فرصت ها و تهدیدات خودرو سازان چینی
دکتر شهرام آزادی دانشیار دانشکده مهندسی مکانیک (گروه مهندسی خودرو) دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی روند رو به گسترش واردات خودرو از کشور چین و تعاملاتی که امروزه گروههای خودروسازی داخلی با صنایع خودرو چین دارند، موجب شده است که نگرانیها و دغدغههایی از جوانب مختلف در این زمینه بهوجود آید، که لازم است این موضوع بررسی و از ابعاد مختلف موشکافی شود. برای این منظور لازم است تواناییها و پتانسیلهای موجود در صنعت خودرو کشور ابتدا بررسی و شناسایی شده، سپس تهدیدها و فرصتهای بهوجود آمده را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده و از نتایج آن راهبردهای لازم استخراج شود.
دکتر شهرام آزادی دانشیار دانشکده مهندسی مکانیک (گروه مهندسی خودرو) دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی روند رو به گسترش واردات خودرو از کشور چین و تعاملاتی که امروزه گروههای خودروسازی داخلی با صنایع خودرو چین دارند، موجب شده است که نگرانیها و دغدغههایی از جوانب مختلف در این زمینه بهوجود آید، که لازم است این موضوع بررسی و از ابعاد مختلف موشکافی شود. برای این منظور لازم است تواناییها و پتانسیلهای موجود در صنعت خودرو کشور ابتدا بررسی و شناسایی شده، سپس تهدیدها و فرصتهای بهوجود آمده را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده و از نتایج آن راهبردهای لازم استخراج شود. بهطور کلی رشد صنعت خودرو در کشور را میتوان به چهار دوره تقسیم کرد. دوره اول به پیش از انقلاب اسلامی برمیگردد که صنعت خودرو در قالب مونتاژ خودروهایی از اروپا و کشور آمریکا محدود میشد و موضوعی تحت عنوان توسعه محصول معنا نداشت. در آن زمان هر آنچه تولید میشد تحت لیسانس شرکتهای خارجی بود. بنابراین خودرویی با برند داخلی وجود نداشت. صنعت خودرو بعد از انقلاب رشد خود را در سه دوره دیگر سپری کرد. دوره اول آن مربوط به سالهای قبل از ۱۳۷۰ میشود که از یک رکود نسبی از لحاظ تعداد تولید و همچنین از لحاظ تنوع و کیفیت، برخوردار بود. بعد از آن (دوره دوم) در دهه ۷۰ (سالهای ۱۳۷۰ الی ۱۳۸۰) تحولاتی در صنعت خودرو کشور اتفاق افتاد که باعث دگرگونی و جهش در این زمینه شد. شکل گرفتن مراکز تحقیقاتی و رفتن به سمت داخلی کردن قطعات خودرو (عمق ساخت داخل) از دستاوردهای این دوره بود. همچنین ظهور محصولات خودرویی با برند داخلی از این دوره آغاز شد. دوره سوم صنعت خودرو ایران بعد از انقلاب در دهه ۸۰ (سالهای ۱۳۸۰ الی ۱۳۹۰) است که در این دوره تکیه روی افزایش تولید و ایجاد تنوع محصولی با استفاده از تغییرات اندک در ظاهر خودرو ایجاد شد. رسیدن به ظرفیت تولید بالای ۵/۱ میلیون خودرو در سال و مطرح شدن در ردههای بالای تولید جهانی از دستاوردهای این دوره بود. بزرگترین ضعف این دوره عدم سرمایهگذاری مناسب برای طراحی و توسعه پلتفرمهای داخلی بهمنظور ایجاد زیرساختهای صنعت خودرو از لحاظ محصول بود که آن را میتوان بهعنوان از دست رفتن فرصت طلایی برای رسیدن به جایگاه مناسب در تنوع محصول و ارتقای کیفی محصولات به منظور حفظ جایگاه صنعت خودرویی ایران در برابر خودروسازان جهانی دانست. همچنین در این دوره ساخت داخل برخی از محصولات تحت لیسانس شرکتهای کرهای یا فرانسوی محقق شد. در چند سال اخیر به دلیل موضوع تحریمهای اقتصادی و همچنین رکود جهانی اقتصاد، میزان تولید افت زیادی پیدا کرد که نقطه اوج آن سالهای ۱۳۹۱ و۱۳۹۲ بوده است. اما بعد از آشنایی کلی با روند رشد صنعت خودرویی ایران لازم است با ویژگیهای صنعت خودرو چین آشنا شد. سابقه صنعت خودرو در این کشور تقریبا با صنعت خودرو ایران برابری میکند. اما تفاوت اساسی در رشد ناگهانی صنعت خودروی چین در ۱۰ سال گذشته است که این با حمایت دولت کشور چین و سیاستگذاری دقیق در این حوزه محقق شده است. استراتژی اصلی در این زمینه با ایجاد شرکتهای متعدد بر اساس کپیسازی از محصولات خارجی، سرمایهگذاری خارجی برای تولید محصولات تحت لیسانس، ایجاد شرکتهای مهندسی و همچنین تاسیس نمایندگیهای شرکتهای خارجی صاحب نام در حوزه طراحی و توسعه سیستمها و قطعات خودرو محقق شد. ارتقای کیفی محصولات در کنار افزایش تنوع از دستاوردهای این دهه برای صنعت خودرو چین بود، هر چند شرکتهای خودروساز چینی در ارتباط با کپیسازی برخی از سیستمهای خودرویی از جمله اجزای پلتفرم موفق بودهاند ولی نمیتوان گفت که توان طراحی و توسعه پلتفرم را در رده جهانی دارا هستند. اصولا امروزه آنچه صنعت خودرو چین با آن روبهرو است عدم تجربه کافی در زمینه طراحی و توسعه محصولات قابل رقابت با خودروسازان معتبر اروپایی و آسیایی است و شاید بتوان گفت که تجربه آنها در این زمینه اختلاف زیادی با شرکتهای ایرانی ندارد. لازم است در اینجا این نکته را نیز یادآور شویم که امروزه سرمایهگذاری زیادی در حوزه تحقیق و توسعه صنعت خودرو چین در حال وقوع است که انتظار میرود در سالهای آینده موفقیتهایی در این زمینه بهدست آورند.
با توجه به شرح مختصری که از ویژگیهای صنعت خودرو دو کشور ایران و چین ارائه شد، اکنون میتوان به تاثیر صنعت خودرو چین که از چهار جنبه میتواند تاثیرگذار باشد، پرداخت. روند اول، ورود خودروهای چینی در کلاسهای مختلف به ایران است. مورد دوم را میتوان تعامل خودروسازهای داخلی با صنعت خودرو این کشور با استفاده از واردات قطعات خودرویی (جایگزین قطعهسازان اروپایی و کرهای در زمان تحریم) و قطع ارتباط با قطعهسازان کشورهایی همچون کره، فرانسه و... دانست. سومین مسیر، تاثیرگذاری ساخت و مونتاژ خودروهای چینی در ایران توسط شرکتهای داخلی است که کاملا تحت لیسانس و برند شرکتهای چینی صورت میگیرد. آخرین نوع تعامل، استفاده از پلتفرمهای موجود در شرکتهای خودروسازی چین و توسعه محصولاتی بر اساس آنها با برند داخلی است که باید این موضوع را یادآور شد که بسیاری از این پلتفرمها کپیسازی شده از محصولات دیگر کشورها هستند.
تهدیداتی که از جانب خودروسازان چینی متوجه صنعت خودرو ایران میشود را میتوان به چند دسته تقسیم کرد. اولین تهدید، واردات بیرویه خودروهای در کلاس متوسط و کوچک است که در صورتی که در سالهای آینده، عوارض گمرکی کاهش پیدا کند، میتواند صنعت خودرو ایران را به چالش بکشد و سهم عمدهای از مشتریان ایرانی را به دست آورند. این موضوع در کنار ارتقای کیفیت محصولات چینی میتواند تسریع شود. دومین تهدیدی که متوجه صنعت خودرو ایران است، ناشی از عدم انتقال فناوری در حوزه طراحی و توسعه محصولات بهدلیل کمتجربگی و عدم بلوغ شرکتهای چینی در این مورد است. روندی که کشور در دهه ۷۰ تا ۸۰ طی کرد که در آن دوره با همکاری شرکتهای صاحب نام و معتبر، طراحی محصولات جدید را آغاز کرد، میتواند در صورتی که تکیه صنعت خودرو ایران صرفا براساس همکاری با شرکتهای چینی باشد، به این دلیل متوقف شود. در شرایطی که در زمینه تحقیق و توسعه سرمایهگذاریهای لازم صورت نپذیرد و تعامل با شرکتهای تحقیقاتی و طراحی صاحب نام انجام نگیرد، میتوان انتظار داشت که وابستگی کامل صنعت خودروی ایران به صنعت خودرو چین در چند سال آینده به وقوع بپیوندد و بخش عمدهای از بازار خودرو ایران در اختیار خودروسازان چینی قرار گیرد. اگر هدفگذاری صنعت خودرو ایران جهانی شدن با برند ایرانی باشد، قطعا این روند موجب رسیدن به این مقصود نخواهد شد. اما در کنار تهدیدات فوق میتوان به فرصتهایی اشاره کرد که در اثر تعامل با صنعت خودرو چین بهدست میآید. از مهمترین آن میتوان به نوپا بودن صنعت خودرو چین اشاره کرد که دستیابی به توافقاتی بر پایه انتقال تکنولوژی در حوزههایی که تجربه کافی آن در ایران وجود ندارد، امکانپذیر میسازد. سرمایهگذاری شرکتهای چینی در ایران به منظور توسعه محصولات جدید، با فرض انتقال تکنولوژی از کشورهای پیشرفته در این زمینه میتواند روش دیگر همکاری باشد. نکته کلیدی در این رابطه این است که هدف ساخت و مونتاژ خودرو در ایران، بدون دستیابی به دانش طراحی و توسعه، مسیری است بیراهه که نمیتواند موجب جهانی شدن این در ایران شود و وابستگی را به همراه خواهد داشت. لذا توصیه میشود صنایع خودرو ایران از فرصتهای بهوجود آمده در تعامل با خودروسازی چین استفاده کنند. در کنار آن باید سرمایهگذاریهای لازم در حوزه توسعه محصولات جدید با همکاری شرکتهای معتبر اروپایی و آسیایی صورت پذیرد.
ارسال نظر