اعطای کارت انرژی
دکتر علی شمس اردکانی رئیس کمیسیون انرژی اتاق ایران توقف برنامه های دولت برای افزایش نیافتن قیمت سوخت به بهانه تحقق عدالت اجتماعی، یکی از تصمیمات اشتباهی بود که گرفته شد و به نظر میرسد، دولت عالیترین فرصت را برای به روز کردن قیمت سوخت از دست داد. ادامه سیاست هدیه سوخت ارزان به مردم نه تنها باعث عدالت اجتماعی نخواهد شد، بلکه به وضعیتی میانجامد تا هر که بامش بیش باشد از انرژی ارزانتری بهره برد. عرضه بنزین هزار تومانی در شرایطی که قیمت هر لیتر بنزین در فوب خلیج فارس تا حد قابل توجهی بالاتر است، این معنا را میدهد که دولت به افرادی یارانه بیشتر میپردازد که تعداد خودروهایشان بیشتر و گرانبهاتر است و از وضعیت مالی مناسبتری بهره میبرند.
دکتر علی شمس اردکانی رئیس کمیسیون انرژی اتاق ایران توقف برنامه های دولت برای افزایش نیافتن قیمت سوخت به بهانه تحقق عدالت اجتماعی، یکی از تصمیمات اشتباهی بود که گرفته شد و به نظر میرسد، دولت عالیترین فرصت را برای به روز کردن قیمت سوخت از دست داد. ادامه سیاست هدیه سوخت ارزان به مردم نه تنها باعث عدالت اجتماعی نخواهد شد، بلکه به وضعیتی میانجامد تا هر که بامش بیش باشد از انرژی ارزانتری بهره برد. عرضه بنزین هزار تومانی در شرایطی که قیمت هر لیتر بنزین در فوب خلیج فارس تا حد قابل توجهی بالاتر است، این معنا را میدهد که دولت به افرادی یارانه بیشتر میپردازد که تعداد خودروهایشان بیشتر و گرانبهاتر است و از وضعیت مالی مناسبتری بهره میبرند.
به نظر میرسد دولت در مقابل بازی اقتصاد سیاسی مجلس اراده لازم را به خرج نداد و در حالی که میتوانست حاملها را روی ریل قیمتگذاری بیندازد، این فرصت را از دست داد و در نتیجه ملزم شد که یارانه افراد پردرآمد را حذف کند.
ارائه سوخت ارزان به معنای حراج سرمایههای ملی است. چرا باید فردی که ۵۰۰ متر مربع بنا دارد، مانند فردی که از ۴۰ مترمربع بنا استفاده میکند، از سوخت یارانهای بهره برد؟ این موضوع بیش از آنکه به رفاه جامعه بینجامد بیانگر نوعی پوپولیسم است که برخی در کشور پیش گرفتهاند و میخواهند با ثابت نگه داشتن اجباری قیمتها رضایت عمومی را جلب کنند تا به صندوقهای رایشان آسیبی وارد نشود. اگر قیمت انرژی در کشور واقعی بود آنگاه میتوانستیم بگوییم هر کس مصرف بیشتری دارد هزینه واقعی آن را نیز میپردازد و حرجی بر افراد متمول جامعه نبود. اما آیا تقدیم یارانه سوخت به همه مردم، چه دارا و چه ندار، میتواند کشور را به سمتی ببرد که عدالت اجتماعی در آن به وجود آید؟ اقتصاد تخیلی و توهمی برخی از مدیران سیاسی سبب شده تا اقتصاد کشور از واقعیتها دور شود و تصمیمهایی گرفته شود که فقط در کوتاهمدت اثر دارد و در بلندمدت باعث ضرر و زیان منافع کل یک ملت میشود.
رویه به گونهای است که ما هزینه حملونقل و سوخت را از مصرفکنندگان نمیگیریم و به هر کس که خوشنشینتر است، یارانه بیشتری برای تامین سوختش میدهیم. اما سوال اینجاست که آیا هزینه بنزین برای کسی که در شهرری باک خودرو خود را پر میکند و کسی که در میدان نیاوران بنزین میزند باید یکی باشد؟ طبیعتا نباید چنین برخوردی صورت گیرد و حال که افراد ثروتمند پول بنزین برابری نسبت به افراد کمتر برخوردار میپردازند لااقل باید هزینه حمل و نقل سوخت را از جیب خود پرداخت کنند.
اما سوال اینجاست که چگونه میتوان عدالت اجتماعی را در بحث سوخت پیاده و به گونهای قیمت آن را تعیین کرد که تعادل در مصرف به وجود آید.
بنده در طرحی بهعنوان «کارت شهروندی» اعلام کردم که میتوان مردم را به خاطر صرفهجوییشان در مصرف انرژی تشویق و به آنها مزد مصرف نکردنشان را اعطا کرد. جمعیت ایران هم اکنون حدود ۸۰میلیون نفر است و تصادفا هم روزانه ۸۰ میلیون لیتر سوخت خودرو نیز در کشور عرضه میشود. بنابراین به هر ایرانی روزانه یک لیتر سوخت (بنزین و گازوئیل) تعلق میگیرد.
با بررسی اقتصادسنجی که انجام شد این نتیجه به دست آمد که اگر طرح «کارت شهروندی» را در کشور اجرا کنیم و به افرادی که بنزین مصرف نمیکنند بر اساس قیمت فوب خلیجفارس پول آن را به حسابشان واریز کنیم، ۲۵ میلیون لیتر صرفهجویی در مصرف سوخت به وجود خواهد آمد و باعث میشود روزانه ۱۵میلیون دلار صرفهجویی ارزی نصیب کشور شود که رقم قابل ملاحظهای است و میتوان با آن اقدامات فراوانی در جهت سرمایهگذاری و ایجاد فرصتهای جدید شغلی به انجام رساند.
تشویق شهروندان به صرفهجویی در مصرف سوخت شرط لازم و پرداخت هزینههای این صرفهجویی شرط کافی برای اجرای موفق طرح کارت شهروندی است که میتواند میزان مصرف سوخت شهروندان را پایین آورد چرا که مصرف نکردن دارای ارزش میشود و مردم به سبب جذابیت مالی آن به این سمت خواهند رفت.
ارسال نظر