سرپناه چیست؟
مهتا میرمقتدایی پژوهشگر شهرساز تامین مسکن اقشار کمدرآمد، همواره یکی از برنامههای اصلی وزارت راهوشهرسازی بوده است. این وظیفه همچنان و علیرغم حذف کلمه «مسکن» از عنوان این وزارتخانه، از وظایف اصلی آن به شمار میرود. بررسی سیر تحول برنامههای این وزارتخانه به ویژه در سالهای بعد از انقلاب نشان میدهد که این وظیفه تحت عناوین و برنامههای متنوعی که غالبا اهداف مشابهی را دنبال میکردهاند، همواره مورد توجه بوده است. کاهش هزینه مسکن و قابلیت پرداخت آن توسط اقشار کمدرآمد، یکی از محورهای اصلی این برنامههاست که هدف اصلی آن ارتقای توانایی مالی مردم و امکانپذیر نمودن تملک یا اجاره سرپناه است.
مهتا میرمقتدایی پژوهشگر شهرساز تامین مسکن اقشار کمدرآمد، همواره یکی از برنامههای اصلی وزارت راهوشهرسازی بوده است. این وظیفه همچنان و علیرغم حذف کلمه «مسکن» از عنوان این وزارتخانه، از وظایف اصلی آن به شمار میرود. بررسی سیر تحول برنامههای این وزارتخانه به ویژه در سالهای بعد از انقلاب نشان میدهد که این وظیفه تحت عناوین و برنامههای متنوعی که غالبا اهداف مشابهی را دنبال میکردهاند، همواره مورد توجه بوده است. کاهش هزینه مسکن و قابلیت پرداخت آن توسط اقشار کمدرآمد، یکی از محورهای اصلی این برنامههاست که هدف اصلی آن ارتقای توانایی مالی مردم و امکانپذیر نمودن تملک یا اجاره سرپناه است.
اما منظور از سرپناه چیست؟ آیا مقصود صرفا سقفی است که ساکنان را از بلایای محیط طبیعی و انسانی حفاظت کند؟ این موضوع شاید در ابتدا، هدف اصلی احداث سکونتگاههای بشری بوده است، اما در همان زمان نیز مکانیابی سکونتگاه با توجه به امکان دسترسی به زیرساختها و امکانات اولیه انجام میشده است. مکانیابی سکونتگاهها و شهرهای کهن در مجاورت منابع آب و مسیرهای دسترسی، مؤید این مهم است.
در اینجا این پرسش مطرح میشود که آیا صرف تامین سرپناه، بدون توجه به امکانات و خدمات جانبی آن برای اقشار کمدرآمد کفایت میکند؟ در پاسخ باید توجه داشت که یکی از مشخصههای این گروه از اجتماع، محدودیت منابع مالی آنها و نیازشان به حمایت مادی و معنوی است. سکونت اقشار مرفه در نواحی حومهای شهرها، همیشه متداول بوده است. دسترسی به اتومبیل شخصی و امکانات جنبی دیگر، در مواردی نیاز آنها به زندگی در مراکز شهری را کمرنگ میکند. اما سکونت اقشار کمدرآمد در نواحی حاشیهای معمولا در اثر اجبار و به دلیل ارزان بودن نسبی اجارهبها و قیمت زمین است.
حتی هنگام سکونت گزیدن در این نواحی، امکان دسترسی نسبتا ارزان به مراکز کار و خدمات شهری، همواره مورد توجه این گروه از جامعه بوده است. با توجه به مقدمهای که ذکر شد، روشن است که بهترین مکان برای سکونت اقشار کمدرآمد، نواحی درون شهری است که امکانات و خدمات اولیه در طول سالهای متمادی در آنها شکل گرفته و در مواردی حتی در فاصله کوتاهی از سکونتگاهها قابل دسترس است. جانمایی مسکن اجتماعی در نواحی خارج شهرها و شهرهای جدید، برای گروه هدف، پرهزینه خواهد بود.
لزوم صرف هزینه برای دسترسی به خدمات اولیه شهری و مراکز کار و آموزش، یکی از مشکلات اصلی این برنامهریزی است. از سوی دیگر، معمولا میزان تحرک و جابهجایی افراد با امکانات مالی آنها ارتباط مستقیم دارد و به همین دلیل گروههای کمدرآمد، معمولا وابستگی بیشتری به محل سکونت خود داشته و پیوندهای اجتماعی قویتری با اطرافیان خود برقرار میکنند و از این راه نیازهای متقابل یکدیگر را نیز برآورده میکنند. دور کردن این افراد از نواحی مرکزی شهرها و راندن آنها به حاشیه، عملا موجب انزوای اجتماعی آنها نیز
خواهد شد.
به تعبیر دیگر، یکی از ابعاد مهم سکونت، شکلگیری تمدن و ارتقای فرهنگی است که آن هم در اثر تعامل انسانها و تبادل افکار و اندیشه آنها پدید میآید؛ به همین دلیل است که مراکز شهری همواره مرکز تمدن و فرهنگ نیز بودهاند.
علاوه بر مسائل اجتماعی و اقتصادی، توسعه مسکن در نواحی درون شهری، دارای مزایای زیست محیطی نیز است. مطالعات نشان میدهد که گسترش افقی شهرها، موجب از میان رفتن اراضی کشاورزی و منابع طبیعی شده و همچنین موجب طولانی شدن مسیرهای دسترسی و تردد بیرویه در شهرها خواهد شد. یکی از رویکردهای نوین برنامهریزی شهری، توسعه اراضی درون شهری یا توسعه میانافزا است که با هدف ارتقای بهرهوری اراضی درون شهری انجام میشود.
در این رویکرد، اراضی ناکارآمد و بلااستفاده درون شهری شناسایی و مکانیابی شده و کاربری آنها متناسب با شرایط و امکانات، تغییر کرده و بهینه میشود. تامین مسکن در اراضی درون شهری، یکی از وجوه توسعه درونی است که موجب صرفهجویی در هزینه احداث معابر و تامین خدمات شهری شده و همچنین ارتقای حیات اجتماعی و احیای بافت شهری را بهدنبال خواهد داشت. همین رویکرد میتواند نشاندهنده اولویت انتخاب نواحی درون شهری- بهویژه بافتهای فرسوده شهری- برای تامین مسکن اقشار کمدرآمد باشد.
در انتها توجه به این نکته ضروری است که مسکن ارزانقیمت صرفا به معنی کمهزینه بودن ساخت و اجاره بها نیست. مسکن را باید با توجه به تمام ابعاد و جوانب آن مورد مطالعه قرار داد؛ هزینههای اجتماعی و انسانی نیز یکی از جنبههای ارزانقیمت بودن است که به عکس هزینه ساخت، در درازمدت آشکار خواهد شد.
عدم دسترسی به امکانات فرهنگی و تربیتی و محدویت در برقراری روابط اجتماعی، پیامدهای نامطلوبی خواهد داشت که جوامع در درازمدت عهدهدار آن خواهند شد.
ارسال نظر