کاربرد مدل برنانکی- بلانچارد در کانادا
در این یادداشت، این پرسشها را با استفاده از مدلی که اخیرا توسط برنانکی و بلانچارد (۲۰۲۳) که برای دادههای کانادا استفاده شده است، بررسی میکنیم. تحلیل ما بخشی از یک تلاش مشترک بزرگتر به رهبری برنانکی و بلانچارد است که شامل همکاری ۱۱بانکمرکزی است. هدف این کار مشترک، تحلیل تورم در چند اقتصاد با استفاده از یک مدل مشترک و شناسایی شباهتها و تفاوتهای بین انواع حکمرانی است. نتایج نشان میدهد که شوکهای هزینه نهادههای غیر از نیرویکار تا حد زیادی باعث افزایش تورم در کانادا از سال ۲۰۲۱ تا اوایل سال ۲۰۲۲ شده است؛ بهویژه قیمت مواد غذایی، قیمت انرژی و اختلالات زنجیره تامین جهانی که پایدارتر از حد انتظار بود.
این نتایج منعکسکننده یافتههای برنانکی و بلانچارد برای ایالاتمتحده است. با این حال، شوکهای قیمت مواد غذایی نقش مهمتری در کانادا نسبت به ایالاتمتحده
داشته است. همچنین سهم تاثیر عدمتعادل بازار کار بر تورم در اوایل همهگیری منفی بود؛ زیرا نرخ بیکاری افزایش یافت. با این حال، با کاهش شوکهای عرضه در طول زمان، فشارهای بازار کار، مانند رشد دستمزد و سطح اشتغال، بهطور فزایندهای به عوامل موثر در تعیین نرخ تورم تبدیل شده است.
تجزیه و تحلیلها نشان میدهد که سطح معینی از کاهش فشارهای بازار کار ممکن است برای بازگرداندن تورم به سطح هدف مورد نظر در بازه زمانی مشخص ضروری باشد. براساس تحلیل یک سناریو، اگر شرایط بازار کار به شرایط مشاهدهشده در سال 2023 بازگردد و حفظ شود، تورم به طور بالقوه میتواند در حدود 3درصد تثبیت شود. همچنین برای اطمینان از بازگشت تورم به مقدار هدف 2درصدی خود، فشارهای بازار کار ممکن است به کاهش بیشتری نیاز داشته باشد و برای دستیابی به هدف تورمی مطلوب، ممکن است این کاهش تا پایان سال 2025 ادامه یابد.
با بررسی نتایج دیگر کشورها، مشاهده میشود که شوکهای قیمت انرژی و غذا بیشترین نقش را بهویژه در منطقه یورو و بریتانیا داشتند. این تا حدی نشاندهنده قرار گرفتن بیشتر این کشورها در معرض تاثیرات جنگ در اوکراین است. همچنین مهمترین چالش این همکاری، ویژگیهای مرتبط با دستمزد بود که بدترین تناسب را در نسخه جداگانه هر کشور از این مدل ایجاد کرده است.
این امر ممکن است تا حدی منعکسکننده روشهای مختلفی باشد که کشورها دستمزد و مشاغل خالی را اندازهگیری میکنند. همچنین، بازار کار هر کشور بهطور متفاوتی عمل میکند که میتواند نشاندهنده پویایی دستمزد متفاوتی نسبت به آنچه توسط برنانکی و بلانچارد در چارچوب آنها پیشنهاد شده است، باشد. افزایش تورم تجربهشده در طول پاندمی کرونا، اهمیت پیشرفتهای مدلسازی بهتر در بازار کار را که یک عنصر کلیدی در سمت عرضه اقتصاد است، برجسته کرده است. تلاش مشترک 11بانکمرکزی با الهام از مدل برنانکی و بلانچارد، بینشهای ارزشمندی را پیشروی سیاستگذاران قرار میدهد. طی این همکاری، کمکهایی در جهت ارتقای قابلیتهای مدلسازی بانکمرکزی نیز اتفاق افتاده است و ما در حال ادامه این سفر با تحقیقات مداوم هستیم که امیدواریم درک محرکهای تورم در کانادا را بهبود بخشد.