نگاهی به کاربرد هوش مصنوعی در حکمرانی
در سالهای اخیر، سازمانهای دولتی در سراسر دنیا به منظور بهینهسازی کیفیت خدمات خود و ارتقای عدالت اجتماعی، بهکارگیری فناوریهای پیشرفته را در دستور کار خود قرار دادهاند. در نیمقرن گذشته، ابزارهای تحلیلی متعددی برای تقویت کارآیی و دقت در حوزههای مختلف دولتی معرفی شدهاند. این ابزارها به سازمانها کمک کردهاند تا در زمینههایی مانند توزیع کمکهای عمومی، امنیت عمومی و سیاستهای مالی، به نتایج بهتری دست یابند. با ظهور مفاهیمی مثل انقلاب صنعتی چهارم و پیشرفتهای سریع در زمینه هوش مصنوعی، سازمانها اکنون به استفاده از این فناوریهای نوین روی آوردهاند تا فرآیندهای خود را بهینهسازی کرده و ارزش بیشتری به خدمات خود بیفزایند.
تکامل فناوری و نوآوری در طول تاریخ همواره مسیر جدیدی برای تحول و پیشرفت باز کرده است. انقلاب صنعتی اول که با معرفی ماشینهای بخار و مکانیزاسیون صنایع نساجی در اواخر قرن هجدهم آغاز شد، نخستین گام در این مسیر بود. این دوره نهتنها حجم و کیفیت تولید را به طور چشمگیری افزایش داد، بلکه زیربنای رشد اقتصادی جهانی را نیز فراهم کرد.
در نیمه دوم قرن نوزدهم شاهد انقلاب صنعتی دوم بودیم؛ دورانی که تحولی بنیادین در روشهای تولید و زندگی بشری به وجود آورد. سپس در دهه ۱۹۷۰ میلادی، فناوری اطلاعات و اتوماسیون به صحنه آمدند و انقلاب صنعتی سوم را رقم زدند؛ تحولی که زمینهساز دگرگونیهای فراوان در صنعت و جامعه شد. امروزه، با ورود به عصر انقلاب صنعتی چهارم (Industry ۴.۰)، شاهد ادغام بیسابقهای از فناوریهای دیجیتال، فیزیکی و بیولوژیکی هستیم. این انقلاب جدید، با بهرهگیری از هوش مصنوعی، اینترنتاشیا، بلاکچین و دیگر فناوریهای نوین، نهتنها روشهای تولید و کسبوکار را دگرگون کرده، بلکه تاثیرات عمیقی بر جنبههای مختلف زندگی انسانها گذاشته است. برآوردهای صورتگرفته نشان میدهد که انقلاب صنعتی چهارم نوآوری را در شرکتهای مستقر و استارتآپها تقویت کرده و از هوش مصنوعی برای یافتن جریانهای درآمدی جدید و دسترسی به بازارهای گستردهتر بهره میگیرد. از همین رو، میتوان نتیجه گرفت که این انقلاب، رشد در بخشهای مبتنی بر فناوری را تسریع میکند و رقابت و پویایی اقتصاد جهانی را تقویت میکند.
هوش مصنوعی و تحولی بدیع در عرصه حکمرانی
مساله حکمرانی مبتنی بر هوش مصنوعی، یکی از اساسیترین تحولاتی است که با سرعت گرفتن پیشرفت این فناوری، مورد توجه بسیاری از متخصصان قرار گرفته است. حکمرانی هوشمند به استفاده از فناوریهای نوین، بهویژه هوش مصنوعی، برای بهبود فرآیندهای تصمیمگیری و مدیریت منابع در سطح دولتی و سازمانی اطلاق میشود. متولیان حکمرانی در این شیوه با بهرهگیری از کلان دادهها و الگوریتمهای پیشرفته، قادر هستند تحلیلهای دقیقی از وضعیت موجود ارائه دهند و براساس این تحلیلها، سیاستها و تصمیمات کارآمدتری اتخاذ کنند. براساس دادههای آماری، تعداد لوایح مرتبط با هوش مصنوعی در ۱۲۷ کشور جهان از یکمورد در سال ۲۰۱۶ به ۳۷مورد در سال ۲۰۲۲ رسیده و به طور خاص اتحادیه اروپا قانون هوش مصنوعی خود را تصویب کرده است؛ قانونی که نخستین قانون جامع فناوری مذکور به شمار میرود.
هوش مصنوعی بهعنوان یک محرک تحولآفرین، پتانسیل بالقوهای برای ارتقای کیفی تصمیمگیری در سطوح مختلف حکمرانی دارد. هوش مصنوعی به ابزاری قدرتمند برای مدیریت هوشمندانه بحرانها تبدیل شده است. با بهرهگیری از الگوریتمهای یادگیری تقویتی، سیستمهای مبتنی بر هوش مصنوعی میتوانند راهکارهای بهینهای را برای پیشگیری، تشخیص زودهنگام و پاسخگویی موثر به بحرانها ارائه دهند. علاوه بر این، هوش مصنوعی میتواند در حوزههای مختلفی مانند سیاستگذاری، مدیریت شهری و خدمات عمومی، با ارائه بینش دادهمحور، تصمیمگیریها را دقیقتر، شفافتر و کارآمدتر سازد. بنابراین، بهجرات میتوان یکی از کاربردهای برجسته هوش مصنوعی در حکمرانی هوشمند را تحلیل دادهها و پیشبینی روندها دانست. الگوریتمهای هوش مصنوعی با بررسی کلاندادهها و شناسایی الگوهای پنهان، روندهای آینده را با ضریب خطایی قابل چشمپوشی، پیشبینی میکنند. این قابلیت به دولتها و سازمانها کمک میکند تا تصمیمات راهبردی مناسب و مطلوبی اتخاذ کنند و برنامهریزی بلندمدت بهتری داشته باشند.
دولتهای پیشرفته بهطور گسترده از هوش مصنوعی برای بهبود فرآیندهای حکمرانی و ارائه خدمات بهتر به شهروندان استفاده میکنند. در اینجا به چند مثال از کاربردهای هوش مصنوعی در کشورهای مختلف اشاره میکنم:
اخیرا پژوهشگران دانشگاه ماساچوست آمریکا یکی از نمونههای برجسته کاربرد هوش مصنوعی در حوزه سیاست را معرفی کردهاند. این محققان یک روبات نویسنده را توسعه دادهاند که میتواند متنهای سخنرانی سیاسی با کیفیت و معتبری تولید کند. این تیم با بهرهگیری از فناوری پیشرفته گوگل اِنگرام (Google N-Gram) و آموزش هوش مصنوعی با تحلیل ۴هزار سخنرانی ارائهشده در کنگره آمریکا، توانستهاند این دستاورد را محقق سازند. گزارشها نشان میدهند که در جنگ اوکراین نیز از تحلیل دادههای مبتنی بر هوش مصنوعی استفاده شده است. ایالاتمتحده با تحلیل استراتژیها و تاکتیکهای روسیه از طریق هوش مصنوعی، موفق به پیشبینی برنامههای آتی این کشور شده است. علاوه بر این، به نظر میرسد کشورهای متعددی از جمله روسیه، آمریکا، اتحادیه اروپا، بریتانیا، امارات متحده عربی و قطر هماکنون از هوش مصنوعی در سیاست خارجی خود بهره میگیرند. بهعنوان مثال، وزارت امور خارجه آمریکا از این فناوری برای تدوین توافقنامههای بینالمللی استفاده میکند.
در برخی شهرها مانند لسآنجلس، از AI برای پیشبینی مناطق با احتمال بالای وقوع جرم استفاده میشود. این سیستمها براساس دادههای تاریخی و الگوریتمهای یادگیری ماشین، به پلیس کمک میکنند تا منابع خود را بهطور موثرتر تخصیص دهند. سازمان مالیاتی بریتانیا از هوش مصنوعی برای شناسایی و مقابله با تقلبهای مالیاتی استفاده میکند. این سیستمها قادرند الگوهای مشکوک را در دادههای مالی شناسایی کرده و به کاهش فرار مالیاتی کمک کنند.
سنگاپور بهعنوان یکی از پیشرفتهترین شهرهای جهان در زمینه استفاده از فناوریهای هوش مصنوعی برای مدیریت شهری هوشمند شناخته میشود. این کشور با استفاده از AI و دیگر فناوریهای نوین، توانسته است بسیاری از جنبههای زندگی شهری را بهبود بخشد. دولت استرالیا از AI برای پیشبینی و مدیریت حوادث طبیعی مانند آتشسوزیهای جنگلی استفاده میکند. این سیستمها با تحلیل دادههای هواشناسی و محیطی، به بهبود آمادگی و واکنش به این حوادث کمک میکنند. بانکهای بزرگی مانند JPMorgan Chase و Bank of America از AI برای تشخیص تقلب در معاملات استفاده میکنند. این سیستمها با تحلیل الگوهای تراکنشها و شناسایی رفتارهای مشکوک، میتوانند بهسرعت هشدار دهند و اقدامات پیشگیرانه انجام دهند.
شرکتهایی مانند Betterment و Wealthfront در ایالاتمتحده از AI برای ارائه خدمات مشاوره مالی خودکار استفاده میکنند. این پلتفرمها با تحلیل پروفایل ریسک مشتریان و شرایط بازار، پیشنهادهای سرمایهگذاری شخصیسازیشده ارائه میدهند. JPMorgan Chase از یک سیستم AI به نام (COIN (Contract Intelligence استفاده میکند که با استفاده از پردازش زبان طبیعی، میتواند اسناد حقوقی را تحلیل کرده و خطاها و تناقضات را شناسایی کند. این سیستم میتواند هزاران سند را در زمان کوتاهی تحلیل کند که به صرفهجویی در زمان و هزینه منجر میشود. HSBC در برخی شعب خود در آسیا از فناوری تشخیص چهره AI برای احراز هویت مشتریان استفاده میکند. این سیستمها میتوانند بهسرعت هویت مشتریان را تایید و از تقلبهای مرتبط با هویت جلوگیری کنند.
چالشهای پیشروی حکومتها
حکومتها با چالشهای متعددی در استفاده از هوش مصنوعی در حکمرانی روبهرو هستند که میتواند مانع بهرهبرداری کامل از پتانسیلهای این فناوری شود. این چالشها شامل کمبود استعدادهای تخصصی، محدودیت در سرمایهگذاریهای تحقیق و توسعه و قوانین نامشخص هستند. یکی از مشکلات اصلی، کمبود منابع انسانی متخصص است. نیاز به نیروی انسانی ماهر و آموزشدیده برای مدیریت و استفاده صحیح از AI ضروری است. این کمبود میتواند بهطور مستقیم بر کارآیی پیادهسازی فناوری AI تاثیر بگذارد و مانع تحقق اهداف دولتی شود. علاوه بر این، سرمایهگذاری محدود در تحقیق و نوآوری یکی دیگر از موانع مهم است. پیادهسازی و بهروزرسانی تکنولوژیهای هوش مصنوعی نیازمند سرمایهگذاریهای قابلتوجه در تحقیق و توسعه است. بدون این سرمایهگذاریها، توانایی حکومتها در بهرهبرداری از فناوریهای نوین و ایجاد راهحلهای موثر کاهش مییابد.
قوانین و مقررات نامشخص نیز چالش قابلتوجهی است. تدوین قوانین و مقررات مناسب برای استفاده از AI در حکمرانی، پیچیده و زمانبر است. قوانین ناکافی یا مبهم میتوانند موجب عدمشفافیت در فرآیندهای تصمیمگیری، نقض حریم خصوصی و ایجاد مشکلات اخلاقی شوند. اطمینان از وجود قوانین مناسب و واضح برای حفاظت از حقوق شهروندان و تنظیم استفاده از AI امری حیاتی است. در نهایت، مسائل اخلاقی و امنیت دادهها نیز باید مورد توجه قرار گیرند. جمعآوری و تحلیل دادههای وسیع توسط AI ممکن است به نقض حریم خصوصی و مشکلات امنیتی منجر شود. برای مقابله با این مسائل، نیاز به توسعه چارچوبهای اخلاقی و اقدامات امنیتی مناسب است.
مجموعه این چالشها نیازمند رویکردهای جامع و همکاری میان بخشهای مختلف دولتی، خصوصی و دانشگاهی است تا بتوان به نحو احسن از پتانسیلهای هوش مصنوعی بهره برد و از موانع موجود عبور کرد. به زعم بسیاری از کارشناسان و با اتکا به شواهد موجود، میتوان نتیجه گرفت که آینده هوش مصنوعی در حکمرانی پر از پتانسیل و فرصتهای جدید است. از همینرو انتظار میرود که هوش مصنوعی با تداوم پیشرفت مستمر خود به یکی از ارکان اصلی حکمرانی آینده تبدیل شود. این به آن معناست که دولتها و کسبوکارها میتوانند از هوش مصنوعی برای بهبود خدمات عمومی، افزایش شفافیت و پاسخگویی و ارتقای کارآیی سیستمهای دولتی و شرکتی استفاده کنند. هوش مصنوعی این قابلیت را دارد که به دولتها کمک کند تا به شکلی فعال و بهینه با چالشهای پیچیدهای مانند تغییرات اقلیمی، بحرانهای اقتصادی و مسائل امنیتی مواجه شوند.
در نهایت شاید طرح مجدد این بحث خالی از لطف نباشد که هوش مصنوعی با تمام چالشهای خود، فرصتهای بینظیری را برای بهبود حکمرانی و افزایش کارآیی سیستمهای دولتی و بخش خصوصی فراهم میکند و ذینفعان در همه بخشها با رویکردی مسوولانه و اخلاقی به استفاده از این فناوری، میتوانند به تحقق اهداف حکمرانی هوشمند و بهبود کیفیت ارائه خدمات خود دست یابند.