جایگاه ویژه ریاست سازمان بورس نزد دولت

 به‌جرات می‌گویم که رئیس سازمان بورس باید از بدنه بازارسرمایه باشد و گرم و سرد بازار را چشیده باشد؛ همچنین در تمامی رده‌های بازارسرمایه، از پایین تا بالا، پست و مقام‌های مختلف را تجربه کرده باشد تا دغدغه سهامداران را درک کند.   اما با فرض تغییر رئیس سازمان بورس، این سوالات مطرح می‌شود که آیا جایگزینی رئیس سازمان تغییری در روند کنونی و آتی بازار ایجاد خواهد کرد؟ آیا اصلا یک شخص می‌تواند این قابلیت را داشته باشد؟ آیا فعالان بازار چشم‌انتظار رئیس جدید برای مثبت‌شدن بازار هستند؟ آیا مولفه‌های اقتصادی با تغییر رئیس سازمان بورس تغییر خواهند کرد؟ آیا تغییر قوانین توسط رئیس سازمان بورس موجب تغییر در روند بازار خواهد شد؟

آیا هزاران قانون تا به امروز تغییر کرده است؟ آیا تغییری در وضعیت بورس ایجاد شده است؟  پاسخ تمام این سوالات با قاطعیت «خیر» است. منطق عرضه و تقاضا و تعادل در پارامترهای اقتصادی با هیچ عامل خارجی از بین نمی‌رود. درست است که رئیس سازمان بالاترین مقام اجرایی سازمان است و کلیه اختیارات لازم برای اداره امور سازمان را جز آنچه به موجب قانون یا اساسنامه به مرجع دیگری محول شده است دارا خواهد بود و نماینده سازمان نزد کلیه مراجع است، اما عوامل بسیاری بر وضعیت بازار اثر‌گذار هستند.

می‌توان گفت برخی عوامل خارج از کنترل سازمان هستند که لازم است رئیس سازمان ابزارها و قدرت لازم را برای روشنگری و کاهش ابعاد اثرات آنها جهت صیانت از حقوق سرمایه‌گذاران در دست داشته باشد، اما نمی‌‌‌تواند مانع از آنها شود. از این‌رو ریاست سازمان باید همواره در جهت تعامل با بازار پول برآید تا کمترین آسیب به بازارسرمایه برسد. از طرفی برخی موضوعات درون سازمان بورس همچون بهبود زیرساخت‌‌‌هایی که مستقیما زیرنظر ریاست سازمان بورس است، باید مورد مطالبه سرمایه‌گذاران قرار گیرد.