با وجود همه این موارد، اما ایران در وضعیتی گرفتار شده است که طبیعی نیست و نتیجه اقدامات سیاستگذاران است. محمد فاضلی، جامعه‌‌‌شناس و برخی دیگر از پژوهشگران اجتماعی، این وضعیت را هم‌‌‌آیندی یا هم‌‌‌فرسایی بحران‌ها لقب داده و دولت را گرفتار در انبوهی مسائل پیچیده و سخت تصویر می‌کنند. مسعود پزشکیان در چنین فضایی قرار است کار را به سامان رسانده و برای جامعه وضعیت بهتری را رقم بزند. در تاریخ تحولات سیاسی ایران، رد بی‌‌‌شمار سیاستمداران به چشم می‌‌‌خورد که برای تغییر و تحول ایران ایده‌‌‌های خود را طرح کرده و به مقام اجرا رساندند. محمدعلی فروغی، ابوالحسن ابتهاج، محمد مصدق، حسن ارسنجانی، جمشید آموزگار و علینقی عالیخانی پیش از انقلاب و  اکبر هاشمی رفسنجانی، محمد خاتمی، محمود احمدی‌نژاد، محمدجواد ظریف و حسن روحانی پس از انقلاب از نمونه‌‌‌هایی هستند که فارغ از قوت و ضعف ایده‌‌‌ها و نحوه اجرا تلاش داشتند طرحی نو درانداخته و تفکرات خود را محور اجرا قرار دهند.

بااین‌حال خط اتصال همه این تجارب به یکدیگر در شکست برنامه‌‌‌ها و حرمان پس از آن قابل مشاهده است. حتی امیرکبیر که اصلاحات اساسی را با قدرت بالا و پشتیبانی شاه به پیش برد نیز نتوانست چوب را به خط پایان برساند و در میانه راه قربانی شد. با وجود چنین تاریخ کم‌‌‌بضاعتی از موفقیت سیاستگذاری در ایران، چگونه می‌‌‌توان توصیه‌‌‌ یا نظام‌‌‌نامه‌‌‌ای برای هدایت دولت چهاردهم نوشت یا به سیاستمداران جهت بهبود عملکرد و توفیق در تحقق اهداف مشورت داد؟ بدیهی است مساله توسعه در ایران به این معنی که اولا ساختار تولید در کشور از حالت معیشتی و تیولداری به شکل صنعتی و رقابت‌‌‌پذیر درآمده و ثانیا ساختار حکمرانی ریل‌‌‌گذار موفقیت اقتصاد شود، موضوع غامضی است. سخت و مهیب تا این حد که گاه سیاستمدار اصلاح‌‌‌خواه و تابع اصول دقیق توسعه نه‌تنها توان تحقق اهداف را نمی‌‌‌یابد، بلکه حتی در میانه راه از اسب مراد به زیر کشیده می‌شود.

این وضعیت گاه در نتیجه تحولات سیاسی و اجتماعی و گاه به شکل غیرمترقبه و طبیعی زمینه پایان کار سیاستمدار و بی‌‌‌عاقبت ماندن تلاش برای توسعه را رقم می‌‌‌زند. در فضایی با این مختصات بسیاری معتقدند آنچه سبب می‌شود تا امکان موفقیت سیاستمدار افزایش یافته و دستیابی به توسعه امکان‌‌‌پذیر شود، اجماع‌‌‌سازی است؛ کاری که ظاهرا دستور کار اصلی مسعود پزشکیان و دولت چهاردهم برای کلید زدن پروژه ایران است. بااینکه بسیاری بر مساله اجماع، چیستی و چرایی آن و برخی ویژگی‌‌‌های فنی اجماع در فضای فعلی سیاست در ایران انتقاداتی وارد می‌کنند، اما همگان متفق‌‌‌القول‌‌‌اند که غلبه بر مشکلات کنونی جز از مسیر اجماع نیروی همه طرف‌‌‌های سیاسی ممکن نیست. پرونده امروز «باشگاه اقتصاددانان» بحثی در باب انتخاب وزرای دولت چهاردهم و نیز مسیر حرکت این دولت در طول سال‌های آتی است.