سرطان «شهرفروشی» در دامنه البرز
مهندس مجید غمامی کارشناس ارشد معماری و شهرسازی و مدیر سابق «طرح مجموعه شهری تهران» در سالهای ۷۶ تا ۸۱ تمام اتفاقاتی که موجب شده در ۳۴ سال گذشته بهرغم ساخت بزرگراهها، تونلها و پارکها روز به روز فشار بیشتری بر شهر تهران وارد شود موضوعی است که ممکن است طرح آن چندان خوشایند نباشد، اما واقعیت آن است که مدیران شهری برای تامین هزینه مدیریت شهری به سمت شهرفروشی روی آوردهاند. کلانشهر تهران از اوایل دهه۷۰ به بعد به سرطان «شهرفروشی» دچار شده است. کمبود منابع آبی، ترافیک، آلودگی هوا، خانههای خالی، تخریب باغات، کاهش جذابیت سرمایهگذاری، نوسازی بافتفرسوده و همچنین گسترش ساخت وساز در محدوده خط شمال تهران، بیماریهایی هستند که در پی این سرطان، به جان شهر تهران افتادهاند.
مهندس مجید غمامی کارشناس ارشد معماری و شهرسازی و مدیر سابق «طرح مجموعه شهری تهران» در سالهای ۷۶ تا ۸۱ تمام اتفاقاتی که موجب شده در ۳۴ سال گذشته بهرغم ساخت بزرگراهها، تونلها و پارکها روز به روز فشار بیشتری بر شهر تهران وارد شود موضوعی است که ممکن است طرح آن چندان خوشایند نباشد، اما واقعیت آن است که مدیران شهری برای تامین هزینه مدیریت شهری به سمت شهرفروشی روی آوردهاند. کلانشهر تهران از اوایل دهه۷۰ به بعد به سرطان «شهرفروشی» دچار شده است. کمبود منابع آبی، ترافیک، آلودگی هوا، خانههای خالی، تخریب باغات، کاهش جذابیت سرمایهگذاری، نوسازی بافتفرسوده و همچنین گسترش ساخت وساز در محدوده خط شمال تهران، بیماریهایی هستند که در پی این سرطان، به جان شهر تهران افتادهاند. شهر فروشی به دو شکل «تراکم فروشی» و «ساخت وساز در ارتفاعات شمال شهر» انجام میشود. این در حالی است که شهر تهران با وسعت حدود ۶۲۰ کیلومترمربع برای پاسخگویی به نیازهای ناشی از افزایش جمعیت، ظرفیتی محدود و معین دارد. این شهر از شمال و شرق، به مانع فیزیکی کوههای البرز منتهی شده و از سمت غرب نیز به غولی به نام کرج برخورد کرده است. از سمت جنوب هم به چند شهر (اسلامشهر و قرچک و...)، شهر آفتاب و حریم مرقد مطهر حضرت امام (ره) و پالایشگاه تهران و... محدود شده است. درواقع محدوده فعلی شهر تهران همان محدودهای است که ۴۶ سال پیش در اولین طرح جامع تهران (مصوب سال۴۷) تعیین شد. در آن زمان وسعت تهران حدود ۱۸۰ کیلومترمربع بود و گسترش آن برای توسعه ۲۵ ساله (۱۳۷۰-۱۳۴۵) به همین اندازهای که امروز وسعت گرفته، تعیین شده بود. در سال ۷۲ نیز که طرح جامع دوم شهر تهران به تصویب رسید، خط محدوده شهر تغییر چندانی نکرد و با اصلاحاتی مختصر، به تصویب رسید. از اوایل دهه۷۰ یعنی زمانی که فروش شهر از طریق «تراکمفروشی» و «توافق» به منبع اصلی تامین درآمد برای شهرداری تبدیل شد، ساختوساز با تراکم بالا به اشکال مختلف و با نقض ضوابط طرحها تشویق شد. در سال ۹۱ نیز مدیریت شهری با ابلاغ و اجرای طرح تفصیلی جدید که ۵ سال پس از طرح جامع شهر تهران تهیه و تدوین شده بود موفق شد نقشه ساخت وساز در پایتخت را بهگونهای تغییر دهد که مغایر با مصالح شهر تهران پیش رود. به همین دلیل در دوسال گذشته شهرفروشی به دو شیوه مورد اشاره به پدیده ملموس شهر بدل شد. تخریب ساختمانهای کمسن و احداث مجموعههای آپارتمانی و برجهای مسکونی و اداری و مختلط و... به جای خانههای تکواحدی و دو واحدی رونق گرفت و الان هم ساخت «مال» و برجهای چندمنظوره در بورس ساختوساز قرار گرفته است. شهرداری برای اینکه شهر را تمیز و زیبا نگه دارد و بتواند تونل و بزرگراه احداث کند، تجهیزات شهری را تامین کند و... در غیاب کمکهای دولتی، به عوارض و درآمد حاصل از فروش تراکم و پروانه ساختمانی وابسته شده است و روزانه زندگی شهروندان تهرانی را در معرض تهاجم خود قرار داده است. این در حالی است که در همه جای دنیا، دولتها سهم قابلتوجهی، بهخصوص برای تامین مالی شهرهای بزرگ، مخصوصا برای پایتختها، قائل هستند، اما در ایران، دولت نهتنها هیچ کمکی به شهرداری نمیکند، بلکه به کمک شهرداری وابسته هم شده است!
گاه در یک محله تهران، به اندازه عمر یک انسان، عملیات ساختمانی در دست انجام است و همه طول زندگی اهالی محله با آلودگیهای صوتی و دهها مصیبت ناشی از ساختوساز مداوم و مستمر تلف میشود. جالب آنکه به جز شهرداری دولت و سایر نهادها نیز به این بیماری گرفتار شدهاند. به همین دلیل بود که در دهه ۸۰ با اعلام دستور توقف تراکم فروشی در نیمه شمالی شهر تهران از سوی شهردار وقت، تمامی سازمانها و نهادها نمایندگان مختلفی را برای مخالفت با این موضوع به شهرداری فرستادند. اکنون با گذشت یک دهه از آن ماجرا، تراکم فروشی با سوق یافتن به سمت ارتفاعات شهر با سرعت هر چه تمامتر پیش میرود، اما سوال اینجا است که آیا مسوولان شهری و دولتی این خطر را احساس میکنند؟
بی تردید بهدلیل آنکه بخش زیادی از درآمدهای شهرداری از طریق فروش تراکم (بهعنوان یک منبع درآمدی سهلالوصول) به دست میآید در هیچ زمانی شهرداری برای قطع این منبع پیشقدم نخواهد شد. به همین دلیل مداخله دولت در این حوزه ضروری خواهد بود چرا که بدون فشار دولت قطع این منبع درآمدی از شهرداری امکانپذیر نیست.
ارسال نظر