یک معادله حل‌نشدنی در اقتصاد جهان

البته، اثرات ثانویه مانند اینها پس از فاجعه انسانی که رخ داده است به ذهن نمی‌‌‌رسد. موشک‌‌‌ها و یک حمله زمینی در آینده جان فلسطینی‌‌‌هایی را که در محاصره بدون راه فرار به دام افتاده‌‌‌اند، تهدید می‌کند، ویرانی تنش‌‌‌های احساسی را افزایش می‌دهد و احتمال تشدید درگیری‌‌‌های نظامی بین چند کشور را بیشتر می‌کند. درگیری در خاورمیانه می‌‌‌تواند لرزه‌‌‌هایی را در سراسر جهان ایجاد کند، زیرا این منطقه تامین‌‌‌کننده مهم انرژی و گذرگاه مهم کشتیرانی است. جنگ اعراب و اسرائیل در سال ۱۹۷۳ که به تحریم نفتی و سال‌ها رکود تورمی در اقتصادهای صنعتی منجر شد، روشن‌‌‌ترین نمونه برای مطالعه و تطبیق است. سایر درگیری‌‌‌ها حتی زمانی که تلفات انسانی زیاد بود، تاثیر محدودتری داشته‌‌‌اند. اقتصاد جهانی امروزه بسیار آسیب‌‌‌پذیر به نظر می‌‌‌رسد. تنش‌‌‌های اقتصاد جهانی که در حال بهبود پس از یک دوره تورمی بود، با حمله روسیه به اوکراین تشدید شد. جنگ دیگری در یک منطقه تولیدکننده انرژی می‌‌‌تواند تورم را دوباره برانگیزد.

 پیامدهای گسترده‌‌‌تر می‌‌‌تواند از ناآرامی‌‌‌های مجدد در جهان عرب تا انتخابات ریاست‌جمهوری سال آینده در ایالات‌متحده، جایی که قیمت بنزین کلیدی برای احساسات رأی‌‌‌دهندگان است، گسترش یابد. همه این اثرات بالقوه به چگونگی پیشرفت جنگ در ماه‌‌‌های آینده بستگی دارد. بلومبرگ اکونومیکس تاثیر احتمالی سه‌سناریو بر رشد و تورم جهانی را بررسی کرده است. البته، دامنه واقعی خطرات و احتمالات، گسترده‌‌‌تر و پیچیده‌‌‌تر از آن است که این سناریوها آن را دقیقا به تصویر بکشند. حتی پیش‌بینی زنجیره‌‌‌های باریک اقتصادی علت و معلولی در میان نوسانات سال‌های اخیر دشوار و نیز پیش‌بینی جنگ‌‌‌ها بسیار سخت‌‌‌تر است. با این حال، سناریوهایی که در اینجا ترسیم می‌‌‌کنیم حداقل باید به ایجاد تفکر در مورد مسیرهای بالقوه پیش‌رو کمک کنند.

سناریوی ۱: درگیری محدود به غزه

در سال ۲۰۱۴، مرگ سه اسرائیلی، محرک حمله زمینی به غزه بود که بیش از ۲هزار کشته بر جای گذاشت. جنگ فراتر از قلمرو فلسطین گسترش نیافت و تاثیر آن بر قیمت نفت و اقتصاد جهانی کنترل شد. اما تعداد تلفات در حال حاضر بسیار بیشتر و تا چند برابر است. با این حال، یک مسیر احتمالی برای درگیری کنونی اساسا تکرار غم‌‌‌انگیزترین تجربه‌‌‌ها همراه با اجرای سخت‌‌‌گیرانه‌‌‌تر تحریم‌‌‌های ایالات‌متحده بر نفت ایران است.

تهران در سال‌جاری تولید نفت خود را به میزان ۷۰۰‌هزار بشکه در روز افزایش داده است، زیرا مبادلات زندانیان و آزادسازی دارایی‌‌‌ها نشانه گرم شدن روابط با ایالات‌متحده است. اگر این بشکه‌‌‌ها تحت فشار ایالات‌متحده غیر‌قابل فروش شوند، بلومبرگ اکونومیکس تخمین می‌‌‌زند که قیمت نفت ۳ تا ۴دلار در هر بشکه  افزایش یابد. تاثیر این سناریو بر اقتصاد جهانی حداقل خواهد بود؛ به‌خصوص اگر عربستان‌سعودی و امارات با استفاده از ظرفیت اضافی خود، بشکه‌‌‌های از دست رفته ایران را جبران کنند. جانت یلن، وزیر خزانه‌‌‌داری، در مصاحبه‌‌‌ای در نشست سالانه صندوق بین‌المللی پول در مراکش گفت که در این مرحله نشانه‌‌‌هایی از «تاثیر موج‌‌‌های بزرگ اقتصادی» مشاهده نمی‌‌‌کند. یلن گفت: «بسیار مهم است که درگیری بیش از این گسترش نیابد.»

سناریوی ۲: جنگ نیابتی

اگر جنگ به غزه محدود نشود و گسترش یابد چه؟ حزب‌الله، حزب سیاسی و شبه‌نظامی که بازیگری قدرتمند در لبنان است، درگیر این جنگ می‌شود. اگر درگیری به لبنان و سوریه گسترش یابد، جایی که ایران نیز از گروه‌‌‌های مسلح حمایت می‌کند، عملا به یک جنگ نیابتی بین ایران و اسرائیل تبدیل می‌شود و هزینه اقتصادی آن افزایش می‌‌‌یابد. یایر گولان، معاون سابق ستاد ارتش اسرائیل می‌‌‌گوید: «ایران و حزب‌‌‌الله در حال ارزیابی وضعیت هستند.»

بعد از ترور اسماعیل هنیه در تهران، ‌‌‌ تشدید تنش در این خطوط، احتمال درگیری مستقیم بین اسرائیل و ایران را افزایش داده است و احتمالا قیمت نفت را بیش از پیش بالا می‌‌‌برد. در جنگ کوتاه اما خونین اسرائیل و حزب الله در سال ۲۰۰۶، نفت خام ۵دلار در هر بشکه افزایش یافت. علاوه بر شوک ناشی از سناریوی جنگ محدود، یک حرکت مشابه، امروز، قیمت را با ۱۰‌درصد افزایش به حدود ۹۴دلار خواهد رساند.تنش‌‌‌ها همچنین ممکن است در منطقه گسترده‌‌‌تر افزایش یابد. مصر، لبنان و تونس همگی در رکود اقتصادی و سیاسی فرو رفته‌‌‌اند. حملات اسرائیل به حماس باعث اعتراض تعدادی از کشورهای منطقه شده است. در میان تنش‌‌‌ها برای حمایت از فلسطین و با اعتراضات مردمی شکل‌‌‌گرفته برای مجبور کردن کشورها به حمایت از فلسطین، تکرار بهار عربی؛ موجی از اعتراض و شورش که دولت‌‌‌ها را در اوایل دهه ۲۰۱۰ سرنگون کرد، غیرقابل تصور نیست.

تاثیر اقتصاد جهانی در این سناریو از دو شوک ناشی می‌شود: جهش ۱۰درصدی قیمت نفت و حرکت ریسک در بازارهای مالی مطابق با آنچه در بهار عربی رخ داد. این حرکت رشد را به ۲.۴‌درصد کاهش می‌دهد. به غیر از بحران کووید ۲۰۲۰ و رکود جهانی ۲۰۰۹، این ضعیف‌‌‌ترین رشد در سه‌دهه اخیر خواهد بود. افزایش قیمت نفت همچنین حدود ۰.۲واحد‌درصد به تورم جهانی اضافه می‌کند و آن را نزدیک به ۶‌درصد نگه می‌دارد و بر بانک‌های مرکزی فشار می‌‌‌آورد تا سیاست‌‌‌های پولی را حتی در شرایطی که رشد ناامیدکننده است، حفظ کنند.

سناریوی ۳: جنگ ایران و اسرائیل

درگیری مستقیم بین ایران و اسرائیل سناریویی با احتمال کم اما بسیار خطرناک است و می‌‌‌تواند محرکی برای رکود جهانی باشد. افزایش شدید قیمت نفت و کاهش دارایی‌‌‌های ریسک، ضربه مهمی به رشد اقتصادی وارد می‌کند و تورم را یک‌پله بالاتر می‌‌‌برد. حسن الحسن، محقق موسسه بین‌المللی مطالعات استراتژیک می‌‌‌گوید: «هیچ‌کس در منطقه، حتی ایران، نمی‌‌‌خواهد ببیند که مناقشه حماس و اسرائیل به یک جنگ منطقه‌‌‌ای فراگیر تبدیل شود. این امر به آن معنا نیست که این اتفاق نمی‌‌‌افتد؛ به‌خصوص با تنش‌‌‌های بالا بین ایران و اسرائیل.» الحسن می‌‌‌گوید: «احتمال محاسبه اشتباه زیاد است.»

اسرائیل از مدت‌‌‌ها پیش به برنامه‌‌‌های هسته‌‌‌ای ایران به‌عنوان یک تهدید وجودی نگاه می‌‌‌کرد. اقدامات تهران برای ایجاد ائتلاف نظامی با روسیه، احیای روابط دیپلماتیک با عربستان‌سعودی و روابط مشخص و معتدل با ایالات‌متحده بر ناراحتی‌‌‌های رژیم صهیونیستی افزوده است. اسرائیل و آمریکا پیام‌‌‌های متفاوتی درباره همراهی ایران در حمله حماس، به یکدیگر ارسال کرده‌‌‌اند. ران درمر، وزیر امور استراتژیک اسرائیل در ۹اکتبر گفت: «شواهدی وجود دارد که آنها ممکن است از آن مطلع بوده باشند.» نیویورک‌تایمز ۱۱اکتبر گزارش داد که مقامات آمریکایی می‌‌‌گویند شواهدی دارند که رهبران ایران غافلگیر شده‌‌‌اند. آنها ایران را جدا از حماس تعریف کرده‌‌‌اند؛ هرچند از حمایت‌‌‌های ایران از حماس غافل نیستند.

الحسن گفت: «در رویارویی اسرائیل و ایران تهران احتمالا به دنبال فعال کردن کل شبکه نیابتی و شرکای خود در سوریه، عراق، یمن و بحرین است. آنها می‌توانند فهرست بلندبالایی از اهداف سخت و نرم غربی در منطقه را انتخاب کنند.» در این سناریو، افزایش تنش‌‌‌های ابرقدرت‌‌‌ها دستیابی به صلح را دور می‌کند. ایالات‌متحده، متحد نزدیک اسرائیل است، در حالی که چین و روسیه در حال تعمیق روابط با ایران هستند. مقامات غربی نگران هستند که چین و روسیه از این درگیری برای منحرف کردن توجه و منابع نظامی از سایر نقاط جهان استفاده کنند.

 با وجود حدود یک‌پنجم عرضه نفت جهان از منطقه خلیج‌فارس، قیمت‌ها سر به فلک می‌‌‌کشد. تکرار حمله به تاسیسات آرامکو توسط شبه‌‌‌نظامیان طرفدار ایران در سال ۲۰۱۹ که تقریبا نیمی از عرضه نفت عربستان را قطع کرد، دور از ذهن نیست. قیمت نفت خام ممکن است چهار برابر نشود؛ همان‌طور که در سال ۱۹۷۳ زمانی که کشورهای عربی به تلافی حمایت ایالات‌متحده از اسرائیل در جنگ آن سال، تحریمی را اعمال کردند. اما اگر اسرائیل و ایران به سمت یکدیگر موشک شلیک کنند، قیمت نفت ممکن است مطابق با آنچه پس از حمله عراق به کویت در سال ۱۹۹۰ رخ داد، افزایش یابد. با نقطه شروع بسیار بالاتر امروز، جهش به این بزرگی می‌‌‌تواند نفت را به ۱۵۰دلار در هر بشکه برساند.

اگر ایران تصمیم بگیرد تنگه هرمز را ببندد، ظرفیت تولید اضافی در عربستان‌سعودی و امارات ممکن است نتواند عدم‌حضور ایران در بازار را جبران کند، زیرا یک‌پنجم تجارت نفت روزانه جهان از آن عبور می‌کند. با افزودن این اعداد، الگوهای اقتصادی بلومبرگ کاهش یک‌درصدی رشد جهانی را پیش‌بینی می‌کند که این رقم را برای سال ۲۰۲۴ به ۱.۷‌درصد کاهش می‌دهد. تعریف رکود جهانی دشوار است: توسعه سریع اقتصادهایی مانند چین به این معنی است که انقباضات آشکار نادر است. با صرف‌نظر کردن مجدد از شوک‌‌‌های کووید و بحران مالی جهانی، این بدترین نرخ رشد از سال ۱۹۸۲ خواهد بود؛ دوره‌‌‌ای که فدرال‌رزرو نرخ‌های بهره را افزایش داد تا تورم ناشی از شوک نفتی دهه ۱۹۷۰ را مهار کند. شوک نفتی به این بزرگی همچنین تلاش جهانی برای مهار قیمت‌ها را از مسیر خود خارج می‌کند و تورم جهانی را در سال آینده به ۶.۷‌درصد می‌‌‌رساند. در ایالات‌متحده نیز هدف ۲درصدی فدرال‌رزرو دور از دسترس باقی می‌‌‌ماند.