کاهش نقدشوندگی؛ افزایش هیجانات
سید روحالله حسینی مقدم کارشناس بازار سرمایه در سالهای اخیر، بازار اوراق بهادار کشور چنان رشد قابل ملاحظهای از منظر متغیرهای کیفی و کمی داشت که وضعیت آن قابل قیاس با ۱۰ سال قبل نیست. رشد کیفیت گزارشگری، نقدشوندگی، ارزش بازار و ارزش معاملات و تامین مالی از آن جمله است. بهدست آوردن این جایگاه در اقتصاد ملی کار سادهای نبود. وضع قوانین و مقررات جدید، عرضه شرکتهای بزرگ، طراحی ابزارهای جدید، تاسیس بورسها، فرهنگسازی و مهمتر از آن، سرمایهگذاری کارگزاران برای رشد کمی و توسعه فیزیکی شبکه کارگزاری منجر به توسعه این بازار شد.
سید روحالله حسینی مقدم کارشناس بازار سرمایه در سالهای اخیر، بازار اوراق بهادار کشور چنان رشد قابل ملاحظهای از منظر متغیرهای کیفی و کمی داشت که وضعیت آن قابل قیاس با ۱۰ سال قبل نیست. رشد کیفیت گزارشگری، نقدشوندگی، ارزش بازار و ارزش معاملات و تامین مالی از آن جمله است. بهدست آوردن این جایگاه در اقتصاد ملی کار سادهای نبود. وضع قوانین و مقررات جدید، عرضه شرکتهای بزرگ، طراحی ابزارهای جدید، تاسیس بورسها، فرهنگسازی و مهمتر از آن، سرمایهگذاری کارگزاران برای رشد کمی و توسعه فیزیکی شبکه کارگزاری منجر به توسعه این بازار شد.
شاید دستیابی به این جایگاه، کار را در یک سال اخیر برای اهالی بازار دشوارتر کرد. به تعبیر دیگر حفظ حیثیت و اعتبار بازار در اقتصاد ملی، سرلوحه همه فعالان بازار از تصمیمسازان و مسوولان گرفته تا سرمایهگذاران دائمی این بازار قرار داشت.
با این همه، در یک سال اخیر نماگرهای بازار سرمایه حال و روز این بازار را نامناسب نشان میدهند. اما بدون تردید بازار اوراق بهادار بهعنوان یک بازار آیندهنگر از تغییرات در متغیرهای کلان سیاسی و اقتصادی تاثیر پذیرفت.
با روی کار آمدن دولت یازدهم انتظارات بهبود در متغیرهای کلان اقتصادی و حتی سیاسی بهوجود آمد و این امر موجب شد تا بازار سرمایه از ابتدای سال ۹۲ رشد قابل ملاحظهای را تجربه کند. اما در این بین برخی متغیرها از جمله نرخ بهره تاثیر بیشتری داشته است. رابطه منطقی بین نرخ بهره و نرخ تورم و کاهش نرخ تورم در ماههای آخر سال ۹۲ و اوایل سال ۹۳ انتظار کاهش نرخ بهره بانکی را بین سرمایهگذاران بورسی ایجاد کرد.
نرخهای بهره رایج، قدرت رقابت در جذب نقدینگی به سمت بازار پول را تقویت میکند. نرخ بهره برای بازار مالی به همان اندازه اهمیت دارد که نیروی جاذبه برای فیزیک مهم است. همین متغیر موازنه بین بازارهای مالی را تحت تاثیر
قرار داد.
همچنین نرخ ارز در سالهای اخیر بر بازار اوراق بهادار اثرگذار بوده است. اگر چه ارزش پول ملی در یکسال اخیر تقریبا کنترل شده بود اما با توجه به کاهش درآمد نفتی به سبب کاهش بهای نفت و همچنین انتظار سرمایهگذاران به بروز تحرک در بازار ارز، احتمال افزایش نرخ ارز وجود دارد. انتظار نمیرود تاثیری که نرخ ارز در سال ۱۳۹۱ بر بازار گذاشت، مجددا در بازار موثر باشد. اما با توجه به حجم صادرات و واردات شرکتهای بورسی انتظار تغییر سودآوری در شرکتها وجود دارد.
اما آنچه در یکسال اخیر بیش از پیش نمود پیدا میکند کاهش نقدشوندگی در کنار افزایش هیجانات بازار است. به عبارت دقیق تر تجمع سفارشها برای خرید یا فروش سهام در یکسال اخیر به شدت جلب توجه میکند و روزهایی که نمادها در تعادل دادوستد میشوند، بسیار کاهش داشته است.
این رفتار از سوی سرمایهگذاران تداعیکننده عدم وجود تحلیل در بازار است که موجب خواهد شد عمق بازار کاهش یابد.
شاید لازم باشد تغییری در رویه و قواعد صادراتی در بورس تهران صورت گیرد. افزایش دامنه نوسان قیمت کمک میکند تا سرمایهگذاران با نگاهی دقیق تر به تاثیر متغیرهای اقتصادی و ارزشگذاری اوراق بهادار بپردازند و بروز رفتار هیجانی در بازار کاهش یابد.
نکته جالب توجه آنکه متوسط بتای بازار حدود یک است. این به آن معنی است که بهطور متوسط همه سهام پذیرفته شده در بورس با شاخص تغییر جهت میدهند. فارغ از آنکه عامل بنیادی اثرگذار بر هر سهم چیست. در چنین شرایطی حتی نمیتوان به سرمایهگذاران توصیه کرد که با تشکیل سبد سهام، ریسک سبد سرمایهگذاری خود را کاهش دهند.
با توجه به انتظار سرمایهگذاران از کاهش نرخ بهره و ثبات نرخ ارز در سطوح جدید و همچنین گذشت بیش از ۱۰ ماه از سال مالی میتوان شرایط مناسبی را برای بازار سرمایه پیش بینی کرد.
ارسال نظر