محدودیت در آب کشاورزی؛ تصمیمی ناگزیر با هزینهای سنگین
دکتر فرزاد طاهری پور استادیار دانشکده اقتصاد کشاورزی دانشگاه پردو آمریکا در شرایط حاضر کاهش مصرف آب از طریق محدود کردن عرضه آب به بخش کشاورزی گزینهای اجتنابناپذیر برای کاهش بحران آب در اقتصاد ایران است. اگرچه این گزینه میتواند به سرعت از شدت بحران آب بکاهد اما اجرای شتابزده و بیبرنامه آن میتواند بحرانهای دیگری برای اقتصاد ایران ایجاد کند. شناخت عواقب ناخواسته اجرای این سیاست و تدوین یک برنامه مناسب برای مقابله با آن اولین قدم برای اجرای این سیاست است. این نوشته کوتاه برخی از این عواقب را به اجمال مرور میکند.
دکتر فرزاد طاهری پور استادیار دانشکده اقتصاد کشاورزی دانشگاه پردو آمریکا در شرایط حاضر کاهش مصرف آب از طریق محدود کردن عرضه آب به بخش کشاورزی گزینهای اجتنابناپذیر برای کاهش بحران آب در اقتصاد ایران است. اگرچه این گزینه میتواند به سرعت از شدت بحران آب بکاهد اما اجرای شتابزده و بیبرنامه آن میتواند بحرانهای دیگری برای اقتصاد ایران ایجاد کند. شناخت عواقب ناخواسته اجرای این سیاست و تدوین یک برنامه مناسب برای مقابله با آن اولین قدم برای اجرای این سیاست است. این نوشته کوتاه برخی از این عواقب را به اجمال مرور میکند.
با توجه به اینکه بخش عمدهای (حدود ۶۰ تا ۷۰ درصد) از محصولات کشاورزی ایران از طریق آبیاری تولید میشود، با کاهش ۵۰ درصد در عرضه آب به بخش کشاورزی، کشور بخش قابل توجهی از محصولات کشاورزی و دامی خود را از دست میدهد. کاهش تولید این محصولات تنها زیان کاهش عرضه آب به بخش کشاورزی نیست. کاهش تولید محصولات کشاورزی و دامی به کاهش تولید بسیاری از صنایع وابسته به بخش کشاورزی منجر میشود و بر بخش وسیعی از فعالیتهای اقتصادی کشور اثر میگذارد. این فرآیند میتواند روند جاری بازسازی اقتصاد کشور را بهطور موثر مختل کند و به گسترش بیکاری منجر شود. واردات فراوان محصولات کشاورزی یا محدود ساختن صادرات آنها (سیاستی که به احتمال زیاد مورد استفاده قرار میگیرد) اثرات ناخواسته کاهش عرضه آب به بخش کشاورزی را گسترش میدهد و به اثرات نامطلوب آن میافزاید. ساکنان مناطق روستایی و اقشار کم درآمد کشور بیشتر از سایرین از عواقب نامطلوب کاهش عرضه آب به بخش کشاورزی متاثر میشوند و در نتیجه توزیع درآمد و ثروت به زیان آنها تغییر میکند. افزایش نابرابری عواقب خاص خود را به دنبال میآورد. اجرای شتابزده کاهش عرضه آب به بخش کشاورزی تقاضا برای اراضی دیم در مناطق پرباران کشور را گسترش میدهد. بهدلیل فقدان نظارت موثر بر منابع طبیعی، افزایش تقاضا برای اراضی دیم به تخریب مراتع و جنگلهای کشور در مناطق پرباران کشور منجر میشود. برای پرهیز یا کاهش این اثرات نامطلوب دولت به یک برنامه منسجم و جامع نیاز دارد. این برنامه باید برای موارد زیر راهکارهای مشخص تدوین و ارائه کند.
۱- مدیریت منطقهای عرضه آب و تعیین سهم بخشهای اقتصادی از منابع موجود هر منطقه با توجه به هزینه نهایی کاهش سهمیه آب برای هر فعالیت اقتصادی در هر یک از مناطق کشور
۲- ایجاد انگیزه اقتصادی برای مناطق پرآب کشور برای تسهیل و مشارکت در انتقال آب از مناطق پرآب به مناطق بحرانی
۳- استفاده از مکانیزمهای اقتصادی تشویقی و تنبیهی بهمنظور کاهش تقاضا برای آب در بخشهای دولتی و خصوصی و افزایش بهرهوری از منابع موجود
۴- تدوین و اجرای سیاستهای تجاری شفاف و رقابتی برای مدیریت واردات و صادرات کالاهای کشاورزی
۵- تدوین و استفاده از سیاستهای اقتصادی لازم برای کاهش ضایعات در بخش فرآوری محصولات کشاورزی
۶- گسترش و بهبود سیستمهای آبیاری در سطح مزارع با ایجاد یک نظام قیمتگذاری برای آب
۷- تدوین و اجرای طرحهای بلندمدت برای بهبود شبکههای انتقال آب و افزایش راندمان آنها
۸- پیشبینی منابع ریالی و ارزی لازم برای اجرای موارد فوق
۹- تدوین قوانین لازم و اجرای موثر آنها برای پیشبرد موارد فوق و حفاظت از مراتع جنگلهای کشور.
ارسال نظر