نیما تنها حدود ۱۰درصد افزایش را تجربه کرد و از طرف دیگر به دنبال تشدید سیاستهای انقباضی بانکمرکزی و همچنین فشار کسری بودجه دولت، نرخهای بهره اوراق بدهی و سپرده بانکی افزایش کمسابقهای را تجربه کردند. این وضعیت باعث شد تا بازار سهام محرک چندان قوی برای رشد نداشته باشد و شاخص کل تنها ۱۲درصد رشد را تجربه کرد که کمتر از نصف بازدهی دلار و سکه بود. در صورتی که در سال جدید نیز این دو متغیر وضعیتی مشابه سال گذشته داشته باشند، بعید است که بازار سهام بتواند بازدهی بالاتری نسبت به بازارهای موازی کسب کند.
والا صنیعزاده /پژوهشگر دکترای اقتصاد مالی دانشگاه صنعتی شریف
در سالیان اخیر به دلیل ورود گسترده سرمایهگذاران حقیقی به بازار سرمایه، گسترش ابزارهای مالی متناسب با نیازهای متنوع سرمایهگذاران، از جمله مواردی بوده که مورد تاکید کارشناسان قرار گرفته است. وجود ابزارهای مالی متنوع میتواند به سرمایهگذاران کمک کند تا متناسب با میزان سرمایه، افق سرمایهگذاری و درجه ریسکگریزی گزینههای مناسبی را برای سرمایهگذاری انتخاب کنند.
وظایف اصلی نهاد ناظر و قانونگذار در بازار سرمایه حفاظت از منافع سرمایهگذاران، بالاخص سرمایهگذاران خرد است؛ همچنین تسهیل تشکیل سرمایه و تنظیم بازار منصفانه و کارآ و رفتار منصفانه با آحاد سرمایهگذاران اعم از خرد و کلان. اعتماد عمومی زمانی افزایش مییابد که نظام نظارتی منصفانه و شفاف باشد.
در سال ۱۴۰۲ بر اثر تصمیمات نادرست دولت و عدمحمایت و بیتفاوتی رئیس سازمان بورس نسبت به شرکتهای فعال در بازار، سهامداران و روند بازار سرمایه، لطمه زیادی به جامعه بازار سرمایه وارد شد؛ از جمله سکوت و واکنش نشان ندادن در برابر مواردی همچون انتشار اسامی متخلفان ۱۷اردیبهشتماه، معاملات مبتنی بر اطلاعات نهانی، پیشدستی در معاملات و سوءاستفاده مربوط به اشخاص حقوقی و… که به دلیل منافع بین اشخاص دارای سطح اهمیت بالا بوده و کلیت آن باعث عدمشفافیت بازار و منتج به بیاعتمادی و خروج نقدینگی از بازار شده است.بازارسرمایه در خصوص بسیاری صنایع مورد بیمهری قرار گرفت که در راستای آن لطمه بزرگی به سهامدار وارد شد و دریغ از حمایت سازمان در برابر این بیمهریهای دولت و نیندیشیدن چارهای در جهت منافع سهامدار و حمایت از او. حالا مجددا تصمیم بر تداوم فعالیت آقای عشقی است! این مدیران باید بدانند که در بازارسرمایه بیش از ۷۰درصد صنایع و شرکتهای فعال، مولد هستند و با توجه به ریسکهای بالای اقتصادی باید حمایت شوند.
مجید سبزه/ پژوهشگر اقتصادی
یاسر کارگری /پژوهشگر اقتصادی
نظام بازار سرمایه از سه رکن ابزارها، بازارها و نهادها تشکیل شده است و در صورت نبود هریک از این ارکان، دچار اختلال کارکردی میشود. بازیگران اصلی این بازارها، نهادها هستند و متغیر اصلی این نهادها، ابزارها به شمار میروند. ابزارها در بازارها معامله میشوند و این رابطه همپیوندی و همبستگی به معنای یکپارچگی نظام بازار سرمایه است.
مجید عشقی برای دومین دوره در مقام ریاست سازمان بورس ابقا شد. حال با توجه به ابقای مجدد رئیس سازمان بورس، صحبتها و نظراتی در خصوص رونق و شفافیت بیشتر در بازار مطرح شده است. به نظر میرسد کاهش نوسانات بازار، افزایش نقدینگی، جذب سرمایهگذار خارجی و توسعه ابزارهای مالی جدید، ازجمله اقدامات در جهت رونق بیشتر بازار سرمایه است. اما یکی از اقداماتی که در دوره اول ریاست عشقی بر بازارسرمایه کشور بسیار به آن اهمیت داده شد، کاهش هیجانات و کنترل نوسانات در بازارسرمایه بود؛ اقدامی که از طریق ابزارهای مختلفی مانند بازارگردانی، صندوق تثبیت بازار و اصلاح قوانین و مقررات خرید و فروش سهام برای حقوقیها انجام شد.
حال که رئیس سازمان بورس در سِمت خود ابقا شد، این مدیر در فقره شفافیت چه اقداماتی باید انجام دهد؟ در ابتدا باید مشخص شود که منظور از شفافیت چیست. یکی از کارکردهای بازار سرمایه و بورس، تعیین قیمت درست و منصفانه برای داراییهای مالی است. آنچه بر قیمت اوراق بهادار در بازار اثر میگذارد، اطلاعات مربوط به قیمت اوراق بهادار است. پس اطلاعات در تعیین قیمت اوراق نقش اساسی دارد.
وظیفه سازمان بورس چیست؟ سازمان بورس ملزم به پایبندی به قانونی است که برای بلندمدت وضع میکند. این نهاد نباید برای هر موقعیت تازهای دست به ابداع و اختراع جدیدی بزند؛ چرا که آزمون و خطا و هزینه دادن مدام برای تغییر قوانین، بازار را غیرشفاف میسازد. قاعدهگذاری نباید به این شکل باشد که روندها بنا به آن در موقعیتهای مختلف تغییر کنند. در عین حال این نهاد به کمک ثبات قوانین و تسریع در طراحی ابزارها و نهادهای جدید و کاربرد مستمر آنها در جلب مشارکت مردم، وظیفه خود را بهخوبی انجام داده است.