تضمین شرایط برد- برد برای سرمایهگذار خارجی
مسعود فاضل مدیر عامل منطقه ویژه اقتصادی ارگ جدید نخست به نظر میرسد باید این نکته را روشن کنیم که میان ایجاد یک قطب خودروسازی در کشور و صدور مجوز فعالیت برای یک شرکت خودروساز، تفاوت زیادی وجود دارد. از دیدگاه اینجانب، تبلیغات و هیاهوهای بهراه افتاده طی چند سال اخیر از سوی مسوولان دولت قبلی و نیز آنچه در روزهای اخیر ازسوی مسوولان دولت کنونی در ارتباط با تاسیس قطب سوم خودرو عنوان شده است صرفا حول و حوش ارائه مجوز به یک خودروساز خارجی به منظور اخطار به مدیران صنایع خودرو موجود کشور مبنی بر عزم دولت بر قطع حمایت از خودروسازان نیمهدولتی کنونی و احتمال رقیب تراشی برای آنان میتواند باشد.
مسعود فاضل مدیر عامل منطقه ویژه اقتصادی ارگ جدید نخست به نظر میرسد باید این نکته را روشن کنیم که میان ایجاد یک قطب خودروسازی در کشور و صدور مجوز فعالیت برای یک شرکت خودروساز، تفاوت زیادی وجود دارد. از دیدگاه اینجانب، تبلیغات و هیاهوهای بهراه افتاده طی چند سال اخیر از سوی مسوولان دولت قبلی و نیز آنچه در روزهای اخیر ازسوی مسوولان دولت کنونی در ارتباط با تاسیس قطب سوم خودرو عنوان شده است صرفا حول و حوش ارائه مجوز به یک خودروساز خارجی به منظور اخطار به مدیران صنایع خودرو موجود کشور مبنی بر عزم دولت بر قطع حمایت از خودروسازان نیمهدولتی کنونی و احتمال رقیب تراشی برای آنان میتواند باشد. چه در غیر این صورت، هرکس که با الفبای صنعت و تولید آشنا باشد، به خوبی میداند که ایجاد قطب صنعتی، آن هم قطب خودروسازی در مناطقی که این روزها از آنها نام برده میشود به بررسی بیشتر و کارشناسی موثر نیاز دارد، زیرا بر کسی پوشیده نیست که احداث قطب خودروسازی در کشور مستلزم ایجاد زیرساختهایی از قبیل تامین آب و برق کافی و مطمئن، تامین بستر مخابراتی مدرن و پیشرفته، ایجاد تاسیسات صنعتی و انبارهای متعدد،، برخورداری از خطوط ریلی، جادهای و فرودگاه، تامین تامین نیروی انسانی آموزش دیده، فراهمسازی امکانات اقامتی- تفریحی و آموزشی- بهداشتی و خدمات پشتیبانی متعدد و... است. اگر بپذیریم که برای ایجاد قطب صنعت خودرو، شرط اساسی، وجود بستر مناسب و آمادهسازی زیرساختهای لازم است آنگاه باید شرایطی فراهم شود که مجموعهای از خودروسازان، قطعهسازان و فعالان این رشته در منطقهای که قراراست به عنوان قطب خودروسازی فعالیت کند مستقر شوند و تولیداتشان مکمل یکدیگر باشد. بد نیست به این نکته اشاره کنم که در حال حاضر بعید است در کشور ما به غیر از منطقه ویژه اقتصادی ارگ جدید که علاوه بر برخورداری از زیرساختهای گفته شده، توانسته به محل فعالیت تولیدی چند شرکت خودروساز تولیدکننده انواع خودروی سواری و تجاری و چندین شرکتسازنده قطعات و تجهیزات خودرو تبدیل شود و از این لحاظ استعداد تبدیل شدن به یک قطب خودروسازی را دارد منطقه دیگری را بتوان به عنوان «قطب خودروسازی» اطلاق کرد. من این واقعیت را میپذیرم که در حال حاضر دو خودروساز عمده در کشور داریم که در اثر کمکهای مالی و حمایتهای همهجانبه دولت در سالهای گذشته و نداشتن رقیب بالقوه به سبب در اختیار داشتن بازار تقریبا انحصاری، در تولید خودرو در کشور حرف اول را میزنند. بهعنوان مدیری که سابقه همکاری با چند شرکت بزرگ خودروسازی همچون «دوو»، «فولکس واگن» و «هیوندای» در منطقه ویژه اقتصادی ارگ جدید را دارد، بد نیست به این نکته اشاره کنم که تصور اینکه صرفا با باز کردن دروازهها و صدور مجوز تولید، خواهیم توانست سرمایهگذار خارجی و به ویژه خودروسازهای خارجی را برای تولید خودرو با کیفیت جذب کنیم و از محل صدور بخش عمدهای از خودروهای تولیدی به بازارهای کشورهای همسایه و هدف، به درآمدهای سرشار ارزی دست یابیم کمی سادهاندیشی است. نگاهی به تجربه جمهوری خلق چین که به راستی اکنون در اثر حضور چندین و چند خودروساز معتبر خارجی برای سرمایهگذاری مستقل یا مشترک، به یک قطب بزرگ خودروسازی در جهان تبدیل شده است نشان میدهد قضیه صرفا به سادگی باز کردن دروازهها نیست بلکه باید برای طرفین، شرایط برد - برد فراهم کنید. به عبارت بهتر، وجود زیرساختها شرط لازم است اما شرط کافی نیست. سرمایهگذار خارجی پس از بررسی و مقایسه، متوجه شده است که به سبب قیمت تمام شده کمتر، تولید خودرو در چین برایش با صرفه تر است و در صورت استفاده از این فرصت سود بیشتری به دست خواهد آورد. بنابراین برای این کار لازم نیست دولت کنونی هم مانند دولت قبلی، با صدور بخشنامه و صادر کردن حکم ماموریت برای یکی از ارکان وزارت صنایع، دست به اقدام بزند بلکه درستتر این است که دولت به سیاستگذاری منطقی و ایجاد زمینه و بستر برای سودآور کردن فعالیتهای تولیدی برای سرمایهگذاران اعم از داخلی و خارجی و حذف موانع و سدهای موجود بپردازد. بقیه راه را خود سرمایهگذاران و صنعتگران طی خواهند کرد. پرسش این است که ما برای جذب سرمایهگذاران داخلی و خارجی چه تدبیری اندیشیدهایم و چه جاذبههایی را به آنان معرفی و پیشنهاد میکنیم؟ از آنچه گفته شد میخواهم چنین نتیجهگیری کنم که درشرایطی که منطقه ویژه اقتصادی ارگ جدید بهعنوان منطقهای که چند خودروساز خصوصی که با همکاری سرمایهگذاران داخلی وخارجی درآن مشغول به فعالیت هستند به لحاظ نگاه انحصاری به تولید خودرو درکشور نتوانسته به قطب سوم خودروسازی کشور تبدیل شود. آیا دست زدن به آزمایش و جانمایی برای احداث قطب سوم خودروسازی ضرورت دارد؟ آیا صلاح است در شرایطی که در منطقه ویژه اقتصادی ارگ جدید همه زیرساختها به اضافه تجربیات ۱۵ ساله خودروسازی وجود دارد به فکر آزمودن بخت خود برای سرمایهگذارای جدید در زمینه قطب سوم باشیم. همانطور که گفتم باتوجه به نیازهای اساسی، تصور میرود این طرح در حد یک تبصره باقی بماند، پیشنهاد مشخص ما این است که با حمایتهای لازم از خودروسازان خصوصی مذکور ازجمله ایجاد معافیت مالیاتی، فراهمسازی امکان استفاده سریع از تسهیلات صندوق توسعه ملی و... قطب سوم خودروسازی را در کمترین زمان ممکن در ارگ جدید ایجاد کنیم.
ارسال نظر