برجام منطقهای شکل میگیرد؟
اگرچه شاید خیلیها سیاست خارجی او را با برجام یا برنامه هستهای ایران گره بزنند، اما حقیقت این است که این روزها نیاز ایران به زرادخانه دیپلماسی و قدرت نرم در منطقه افزایش یافته است. صفحه شطرنج منطقه این روزها بسیار پیچیده شده و بازیگران متعدد، تنشهای بالا و موقعیتهای حساس، میتواند چالشی بزرگ برای هر سیاستمداری باشد. جنگ غزه و تبعات امنیتی آن برای کل منطقه و ایران محسوس است. رژیم صهیونیستی تلاشهای خود برای جنگافروزی و تشویق تهران به جنگ را افزایش داده و تلاش میکند با ایجاد جو رسانهای، ارتباط میان ایران و گروههای نزدیک به تهران از جمله حماس را تخریب کند. در سوریه، از یکسو تغییر رویکرد بشار اسد به ایران و از سوی دیگر افزایش نفوذ نظامی ترکیه در شمال این کشور، مساله مهمی برای عمق استراتژیک کشور محسوب میشود. ترکیه همین نفوذ روزافزون نظامی و البته اقتصادی و هویتی را در اقلیم کردستان عراق هم دنبال میکند.
در شمال غرب کشور، پرونده قفقاز و کریدور زنگزور همچنان پروندهای باز روی میز دیپلماسی کشور است. در شرق کشور، افغانستان و پاکستان با افزایش قدرت طالبان در حال بدل شدن به کانون رشد گروههای تکفیری در کل منطقه هستند. تنشزدایی با کشورهای عربی با ظرافت در حال اجرایی شدن است و افزایش تعاملات در حوزههای اقتصادی، زیستمحیطی و امنیتی مشترک برای تداوم بازی بزرگ روی میز وزارت خارجه حیاتی است. عراقچی برای این بازی بزرگ، نیازمند اتخاذ رویکردی مشخص و استراتژی کلان است که در عین حال انعطاف بالایی در برابر چالشهای هر روزه و پیشبینینشده داشته باشد. با توجه به شناخت نسبی که از دکتر عراقچی وجود دارد، ایشان احتمالا تمرکز کلان سیاست کشور را روی «تنشزدایی» بهعنوان ادامه روند وزارت امور خارجه از دوره پیش اما با شیبی بهمراتب تندتر خواهد گذاشت.
با این «اما و اگر» مهم که نباید توقع بیش از انتظاری از نقش و جایگاه وزیر امور خارجه در کشور داشت و وزارت خارجه ایران صرفا یکی از دستگاههای تعیین استراتژی و اجرایی کردن آن است و سیاست خارجی به تمام و کمال پای وزیر امور خارجه کشور نوشته نمیشود، شاید بتوان راهبرد احتمالی وزارت خارجه تحت هدایت عراقچی را «بازسازی چارچوب امنیتی منطقه» نامید. اگرچه چارچوب اعتمادسازی با غرب براساس مدل برجام به هر ترتیبی که بوده شکست خورد، اما نمیتوان با قطعیت گفت چنین شکستی برای خاورمیانه هم الزاما رخ خواهد داد. عراقچی با آگاهی از نحوه بازی همزمان با بازیگران مختلف، بهعنوان یک دیپلمات حرفهای، دستکم روی کاغذ این فرصت را دارد که به ایجاد سازوکارهای امنیتی خاورمیانه کمک کند. از نگاه تهران، منطقه به یک چارچوب امنیتی جدید با همکاری دولتهای مشروع منطقه و مدیریت مداخله قدرتهای فرامنطقهای نیاز دارد. چنین چارچوب امنیتی نیازمند اعتماد متقابل کلان بازیگران در منطقه است؛ اعتمادی که به نظر نمیرسد با توجه به فضای فعلی بهسادگی به دست بیاید و نیازمند ارادهای قوی و وزیر امور خارجهای مقتدر و مصمم است.
بازسازی چارچوب امنیتی منطقه، میتواند به معنای ایجاد سازوکاری جدید میان کشورهای مختلف منطقه با رویکرد ثبات، افزایش همکاریهای اقتصادی و تامین حداقل امنیت آن با ایجاد رویکردهای دیپلماسی برای حل و فصل مسائل به جای تهدید به جنگ و تنشآفرینی باشد. مهمترین موضوعات روز سیاست خارجی منطقهای ایران از دید دکتر عراقچی که در کمیسیون امنیت ملی کشور طرح شد، توسعه روابط اقتصادی با کشورهای منطقه از طریق دیپلماسی و یافتن کریدورهای مختلف، دیپلماسی مرزی و تقویت نمایندگیهای ایران در خارج و در نتیجه فعالتر شدن دیپلماسی کشور در سطح جهانی، مدیریت تخاصم با آمریکا در منطقه و در سطح جهانی و تقویت روابط با چین و روسیه است. چنین اولویتهایی نیازمند ترسیم سیاست ایران، هم در قبال یک به یک بازیگران منطقه و هم خود منطقه بهطور عامل است.
بنابراین در خصوص افغانستان به نظر میرسد وزارت خارجه تحت سکانداری عراقچی تداوم تعامل ناگزیر با طالبان در ابعاد اقتصادی و امنیتی را ضمن حل مسائل مربوط به مهاجران غیرقانونی دنبال خواهد کرد. با توجه به اهمیت بحران آبی در مناطق مرزی شرق کشور و تمرکز عراقچی بر موضوعات آبی، احتمالا وزیرخارجه حل مسائل مرتبط با هیرمند از راههای دیپلماتیک را نیز در اولویت قرار میدهد. هرچند اینها کافی نیست و وزارت خارجه در کنار دیگر دستگاهها باید برای مقابله با رشد تروریسم تکفیری در این کشور و حتی پاکستان، از رویکردهایی نظیر ایجاد سازوکارهای منطقهای مبارزه با تروریسم حمایت کند.
سیاست ایران در قبال عراق به تلاش برای ثبات در این کشور، افزایش همکاریهای دوجانبه با عراق و تامین امنیت مرزهای غربی مرتبط میشود و تلاشهای وزارت خارجه برای بهبود دیپلماسی عمومی در این کشور احتمالا ادامه خواهد داشت. باید توجه داشت که در معماری امنیتی منطقه، همکاری ترکیه و سعودیها ضروری است. در ارتباط با سعودیها، تهران این فرصت را دارد که روابط را در سایه بهبود تعاملات اقتصادی بهبود بخشد. در واقع اقتصاد میتواند نقطه اتکای تعاملات با سعودیها باشد که از آن طریق در سایر بخشها نیز تنشزدایی رخ دهد. دستگاه وزارت خارجه ایران میتواند ایجاد یک بلوک اقتصادی منطقهای را پیشنهاد دهد که تجارت، سرمایهگذاری و توسعه زیرساختها را ارتقا دهد. نباید فراموش کرد، دههها بیاعتمادی و رقابت بین ایران و عربستانسعودی یکشبه از بین نمیرود. ایجاد اعتماد فرآیندی تدریجی خواهد بود که به صبر و تلاش مستمر نیاز دارد. درخصوص ترکیه، وضعیت بیشتر شبیه تداوم یک رقابت چند سدهای است.
نوسان در روابط دو کشور با توجه به تعارضهای منافع طرفین در قفقاز، شمال سوریه و شمال عراق از یکسو و دیدگاههای مشترک درخصوص برخی مسائل منطقهای از سوی دیگر ادامه خواهد داشت. با این همه در اینجا نیز اقتصاد، محور مهمی برای همکاریهای رو به رشد به دور از سایههای تحریمی است. با توجه به رویکرد آیندهنگرانه و عملگرایانهای که در آقای عراقچی مشاهده شده است، وی پتانسیلهای ایجاد برجام منطقهای را دارد. این برجام منطقهای میتواند با نقشآفرینی کشورهای عرب حوزه خلیجفارس بهعنوان مهمترین کشورهایی که باید نسبت به آنها اعتماد دوجانبه گسترش یابد، کشورهای همسایه (عراق، افغانستان، پاکستان و...) از طریق بهبود روابط امنیتی و اقتصادی، ایجاد تعادل در روابط با قدرتهای جهانی، بهبود همکاری با سازمانهای منطقهای یا ایجاد سازمانهای منطقهای جدید و تاثیرگذار همراه باشد و مهمترین مساله آن حفاظت کشور از «بروز یک جنگ خشونتبار» و «گسترش تروریسم تکفیری»، «بهبود شرایط اقتصادی کشور از طریق تسهیل روابط بانکی و مالی و توسعه کریدورهای حملونقل»، افزایش اعتماد و تعاملات منطقهای برای مقابله با نفوذ قدرتهای بینالمللی و تحمیل منافع آنها به منطقه باشد.
در نهایت نباید فراموش کرد، این مساله که آقای عراقچی انتظارات برای شکل دادن به خاورمیانهای آرامتر را برآورده خواهد کرد یا صرفا مسیر کند و لغزنده تنشزدایی در منطقه را ادامه خواهد دهد، نهتنها به شخصیت و توانمندی وی بستگی دارد، بلکه به خواست و عملکرد سایر کنشگران منطقه نیز وابسته است.