بیماری هلندی و رشد بیکاری

تحلیل 1 :

دکتر غلامعلی فرجادی

اقتصاددان

رشد کم‌اشتغال‌زا در ایران دلایل متعددی دارد؛ در ابتدا باید اشتغال‌زایی را به دو بخش دولتی و خصوصی تقسیم کنیم زیرا هریک از این بخش‌ها ویژگی‌های خود را دارند. عمده سهم اشتغال بخش دولتی در حوزه خدمات، آموزش و بهداشت است.

در بخش دولتی از آنجا که کمتر دغدغه بهره‌وری و کارآیی وجود دارد، در طول زمان دولت به اشباع رسیده و حتی با مازاد نیروی کار مواجه می‌شود. در اوایل انقلاب به دلیل توجه زیاد دولت به حوزه‌های اجتماعی، اشتغال زیادی در این حوزه‌ها ایجاد شد. به‌دلیل جذب بالا و از سوی دیگر کاهش رشد جمعیت با گذشت زمان این حوزه‌ها اشباع شدند و اشتغال دولتی قفل شد و حجم بالای شاغلان دولتی هزینه زیادی را به بودجه دولت تحمیل کرد و نهایتا دولت به مرحله‌ای رسید که دیگر توان تامین هزینه را نداشت و نتیجه گرفت که باید به سمت کوچک‌سازی و چابک‌سازی پیش برود.

اما در بخش خصوصی وضعیت متفاوت است؛ بخش خصوصی با توجه به بهره‌وری و تولید اقدام به جذب نیرو می‌کند. سیاست‌های دولت قبل عامل اصلی عدم ایجاد اشتغال در بخش خصوصی بود به نحوی که در فاصله سال‌های ۸۵ تا۹۰ فقط ۷۰ هزار شغل ایجاد شد و مهم‌ترین علت آن سیاست‌های ارزی نادرست بود به نحوی که قیمت اسمی ارز ثابت بود ولی قیمت حقیقی آن رو به کاهش گذاشت تا آنجا که هیچ کالایی نمی‌توانست زیر قیمت واردات تولید شود و عملا کشور به وسیله واردات بی‌رویه تسخیر شد و این همان اصطلاحی است که از آن به نام بیماری هلندی نیز یاد می‌شود. به دلیل این سیاست‌ها ریشه تولید خشکانده شد. وقتی نیاز خانوارها از طریق واردات با قیمت مناسب تامین شود، طبعا نیازی به تولید شکل نمی‌گیرد و هرگاه تولید نباشد اشتغال ایجاد نمی‌شود.

آنچه در این سال‌ها به‌طور مستمر توسط چین صورت گرفت این بود که نرخ یوآن چین مدام تضعیف شد تا آنجا که کالاهای چینی تمام دنیا را تسخیر کردند اما در کشور ما عکس این کار صورت گرفت؛ یعنی قیمت ارز پایین نگه داشته شد چراکه سیاست‌گذاران فقط رفاه کوتاه‌مدت را دیدند و در نهایت با وجود بیش از ۷۰۰ میلیارد دلار درآمد نفتی بخش اعظم این هزینه صرف واردات شد و عملا اشتغالی ایجاد نشد. یک جمله معروف در اقتصاد چین وجود دارد: «اگر کالای خارجی وارد کنیم، فردا فرزندانمان بیکار می‌شوند.»

عوامل ذکر شده مختص ایران یا کشورهای نفتی بود، اما می‌توان به مواردی نیز اشاره کرد که در سطح جهانی می‌تواند رابطه رشد و اشتغال را تحت‌تاثیر خود قرار دهد:

رشد تکنولوژی: تحولات تکنولوژیکی اگرچه در بلندمدت موجب ایجاد بسیاری از مشاغل می‌شوند ولی در کوتاه‌مدت نیاز به بسیاری از مشاغل را از بین می‌برند. تحولاتی در روش‌های فروش و ارائه خدمات مانند بانکداری الکترونیک و فروشگاه‌های مجازی از این دسته‌اند.

تنوع تولیدات: هرقدر سبد تولیدات یک کشور متنوع‌تر باشد، رشد اشتغال‌زاتر است همچنین نوسانات کمتری دارد. مثال بارز آن اقتصاد نفتی ایران است که کاهش قیمت و تولید نفت به شدت آن را متاثر می‌کنند ولی در صورت تنوع بیشتر محصولات تولیدی رشد کشور تحت‌تاثیر نوسانات قیمت یک کالا چون نفت قرار نمی‌گیرد.

گسترش بازار: هرقدر یک اقتصاد بازتر باشد با تقاضای بیشتری مواجه است لذا در شرایط رونق می‌تواند تولید بیشتر و در نتیجه اشتغال بیشتری ایجاد کند. دریک کشور با اقتصاد بسته حجم تقاضا در مرحله‌ای به اشباع می‌رسد و تقاضا افزایش چشمگیری نخواهد یافت لذا سرمایه‌گذاری‌های مشترک و صادرات به تولید و درنتیجه اشتغال کمک می‌کنند.