چشیدن مزه بیمه پس از سی سال
دکتر حسین کرمانپور مدیر اورژانس مرکز درمانی آموزشی بیمارستان سینا پیش از اجرای طرح تحول نظام سلامت در دولت تدبیر و امید، ذره ذره میرفت تا نظام بیمهگری ایران به نقطه اضمحلال خود نزد افکار عمومی برسد. تقریبا دفترچههای بیمه بیاثر شده بود و بیشتر مراکز درمانی به جهت بدقولی در پرداخت دیون و. . . از پذیرش این دفترچهها که دیگر کاغذپارهای بیش نبود خودداری میکردند. با ضعف فزاینده بیمههای تامین اجتماعی، خدمات درمانی، نیروهای مسلح و کمیته امداد، بیمههای جدید خصوصی یکی پس از دیگری سر از لابهلای بخت تنگ مردم بر میآوردند که در فضای بیبضاعتی و بی مدیریتی حاکم بر بیمههای اصلی، ضمن کسب درآمد برای خود، از فرصت به دست آمده بهره جسته و مردم را ترغیب کنند تا بیمههای مکمل را جایگزین بیمههای بدقول و کم اهمیت دولتی کنند.
دکتر حسین کرمانپور مدیر اورژانس مرکز درمانی آموزشی بیمارستان سینا پیش از اجرای طرح تحول نظام سلامت در دولت تدبیر و امید، ذره ذره میرفت تا نظام بیمهگری ایران به نقطه اضمحلال خود نزد افکار عمومی برسد. تقریبا دفترچههای بیمه بیاثر شده بود و بیشتر مراکز درمانی به جهت بدقولی در پرداخت دیون و... از پذیرش این دفترچهها که دیگر کاغذپارهای بیش نبود خودداری میکردند. با ضعف فزاینده بیمههای تامین اجتماعی، خدمات درمانی، نیروهای مسلح و کمیته امداد، بیمههای جدید خصوصی یکی پس از دیگری سر از لابهلای بخت تنگ مردم بر میآوردند که در فضای بیبضاعتی و بی مدیریتی حاکم بر بیمههای اصلی، ضمن کسب درآمد برای خود، از فرصت به دست آمده بهره جسته و مردم را ترغیب کنند تا بیمههای مکمل را جایگزین بیمههای بدقول و کم اهمیت دولتی کنند. متاسفانه با فراز و فرود بیمههای مکمل و مادر و اخبار اختلاسهای کلانی که در روزنامهها و مطبوعات آن زمان رخ مینمود، اندک اندک سونامی شکست نظام بیمهگری مکمل هم وضعیتی مشابه بیمههای دولتی را نشان میداد. مردمی که از مرز بیمههای دولتی میگذشتند مجبور بودند برای برگرداندن پولی که داده بودند، مدتها در صف نظارت بیمههای تکمیلی منتظر بمانند. تازه آخر کار هم معلوم نبود این بیمهها در جهت حفظ منافع خود چه هزینهای را تقبل کنند.
اگر به خوبی شرایط اقتصادی حاکم بر بیمههای دولتی، مادر و تکمیلی را قبل از طرح تحول نظام سلامت ترسیم کنیم، به کشور جنگزدهای میماند که هیچ محوری به خوبی در محور دیگر درگیر نمیشد و ماشین بیمهگری را به حرکت درست وادار نمیکرد.
در یک کلام، جدای از تورم ٤٠ درصدی که قامت مردم را روز به روز خمیدهتر میکرد، نظام بیمهگری درمانی هم رنگ رخسار باخته، فرسنگها دورتر، لنگان و بیرمق دیگر علاقهای به کمک نداشت و به نظر میآمد که خود بیش از دیگران نیاز به یاری دارد.
با تغییر دولت و بر صندلی نشستن تدبیر و امید، انتظار میرفت نظام سلامت هم متحول شود. بار ٧٠ تا ٨٠ درصدی هزینه درمان بر دوش ملت افتاده بود و یکی از دغدغههای اصلی مردم، هزینههای درمانی بود. دولت یازدهم به درستی دریافته بود که اگر برای سلامت ملت برنامهای نداشته باشد، محکوم به قبول از دست دادن زودهنگام آرایی است که با امید به صندوقها ریخته شده بود.
تدبیری برای تامین مالی نظام سلامت
طرح تحول در نظام سلامت از حیث تامین منابع مالی در دراز مدت چارهای ندارد جز اینکه، بر پایه بیمههای اصلی استوار باشد و لذا در برنامهای که به صورت همگانی اعلام شد، شرط استفاده از خدمات بستری، ثبت نام در بیمه سلامت ایرانیان یا یکی از بیمههای پنجگانه، تامین اجتماعی، خدمات درمانی، نیروهای مسلح، روستایی و کمیته امداد اعلام شد.
در این صورت کسی که در بیمارستان بستری شود و دارای یکی از بیمههای فوق باشد، در هنگام ترخیص تنها با پرداخت ٦ تا ۱۰ درصد هزینه صورتحساب، قادر خواهد بود بیمارستان را ترک کند. برای مثال بیماری که نیازمند تعویض مفصل لگن و ران یک پای خود بود، قبل از طرح تحول باید عددی حدود یکصد و پنجاه میلیون تومان پرداخت میکرد اما با برقراری نظام جدید، صورتحساب بیمار کمتر از پانزدهمیلیونریال میشود.
لذا طرح تحول خلاف طرحهای حمایتی دولتهای گذشته که فقط طیف خاصی را دربرمیگرفت، تمام مردم ایران را حمایت میکند. مثلا طرح مسکن مهر یا یارانه خانوار یا برگههای سهام عدالت که هرکدام جامعه هدفی را دربرمیگرفت، اما طرح تحول نظام سلامت همه ایرانیان را حمایت میکند چراکه هر ایرانی امکان دارد در هر زمان خود یا یکی از عزیزانش دچار بیماری شوند که نیازمند دارو و درمان باشند و هزینههای گزاف درمان، قامت هر بیماری را در میانه راه خمیده کند. مثلا بیماران مبتلا به سرطان یا بیماریهای خاص یا حتی اماس، اگر از مکنت و توانایی مالی خوبی هم برخوردار بودند اما همه این تواناییها تا میانه راه جای خود را رفته رفته با ضعف و کمپولی و در انتها با فروش مایملک و هزینهکرد آن در درمان با فقر و بیپولی تعویض میکرد.
من خود خانوادههای بیشماری را میشناسم که در ابتدای تشخیص بیماری فرزند دلبندشان حاضر نبودند در یکی از خیریههای حمایتی مردمی عضو شوند اما رفتهرفته صورتحسابهای مالی درمانی، آنها را زمینگیر میکرد و در نهایت مجبور بودند دست نیاز به سمت انجمنهای خیریه مردمنهاد دراز کنند.
درنهایت بعد از سالیان دراز، این اولین بار است که نظام اقتصادی بیمهگری ایران بار دیگر جای خود را به صورت حرفهای بازیافته و انتظار میرود با پیشرفت نظام تحول سلامت، هر ایرانی حتی بدون نیاز روزانه، برای روز مبادا سراغ خرید بیمه دلخواه خود برود.
البته تحول نظام سلامت نیز متاسفانه بسان هر برنامه اقتصادی دیگری، پاشنههای آشیل خاصی دارد که اگر گردانندگان آن در اوج حمایتهای سیاسی و مردمی به آن توجه نکنند، دیری نمیپاید که سستی و رخوت استوانههای اصلی آن را هم دریابد.
شش عامل مهم در موفقیت طرح
در این رابطه با توجه به اینکه بهطور مستقیم با بیماران و جامعه پزشکان و پرستاران در ارتباطم پنج عامل مهم را میتوانم برشمرم که برای به نتیجه رسیدن این طرح بسیار مهم است. بیتوجهی به کیفیت خدمات در اوج توجه به کمیت نخستین عامل است. دومین عامل بیتوجهی به پرسنل گرداننده این نظام از نظر مالی و پشتیبانی روحی است که اگر به آن بیتوجهی شود، سمت عرضه نظام درمان دچار نقایصی جدی خواهد شد و مردم را ناراضی میکند.
سومین نکته، نظارت نکردن دورهای بر عملکرد سیستماتیک مالی و اجرایی است تا از این راه دولت به نقایص خود در این طرح پی ببرد و آن را برطرف کند.
سست شدن حمایتهای سیاسی به ویژه از سوی مقامهای ارشد حکومتی و قوای سهگانه چهارمین نکتهای است که اگر به آن توجه نشود، این طرح موفقیت لازم را نخواهد داشت.
نکته پنجم همراه نبودن رسانههای مردمی به ویژه صداوسیما و مطبوعات نوشتاری، گفتاری و مجازی است. اگر رسانهها با این طرح همراه نباشند نه نقدی دلسوزانه شکل میگیرد نه تبلیغی که مردم از آن آگاهی لازم را داشته باشند.
در نهایت نیز باز بودن راه نفوذ فرصتطلبان بازار در فروختن خدمات تجهیزاتی به مراکز درمانی بهعنوان پنجمین نکتهای است که اگر مورد توجه قرار نگیرد نظام سلامت کشور را اسیر دست آنان خواهد کرد.
ارسال نظر