شکاک مثبتاندیش
جان کسیدی
ستون نویس اقتصادی نیویورکر
در گذشته، یعنی اواخر دهه ۹۰، من روی موضوع بازار سهام و مخارج مصرفکننده کار میکردم که روند هر دوی آنها در حال افزایش بود. در آن حین، من در جستوجوی اقتصاد دانی برجسته و شاخص بودم که بتواند مرا در پایاننامهام راهنمایی کند. پایاننامه من در خصوص قیمتهای سهام و تصمیمگیریهای افراد در مورد مخارج و هزینههای آنها بود و اینکه حباب بورس احتمالا فرجام بدی خواهد داشت. من به آنگوس دیتون زنگ زدم که یکی از استادان دانشگاه پرینستون متولد اسکاتلند بود و امسال جایزه نوبل اقتصاد را دریافت کرد.
جان کسیدی
ستون نویس اقتصادی نیویورکر
در گذشته، یعنی اواخر دهه ۹۰، من روی موضوع بازار سهام و مخارج مصرفکننده کار میکردم که روند هر دوی آنها در حال افزایش بود. در آن حین، من در جستوجوی اقتصاد دانی برجسته و شاخص بودم که بتواند مرا در پایاننامهام راهنمایی کند. پایاننامه من در خصوص قیمتهای سهام و تصمیمگیریهای افراد در مورد مخارج و هزینههای آنها بود و اینکه حباب بورس احتمالا فرجام بدی خواهد داشت. من به آنگوس دیتون زنگ زدم که یکی از استادان دانشگاه پرینستون متولد اسکاتلند بود و امسال جایزه نوبل اقتصاد را دریافت کرد.
من دیتون را انتخاب کردم چرا که از زمان فعالیتم بهعنوان یک دانشجوی اقتصاد، با برخی از کارهای دانشگاهی و آکادمیک او آشنا بودم. درسال ۱۹۸۰، به همراه جان مولبائر، که استادی در دانشگاه آکسفورد بود، وی کتابی با نام «اقتصاد و رفتار مصرفکننده» منتشر کرد که حتی امروز هم، من به آن اثر سر میزنم تا ببینم که ذهنم تا چه حد از اصول منحرف شده است. زمانی که با دیتون مساله خودم را مطرح کردم به جای یک نقل قول کوتاه، به من مقالهای طولانی در مورد تخمین اثر ثروت، خطرات نتیجهگیری در مورد افراد براساس آمارهای انباشته و ماهیت یکسویه توزیع ثروت در ایالات متحده در کنار بسیاری موارد دیگر در جلوی من قرار داد. آنطور که یادم میآید، دیتون نهایتا این طور نتیجه گرفت که به دادههای بیشتری نیاز است قبل از آنکه بتواند نتیجهگیریهای مستدلی در مورد شیوه تاثیر بازار سهام بر سایر بخشهای اقتصاد ارائه دهد.
این در مورد دیتون امری معمول بود. وی اکنون ۶۹ سال سن دارد. او که بهخاطر دقت عملش مشهور است بر این باور است که جهان مکانی پیچیده است و تنزل آن به تئوریهای ساده همیشه خطرناک خواهد بود. در طول حرفه و کار طولانی اش در زمینه اقتصاد، وی اغلب بهعنوان فردی شبههگرا عمل کرده است و مدلهای رایج، از دیدگاه «انتظارات عقلایی» تا اقتصاد کلان و کاربرد آزمون تصادفی در ارزیابی مداخلات سیاسی که در کشورهای در حال توسعه صورت میگیرد را به چالش کشیده است. با این حال، دیتون یک فرد مثبتنگر- در حوزه مطالعاتی خودش و تحولات جامعه انسانی- هم هست. دیتون در ابتدای حرفهاش به عنوان اقتصاددان شهرت خاصی بهعنوان یک نظریه پرداز و اقتصاددان قهار بهدست آورد. در بین دستاوردهایش، همراه با مولبائر، بهکارگیری سیستم معادلاتی برای مشاهده آنکه تقاضا برای کالاهای خاص براساس تغییر در درآمد و قیمت چگونه تغییر میکند، در نوع خود بدیع بود که بهطور گستردهای توسط اقتصاددانان دیگر بهکار بسته شد. ولی وی بیشتر ۳۵ سال مطالعه خود را صرف کشورهای فقیر کرد که در آمار قابل اعتماد در آنجا به سختی به دست میآید.
در مطالعات صورت گرفته در طول دهه ۸۰ و ۹۰، دیتون پیشرو در زمینه استفاده از پرسشنامههای دقیق به جای آمار G.D.P شد تا فقر و رفاه را اندازهگیری کند. ترکیب مطالعات با برخی نظریههای اقتصادی و روشهای آماری، او شیوه ارزیابی استانداردهای زندگی و بسیاری موارد دیگر را نشان داد، از جمله عوامل سوءتغذیه و میزان تبعیض جنسی در خانوادههای فقیر.
دیتون در زمینه نوشتار برای عموم هم کارهای بسیاری انجام داده است و در این حالت روی یک تصویر بزرگ تمرکز کرده است «امروز زندگی از هر زمانی در تاریخ بهتر است». در سال ۲۰۱۳ ، او کتابی با نام «فرار بزرگ: سلامتی، ثروت و منشأهای بیعدالتی» نوشت که «افراد بیشتری اکنون ثروتمند هستند و تعداد کمتری در فقر زندگی میکنند. زندگیها طولانیتر شدهاند و والدین دیگر شاهد این نیستند که یک چهارم فرزندانشان میمیرند».
در آن کتاب، دیتون بر این امر اذعان دارد که مشکلات جدی، مانند بیماریهای شایع و افزایش بیعدالتی همچنان وجود دارند. ولی پیام کلی وی مثبت بود و از آن دیدگاه، جایزه نوبل برای وی در زمان خوبی ارائه شد. هفته پیش، بانک جهانی تخمین زده بود که امسال، برای اولین بار در جهان، تعداد افرادی که در فقر مطلق زندگی میکنند به زیر یک میلیارد نفر خواهد بود و پیشبینی کرد که تا سال ۲۰۳۰، دیگر شاهد این پدیده نخواهیم بود. دیتون از گذشته تا به حال رابطه خوبی با بانک جهانی و بخش تحقیقات آن داشته است. در یک کنفرانس مطبوعاتی، بعد از اعلام جوایز نوبل، او گفت: «اندازهگیریهایی که من انجام دادهام نشان داده است که وضعیت رو به بهبود است ولی کارهای زیادی وجود دارند که باید انجام گیرد».
دیتون از بحث و مجادله در طول فعالیتش دوری میکرد. ۳۰ سال پیش، وقتی که بسیاری از اقتصاددانان آمریکایی تئوری «انتظارات عقلایی» را پذیرفته بودند و از آن برای انتقاد از راهحلهای سنتی خط مشی کینزی استفاده میکردند، وی به این امر اشاره کرد که دادهها در مورد مخارج مصرفکننده با برخی مفاهیم این تئوری جدید همخوانی ندارد.
اخیرا، او منتقد صریح کمکهای اقتصادی از طرف کشورهای ثروتمند همچون ایالات متحده شده است. در کتاب خود «فرار بزرگ» وی اینطور نوشته است: «من به این باور رسیدهام که بیشتر کمکهای بیرونی و خارجی ضرر به همراه دارند تا منفعت. این کار فرصت کشورهای دچار چالش برای رشد و صنعتی شدن را از بین میبرد. هیچ منطق و استدلالی در ادامه این کار براساس این باور (که ما باید کار خاصی انجام بدهیم) وجود ندارد. این کار باید متوقف شود». دیتون همچنین این فرضیه رایج را به چالش کشید که افزایش بیعدالتی همیشه امری نامطلوب است. وی به این امر اشاره کرد که، «در کشورهای در حال توسعه، بیعدالتی اغلب نتیجه پیشرفت است». در طول سالیان متمادی، سوئدیها برای اقتصاددانان محافظه کار احترام قائل بودهاند که باور به بازار آزاد دارند و برنامههای دولت در جهت اهداف خیر و به ظاهر اخلاقی را به چالش کشیدهاند. اخیرا، توجهات به سمت محققانی رفته است که سعی در بررسی نیروهای بازار داشتهاند همانند جورج آکرلوف و رابرت شیلر.
اگر شما بیشتر در مورد آثار دیتون میخواهید بدانید، کمیته نوبل دو مطالعه ارزشمند را در اختیار شما قرار داده است که یکی برای خوانندگان عموم است و دیگری فنیتر است. استاد راهنمای دیتون در دانشگاه کمبریج، ریچارد استون در خصوص وی میگوید: «دیتون یک تجربهگراست ولی یک فرد طرفدار نظامدهی هم هست.» دیتون به مجله تایمز گفت: «من همیشه میخواستم مثل او (ریچارد استون) باشم. فکر میکنم که قرار دادن اعداد کنار هم در قالب یک چارچوب منسجم و دقیق همیشه چیزی بود که برای من ارزشمند بوده است و او همیشه این کاررا با تبحری خاص انجام میداد». در طول و بعد از جنگ جهانی دوم، استون، که نوبل اقتصاد را در سال ۱۹۸۴ برده بود، به ایجاد حسابداری درآمد ملی کمک کرد. تاثیر دیتون در حوزه اقتصاد شاید در این سطح نباشد، بهخصوص وقتی که اقتصاددانان اغلب وجهه خوبی ندارند، ولی کارهای وی پیام مهمی در دل خود دارند: اگر شما در مورد مفروضات نظری که ارائه میدهید به دقت فکر کرده باشید و در مورد شیوه تفسیر دادهها خیلی به دقت عمل کنید، اقتصاد میتواند ابزار قدرتمندی در اختیار شما قرار دهد که با آن بتوانید به بهبود جهان کمک کنید.
ارسال نظر