زمانی از سلبریتی‌‌‌ها برای جلب توجه به مسائلی مانند مشکلات محیط‌‌‌زیستی یا مبارزه با فقر استفاده می‌‌‌شد؛ اما به‌مرور نقش سلبریتی‌‌‌ها بزرگ‌تر و پیچیده‌‌‌تر شد. شاید اکنون شایسته باشد بگوییم آن هنگام که دیدیه دروگبا -فوتبالیست معروف ساحل‌‌‌عاجی تیم چلسی در سال‌های ۲۰۰۴ تا ۲۰۱۲- برای آشتی ملی در کشور خود قدم برداشت، باید حدس می‌زدیم که در آینده نقش سلبریتی‌‌‌ها، بیش از آن خواهد بود که گمانش می‌‌‌رفت. سلبریتی‌‌‌ها به‌مرور وارد فعالیت‌‌‌های سیاسی شدند و سپس، پا را از این هم فراتر گذاشتند و اکنون به وزنه‌‌‌های اقتصادی بزرگی تبدیل شده‌اند؛ آنچنان که تور برخی از آنها مانند تور آخر تیلور سوئیفت، خواننده و نوازنده آمریکایی، آثار اقتصادی بزرگی برجای می‌‌‌گذارد که دست‌‌‌کمی از برگزاری رویدادهایی همچون جام‌‌‌جهانی فوتبال ندارد.

واقعیت آن است که سرمایه‌گذاری انجام‌شده روی سلبریتی‌‌‌ها قرار نیست صرفا به منابعی بدل شود که یک‌راست به جیب این اشخاص واریز شود و توسط آنها به‌طور کامل مصرف شود؛ بلکه هرگونه سرمایه‌گذاری روی این اشخاص، مشاغل بسیاری را تولید می‌کند که در نگاه اول به چشم نمی‌‌‌آیند. به عنوان مثال، زمانی که یک خواننده به ستاره عصر خود بدل می‌شود، با تقاضایی که برای محصولاتش ایجاد می‌شود، کرورکرور شغل در مسیر تولید و فروش محصولاتش ایجاد می‌شود. همچنین، زمانی که این ستاره برنامه‌‌‌هایی همچون کنسرت برگزار می‌کند، کرورکرور تقاضا برای دیگر خدمات در محل اجرا، از هتل گرفته تا رستوران، ایجاد می‌شود.

به دیگر سخن، تجربه سال‌های اخیر دو مساله را به ما نشان می‌دهد. مورد اول از این قرار است که نقش سلبریتی‌‌‌ها رفته‌‌‌رفته در جهان ما پیچیده‌‌‌تر و بیشتر می‌شود. مورد دوم نیز این است که سرمایه‌گذاری در این حوزه و روی این افراد با ضریب فزاینده‌‌‌ای، بیش از پیش منافع اقتصادی ایجاد می‌کند. بنابراین، آنها می‌‌‌توانند به‌تنهایی برای رونق بخشیدن به فعالیت‌‌‌های اقتصادی بسترساز شوند. در نتیجه، شناخت و درک مناسبات اقتصادی این حوزه، هر روز بیشتر از دیروز بر ما لازم می‌شود.