بین فرهنگ واقتصاد ایران حلقه مفقوده‌ای وجود دارد که شرایط نامطلوبی را برای فرهنگ این سرزمین به وجود آورده است. فعالان فرهنگی به این دلیل که هرگز نتوانسته‌اند رابطه قابل تاملی را بین این دو پدیده اجتماعی شکل بدهند، معمولا با شکست روبه‌رو شده‌اند و در تنگنا روزگار گذرانده‌اند. در روزگاری نه‌چندان دور بسیاری از چهره‌های برجسته بر این باور بودند که بین اقتصاد و فرهنگ هیچ رابطه‌ای وجود ندارد و این دو خط‌هایی موازی هستند که امکان به هم رسیدن آنها هرگز وجود نخواهد داشت. با تغییر معیارهای زندگی در عصر جدید و تاثیر تکنولوژی بر زندگی انسان عصر حاضر ، تعاریف بسیاری از پدیده‌ها تغییر کرد و شکل دیگرگونه‌ای گرفت. حالا دیگر کسی بر این باور نیست که بین فرهنگ و اقتصاد رابطه‌ای وجود ندارد. اتفاقا مخالفان این مساله هم به این نکته رسیده‌اند که تاروپودهای مسائل فرهنگی با اقتصاد گره خورده‌اند و رابطه‌ای مستقیم دارند. از این پس در باشگاه اقتصاددانان این مقوله را با فعالان فرهنگی در میان خواهیم گذاشت. در این شماره، موضوع کلی رابطه اقتصاد و فرهنگ را با دو اقتصاددان، یک سینماگر و دو نویسنده در میان گذاشته‌ایم. آنچه می‌خوانید نگاه آنها به رابطه اقتصاد و فرهنگ است.