شیفت cvc از سرمایه‌گذاری خارجی به داخلی و شرکتی

 در این میان، با ورود بازیگران اقتصاد متداول، سرمایه‌گذاری خطرپذیر توسط این شرکت‌ها افزایش یافت و بار دیگر چراغ اکوسیستم نوآوری و فناوری ایران روشن شد. این روزها در کشور شاهد افزایش سرمایه‌گذاری خطرپذیر شرکتی یا Corporate Venture Capital (CVC) هستیم، به طوری که بخش بزرگی از سرمایه‌گذاری‌‌‌های خطرپذیر به این نوع سرمایه‌گذاری تعلق دارد.  براساس گزارش انجمن VC ایران بیش از ۳۳‌درصد سرمایه‌گذاری خطرپذیر مستقیم سال ۱۴۰۲ توسط CVC‌های دارای مجوز از صندوق نوآوری و شکوفایی بوده است و اگر شرکت‌های سرمایه‌گذاری مرتبط با بانک‌ها را نیز به این گروه اضافه کنیم، این عدد به بیش از ۴۰‌درصد می‌رسد. این در حالی است که طی چند سال گذشته براساس گزارش CB Insight سهم CVC  در انواع سرمایه‌گذاری خطرپذیر در دنیا بین ۷ تا ۸‌درصد بوده است. اما چه عواملی باعث شده است تا سرمایه‌گذاری CVC  در شرایطی رشد کند که نه‌تنها در ایران بلکه در سراسر جهان سرمایه‌گذاری خطرپذیر رو به کاهش است؟

CVC چیست؟

سرمایه‌گذاری خطرپذیر شرکتی (Corporate Venture Capital) یا به اختصار CVC، نوعی سرمایه‌گذاری خطرپذیر (Venture Capital)  است که از سوی یک شرکت مادر تامین مالی می‌شود. CVC زیرمجموعه‌‌‌ای از VC است که به‌طور ویژه توسط شرکت‌های بزرگ برای سرمایه‌گذاری در کسب‌وکارهایی که برای گروه مادر مفید و مرتبط هستند، به کار گرفته می‌شود. CVC، علاوه بر سرمایه مالی، به کسب‌وکارهای نوپا امکان دسترسی به تخصص و شبکه‌‌‌های گروه شرکتی را نیز می‌دهد. کسب‌وکارهایی که به دنبال جذب سرمایه CVC هستند، باید نشان دهند که چگونه می‌‌‌توانند از طریق ارائه بینش‌‌‌های بازار، دسترسی به بازارهای جدید یا فناوری نوآورانه، به شرکت مادر کمک کنند.

ظهور و برجسته شدن CVCها

بیش از یک‌دهه است که سرمایه‌گذاری خطرپذیر در کشور وجود دارد، اما CVCها تاکنون نقش محدودی در این عرصه ایفا کرده‌‌‌اند. پیش از این، چند نهاد بانکی و صنعتی وارد سرمایه‌گذاری خطرپذیر شده بودند، اما لزوما با نگاه CVC عمل نمی‌‌‌کردند. در دوسال اخیر، ورود شرکت‌های صنعتی و اقتصاد متداول به این حوزه فصل جدیدی از سرمایه‌گذاری خطرپذیر را رقم زده است. در حال حاضر ۲۸شرکت CVC ، مجوز تاسیس خود را از صندوق نوآوری و شکوفایی دریافت کرده‌‌‌اند که ۱۱مورد آن فعال شده‌اند (مجوز نهایی را دریافت کرده‌اند) و تعداد زیادی نیز در صف دریافت مجوز هستند. این در حالی است که همه CVCها این مجوز را دریافت نمی‌کنند.

دلایل رشد CVCها

اما چه مسیری طی شد که این سطح از آمادگی برای سرمایه‌گذاری در حوزه فناوری ایجاد شد؟ آیا شرکت‌ها به درجه‌‌‌ای از بلوغ در نوآوری و فناوری رسیده‌‌‌اند که بقای خود را وابسته به سرمایه‌گذاری در این حوزه می‌‌‌دانند یا عوامل دیگری محرک این رشد بوده‌‌‌اند؟ واقعیت این است که هنوز با این بلوغ فاصله داریم و پاسخ به این سوال در قانون جهش تولید دانش‌‌‌بنیان نهفته است. این قانون در اردیبهشت ۱۴۰۱ در مجلس مصوب و خردادماه همین سال توسط دولت ابلاغ شد و هدف آن توسعه و تسهیل حوزه دانش‌بنیان کشور است. بند «ت» ماده ۱۱ این قانون بیان می‌کند که با هدف حمایت از تعمیق فناوری و استفاده حداکثری از توان شرکت‌های دانش‌بنیان حداکثر ۳۰‌درصد سرمایه‌گذاری شرکت‌های بورسی یا ۱۰۰‌درصد سرمایه‌گذاری صندوق‌های پژوهش فناوری در شرکت‌های فناور و دانش‌‌‌بنیان مشمول اعتبار مالیاتی می‌شود. به عبارت دیگر، اگر یک شرکت صنعتی یا تولیدی از طریق یک صندوق در یک شرکت دانش‌‌‌بنیان سرمایه‌گذاری کند، معادل سرمایه‌گذاری خود از معافیت مالیاتی برخوردار خواهد شد. به‌‌‌جرات می‌‌‌توان گفت که این بند از قانون، محرک اصلی رشد CVCها در کشور بوده و یکی از قوانین مترقی در حوزه علم و فناوری به‌‌‌شمار می‌رود که می‌‌‌تواند به موتور محرکی برای سرمایه‌گذاری و به تبع آن، رشد فناوری تبدیل شود، اما برای محقق شدنش مسیر دشواری پیش‌رو است.

آیا باید خوشحال باشیم؟

در نگاه اول، افزایش تعداد سرمایه‌گذاران برای هر اقتصادی خوشایند است و برای اقتصاد ایران که به‌شدت تشنه سرمایه‌گذاری است، اهمیت این موضوع دوچندان است. CVC علاوه بر تزریق منابع مالی؛ دانش، شبکه و بازار سرمایه‌گذار را نیز به همراه دارد که این ویژگی‌‌‌ها به جذابیت آن می‌‌‌افزایند. اما با ورود سرمایه‌گذاران جدید مشکلات جذب سرمایه حوزه فناوری کشور حل خواهد شد؟ برخی چالش‌‌‌ها وجود دارند که این نوع سرمایه‌گذاری را تهدید می‌کنند:

- گره زدن سرمایه‌گذاری به معافیت مالیاتی: ورود شرکت‌های اقتصاد متداول به سرمایه‌گذاری خطرپذیر نه از منظر احساس نیاز بلکه با جذابیت معافیت مالیاتی رقم خورده است. این رویکرد ممکن است سرمایه‌گذاران را به سمت بهره‌‌‌برداری حداکثری از معافیت‌‌‌های مالیاتی سوق دهد و با کاهش یا تغییر این معافیت‌‌‌ها، جهت‌‌‌گیری سرمایه‌گذاری نیز دستخوش تغییر شود؛ به عبارتی فرآیند ساختاریافته سرمایه‌گذاری لزوما در این شرکت‌ها شکل نگرفته است.

- کمبود دانش تخصصی در حوزه سرمایه‌گذاری خطرپذیر: بسیاری از CVCها در داخل شرکت‌ها و بدون توجه کافی به ابعاد فنی سرمایه‌گذاری‌‌‌های خطرپذیر شکل گرفته‌‌‌اند. معمولا افرادی که مسوولیت این بخش را بر عهده دارند، پیش‌تر در شرکت مادر فعالیت داشته‌‌‌اند و این احتمال وجود دارد که لزوما تجربه مرتبطی در این زمینه نداشته باشند. از سوی دیگر، مدیران ارشد این شرکت‌ها معمولا استقلال کافی برای اتخاذ تصمیمات سرمایه‌گذاری را فراهم نمی‌‌‌کنند. این موضوع نه‌تنها فرآیندهای سرمایه‌گذاری را طولانی‌‌‌تر می‌کند، بلکه بر نگاه پرتفومحور نیز تاثیر منفی می‌‌‌گذارد.

- ابهام در تداوم حمایت‌‌‌های مالیاتی: در مورد تعامل سازمان امور مالیاتی با این قانون و تداوم آن تردیدهایی وجود دارد. با توجه به اینکه رشد CVCها به‌شدت به این معافیت‌‌‌های مالیاتی وابسته است، قطع این حمایت‌‌‌ها می‌‌‌تواند به پایان فعالیت بسیاری از این CVCها منجر شود.

آخرین سنگر

ورود شرکت‌های اقتصادی متداول به حوزه سرمایه‌گذاری خطرپذیر و افزایش سرمایه‌گذاری CVCها در کشور می‌‌‌تواند به عنوان آخرین امید استارت‌آپ‌‌‌ها و شرکت‌های دانش‌‌‌بنیان برای ادامه مسیر خود تلقی شود. این تحول نه‌تنها نشانه‌‌‌ای از بهبود وضعیت اقتصادی است، بلکه نویدبخش آینده روشن برای نسل جدیدی از کارآفرینان و نوآوران است که در تلاشند با ایده‌‌‌های خلاقانه و فناوری‌‌‌های نوین، تحول بزرگی در جامعه ایجاد کنند.

اما موفقیت این رویکرد به عوامل متعددی وابسته است. نخست، بلوغ نوآوری در شرکت‌های مادر بسیار حیاتی است. این شرکت‌ها باید توانایی داشته باشند تا نه‌تنها به تامین مالی استارت‌آپ‌‌‌ها بپردازند، بلکه با ارائه دانش و تجربه خود به رشد و توسعه این کسب‌وکارها نیز کمک کنند. دوم، تشکیل تیم‌‌‌های مدیریتی مستقل که قادر به اتخاذ تصمیمات موثر و خلاقانه باشند، امری ضروری است. این تیم‌‌‌ها باید بتوانند در یک محیط پویا و چالش‌‌‌برانگیز به‌درستی عمل کرده و از تنگناهای پیش‌روی خود عبور کنند.

سوم، شفافیت در قوانین حمایتی یکی دیگر از ارکان اصلی موفقیت است. اگر قوانین و مقررات به‌‌‌گونه‌‌‌ای تنظیم شوند که به نفع رشد و توسعه CVCها و استارت‌آپ‌‌‌ها باشد، می‌‌‌توان به بهبود فضای کسب‌وکار و جذب سرمایه‌گذاری‌‌‌های بیشتر امیدوار بود.

با تحقق این شرایط، CVCها می‌‌‌توانند به عنوان موتور محرکی برای تقویت زیست‌‌‌بوم فناوری کشور عمل کنند و بستری مناسب برای ظهور و رشد استعدادهای جدید فراهم آورند. این امر نه‌تنها به نفع اقتصاد کشور خواهد بود، بلکه می‌‌‌تواند به ارتقای کیفیت زندگی مردم و ایجاد فرصت‌‌‌های شغلی جدید منجر شود. در نهایت، این همکاری و هم‌‌‌افزایی می‌‌‌تواند به ساختن آینده‌‌‌ای بهتر و پایدارتر برای نسل‌‌‌های آینده کمک کند.