آشنایی با ارزیابی اثربخشی سیاست
ارزیابی اثر چیست؟
ارزیابی اثر برای تعیین اثر فعالیتها و سیاستها بر پیامدهای مشخص موردنظر به کار میرود. برای سنجش سیاستهای مدنظر، تغییرات در یک یا چند پیامد مشخص در برابر آنچه در غیاب مداخله رخ میداد مقایسه میشوند. ارزیابی اثر با شناسایی آثار حاصل از یک مداخله، به سیاستگذاران، شرکای اجرایی و سهامداران کلیدی کمک میکند که دریابند کدام رویکردها بیشترین اثربخشی را دارند. این امر برای تعیین برنامههای توسعهای و تخصیص منابع آینده ضروری است.
ارزیابی اثر زمانی بیشترین اثربخشی را دارد که پیش از آغاز اجرای سیاست، برنامهریزی شود؛ چراکه ارزیابان برای شناسایی شاخصهای مناسب، شناسایی گروه مقایسه و تعیین مقادیر پایهای به زمان نیاز دارند. اگر ارزیابی اثر پیش از اجرا برنامهریزی نشود، تعداد گزینههای احتمالی طرح ارزیابی کاهش مییابد و اغلب به گزینههایی میانجامد که پیچیدهتر یا کمدقتتر هستند. از سوی دیگر مداخلهها نباید بیشازحد زود و در مرحله شروع به کار که جزئیات اجرای مداخله همچنان تحت تعبیه هستند، ارزیابی شوند. یک روش خوب، راهاندازی اجرای آزمایشی مداخله در تعداد اندکی از جوامع، پیش از اجرای ارزیابی روی کل نمونه است.
سه دسته از طرحهای ارزیابی
انواع طرحهای ارزیابی به طور کلی به سهدسته تقسیم میشوند:
سیستمهای نظارت بر انجام برنامهها: آنچه در این نوع سیستمهای ارزیابی اهمیت دارد این است که چقدر توانستهایم برنامه موردنظر را اجرا کنیم. در واقع آنچه بهعنوان خروجی این طرحها برای گزارشی در مورد نحوه عملکرد سیاست ارائه میشود، نشاندهنده تعداد یا مقدار برنامههایی است که اجرا شده است. مهمترین مشکل این سیستم ارزیابی، درنظر گرفته نشدن تاثیر برنامههاست؛ چراکه بسیار برنامهها و طرحهایی بودهاند که با صرف هزینههای کلان انجام شدهاند، اما تاثیرات آنها بر اهداف اصلی طرح بسیار ناچیز بوده است. از این جهت، این طرحهای ارزیابی نمیتوانند میزان موفقیت یک سیاست را نشان دهند.
سیستمهای نظارت بر اهداف و خروجیها: آنچه در این نوع سیستمها مورد توجه قرار میگیرد این است که به چه اندازه به اهدافی که برای سیاست یا اقدام مدنظر تعیین کردهایم، دست پیدا کردهایم. برای این کار در گزارشهای عملکردی، مقدار شاخصهای تعیینشده را قبل و بعد از اجرای سیاست، اندازهگیری و مقایسه میکنند. در واقع تمرکز بر اهداف اصلی است که از قبل در مرحله طراحی سیاست تعیین شدهاند. با این حال صرفا مقایسه این شاخصها قبل و بعد از اجرای سیاست نشاندهنده موثر بودن آن سیاست نیست، زیرا ممکن است عوامل متعددی بر این تغییرات تاثیر گذاشته باشند.
سیستمهای ارزیابی اثربخشی اقدامات: آنچه این سیستمها مورد ارزیابی قرار میدهند این است که درصورت نبود مداخله، خروجیهای سیستم به چه شکلی تغییر میکردند. در واقع مقایسهای است بین آنچه رخ داده و آنچه در غیاب مداخله رخ میداد. آنچه نقطه عطف تمایز این روش با سایر روشهاست، پارامتری است که آن را موقعیت غیرواقعی (counterfactual situation) مینامیم. هدف از اندازهگیری این پارامتر این است که اثر سایر برنامهها و عوامل بر میزان تغییرات رخداده در جامعه هدف را از محاسبات حذف کنیم.
ارزیابی سیاستها؛ رویکردی پیشنهادی
به منظور کسب اطمینان از اثربخشی سیاستها، باید مراحل زیر برای طراحی یک طرح ارزیابی، هنگام سیاستگذاری انجام شود.
۱.توضیح و تشریح سیاست: باید به طور دقیق مشخص کنیم که سیاست موردنظر چیست تا بتوانیم عوامل مهم و تاثیرگذار بر اجرای این سیاست را تشخیص دهیم؛
۲.تعیین اهداف و شاخصهای عملکرد سیاست؛
۳.تعیین نظریه تغییر: این بخش مشخص میکند که سیاست مدنظر چه تغییری در شرایط کنونی ایجاد میکند؛
۴.احصای چالشهای اجرای سیاست؛
۵.تعیین سوالات اساسی سیاست: با پرسیدن این سوالات از طراحان سیاست و ذینفعان طرح، میتوان به اثرگذار بودن سیاست و اینکه این سیاست تا چه حد انتظارات آنها را برآورده میکند، پی برد؛
۶.احصای نیازمندیهای طرح: هدف از این بخش تعیین نیازهایی است که در جامعه هدف و ذینفعان طرح، باعث تصمیم بر اجرای سیاست شده است؛
۷.تخمین وضعیت گروه تاثیرپذیر از سیاست در غیاب سیاست؛
۸.تعیین طرح ارزیابی: در این قسمت باید روشهای جمعآوری اطلاعات، گروه تاثیرپذیر، هزینههای طرح، گستردگی اجرای طرح و... مشخص شود؛
۹.تعیین فرآیند انتخاب نمونه و نحوه جمعآوری دادهها؛
۱۰.جمعآوری دادهها؛
۱۱.تحلیل و ارزیابی دادهها.