همکاری اقتصادی بدون همکاری سیاسی ممکن نیست
این جنگ نهتنها زندگی روزمره را مختل کرده، بلکه باعث رکود شدید اقتصادی نیز شده است. از اکتبر تا نوامبر ۲۰۲۳، نرخ بیکاری در نوار غزه به ۶۱درصد و در کرانه باختری به ۲۴درصد افزایش یافت. ارزیابیها نشان میدهد که تا مارس ۲۰۲۴، نزدیک به ۵۰۰هزار شغل از بین رفته است. جولی کوزاک، رئیس ارتباطات صندوق بینالمللی پول، برآورد میکند که تولید ناخالص داخلی غزه در نیمه اول سال ۲۰۲۴ به طرز حیرتانگیزی ۸۶درصد کاهش یافته است. دادههای رسمی نشان میدهد که تولید ناخالص داخلی واقعی در سرزمینهای فلسطینی تنها در سهماه اول سال ۲۰۲۴ به طور کلی ۳۵درصد کاهش یافته و این بزرگترین انقباض اقتصادی ثبتشده تاکنون است. این درگیری، اقتصاد غزه را به مرز فروپاشی کامل کشانده و به زیرساختهای حیاتی مانند بیمارستانها، مدارس و شبکههای آب و برق بهشدت آسیب رسانده است. براساس گزارشهای سازمان ملل که بلومبرگ آن را انعکاس داده، حملات هوایی اسرائیل بیش از ۴۲میلیون تن زباله در نوار غزه به جای گذاشته است؛ حجمی که پر کردن آن به کامیونهای کمپرسی از نیویورک تا سنگاپور نیاز دارد.
این حکم از ویرانی، نهتنها بر آینده غزه که بر آینده کل منطقه از نظر اقتصادی سایه افکنده است. بسیاری از فعالیتهای تجاری و اقتصادی مشترک در سایه این جنگ قرار گرفتهاند و ترسیم یک اکوسیستم اقتصادی فعال و هماهنگ در خاورمیانه را بار دیگر به تعویق انداخته است.
نقش کشورهای اسلامی در بازسازی غزه
پس از هر ویرانی در غزه، همواره کشورهای اسلامی بهعنوان پیشگامان بازسازی عمل کردهاند. ترکیه، عربستانسعودی، امارات و مالزی در تلاشند تا با همکاری یکدیگر نقشی موثر در بازسازی این منطقه ایفا کنند. هریک از این کشورها برنامههای خاص خود را دارند: ترکیه ممکن است در زمینههای عمرانی و خدمات اجتماعی پیشتاز باشد، در حالی که عربستان به دنبال تاسیس صندوقهای حمایتی برای جذب سرمایهگذاران بینالمللی است. امارات نیز با تمرکز بر فناوری اطلاعات و ارتباطات، درصدد بهبود زیرساختهای غزه است و مالزی با تکیه بر تجربهاش در آموزش جوانان و زنان، به دنبال بهبود وضعیت بهداشتی در این منطقه است.
با این حال، تلاشهای این کشورها اکنون زیر سایه آیندهای نامعلوم قرار دارند. جنگ در غزه هنوز به پایان نرسیده و نشانهای از توقف آن در دسترس نیست. عدمخروج ارتش اسرائیل از این نوار باریک ۴۱کیلومتری نشاندهنده درک آنها از چالشهای این منطقه و نفرتی است که میتواند به تداوم درگیریها منجر شود. بدون آینده سیاسی مشخص، تصور هر نوع آینده اقتصادی برای غزه غیرممکن است. سوالی که مطرح میشود این است که آیا نتانیاهو و تندروها در تلآویو به دنبال ادامه حضور خود در غزه هستند و میخواهند این بار بازسازی را نیز با فرمول خود انجام دهند، بدون استفاده از کمکهای خارجی و به منظور وابستهسازی مردم غزه، همانطور که در سرزمینهای اشغالی با عربتبارها انجام شد یا امکان ورود نهادهای بینالمللی و کشورهای اسلامی برای بازسازی غزه وجود خواهد داشت؟
برای درک شرایطی که مانع بازسازی غزه میشود و پیشنیازهای هر اقدام مثبتی، ضروری است به عدمثبات سیاسی و تداوم تنشها بین اسرائیل و حماس توجه کنیم. ایجاد چارچوب سیاسی پایدار و فراهم شدن صلح میتواند به تسهیل بازسازی و بهبود اوضاع کمک کند. بدون این پیشنیازها، هر تلاشی برای بازسازی ممکن است با موانع جدی مواجه شود.
یکی از سناریوهای قابل تصور، کمکهای بینالمللی بهویژه از طریق سازمان ملل پس از خروج اسرائیل از غزه خواهد بود. اما در این شرایط، سوال اصلی این است که چه کسی بر غزه حکمرانی خواهد کرد و چگونه سازمانهای بینالمللی میتوانند این منطقه را که مدت مدیدی زیر شدیدترین حملات بوده و مردمی پر از خشم و ترومای جنگی دارد، کنترل کنند؟ اگرچه این سناریو قابل تصور است، اما بهسختی میتواند موفق باشد. نخستین نشانههای خروج ارتش اسرائیل ممکن است با آغاز درگیریها میان گروههای مختلف در داخل غزه نمایان شود. اگر سطح تنشها همچنان بالا بماند، شانس بازگشت به صلح بهشدت کاهش مییابد و روند بازسازی که هماکنون بهشدت موردنیاز است، به محاق میرود. در این شرایط، فقر و فلاکت میتواند به یک واقعیت ماندگار در غزه تبدیل شود و هرگونه تلاش برای آشتی و بهبود اوضاع را نابود کند.
در صورت تحقق این سناریو، اسرائیل نیز ممکن است با چالشهای ناشی از تداوم آشوب در همسایهاش مواجه شود. تفاوت اقتصادی زیاد میان دو همسایه، معمولا موجب ناامنی بیشتر میشود و این تضاد عمیق قطعا بر آرامش و امنیت اسرائیل تاثیر منفی خواهد گذاشت. در واقع، صلح و ثبات در غزه نهتنها برای مردم این سرزمین، بلکه برای امنیت کل منطقه حیاتی است.
سناریوی دیگری که میتواند خوشبینانه باشد، سناریوی ابتکارهای محلی است که بر نقش سازمانهای غیردولتی و جامعه مدنی در فرآیند بازسازی غزه تاکید دارد. در این سناریو، این نهادها تلاش میکنند با استفاده از منابع محدود و کمکهای کوچک به حل مشکلات فوری مردم بپردازند. این رویکرد میتواند از مداخله دولتهای مختلف و منافع متعارض آنها جلوگیری کند و نشانهای از همکاری و امید در میان مردم غزه باشد. اما پرسش این است که آیا چنین سناریویی واقعا امکانپذیر است؟ برای موفقیت این سناریو، نیاز است که روح همکاری در دنیای غمزده غزه دوباره احیا شود و همچنین وجود وضعیت نسبی از ثبات برای اجرای پروژهها ضروری است.
اگر این ابتکارات محلی شکل بگیرد، احتمالا با پروژههای کوچکمقیاس، با اثرات محدود و احتمالی کند و موقت روبهرو خواهیم بود. احتمال شکست این طرحها بسیار بالاست. مردم در این شرایط به حدی فقیر و جنگزدهاند که نمیتوان انتظار داشت بهتنهایی همکاریهای اقتصادی برای بازسازی انجام دهند که قطعا نیازمند کمک چند دولت خارجی خواهد بود. با این حال، همکاریها به همراه مشارکت محلی میتواند آینده غزه را متحول سازد. کشورهای همسایه و دیگر بازیگران منطقهای میتوانند به همراه نهادهای محلی پروژههای مشترکی را در زمینههای مختلف مانند انرژی، آب، بهداشت و فناوری اطلاعات آغاز کنند. این همکاریها میتواند به بهبود شرایط اقتصادی و اجتماعی در غزه و کل منطقه کمک کند.
سناریوی توافق صلح به این معناست که در غزه صلح فراگیر رخ دهد و یک دولت فلسطینی تشکیل شود. این آرزوی بسیاری از فلسطینیها و حتی دیگر مردم مسلمان منطقه و عاملی است که میتواند سیل کمکهای کشورهای اسلامی به غزه را به دنبال داشته باشد. در صورت تحقق دولت فلسطینی، بسیاری از ایدئولوژیهای رقیبی که میان دولتهای اسلامی شکل گرفته و مانع همکاریهای آنها در زمینههای مختلف شده هم از میان خواهند رفت و واقعگرایی سیاسی و اقتصادی بر فضای همکاری بین کشورهای منطقه سایه خواهد افکند. با توجه به پتانسیلهای جغرافیایی این نوار کوچک ساحلی، تاسیس یک شهر هوشمند، یک منطقه اقتصادی تجاری آزاد یا یک منطقه گردشگری جدید در غزه تحت هدایت دولت فلسطین، میتواند آینده این منطقه را به طرز چشمگیری متحول کند و آن را به دنیای بیرون متصل سازد. مردم غزه برای دستیابی به آیندهای باثبات و دور از جنگ به توسعه یک اکوسیستم پایدار اقتصادی نیاز دارند. با این حال، تحقق این سناریو در شرایط کنونی که نتانیاهو از حملات پرتلفات در غزه احساس پیروزی میکند، چندان میسر به نظر نمیرسد.
سناریوی پایانی به معنای پایان یکی از درگیریهای قدیمی در منطقه خواهد بود که مانع بسیاری از فعالیتهای آزاد تجاری و اقتصادی در غرب آسیا شده و سایه سنگینی از ایدئولوژیها و کینههای تاریخی را بر سر مردم این سرزمینها انداخته است. شاید هنوز زود است برای شکلگیری دولت فلسطین و احتمال صلح در این منطقه نظر داده شود. آینده غزه همچنان در هالهای از ابهام قرار دارد و برای خروج از این بحران و ساختن آیندهای بهتر برای مردم غزه، نیاز به همکاریهای بینالمللی و منطقهای بهشدت احساس میشود. نکته مهم و حیاتی درباره جنگ غزه این است: هیچ آیندهای برای همکاریهای اقتصادی بدون همکاری سیاسی در منطقه و بهویژه در غزه میسر نخواهد بود.