۷ ماه بینتیجه
بهرغم فشار واشنگتن، به نظر میرسد که اسرائیل برای عملیات بزرگ در شهر رفح برنامهریزی میکند که فقط دستاوردهای نظامی جزئی را به همراه خواهد داشت و در عین حال، بحران انسانی غزه را تشدید خواهد کرد. ارتش اسرائیل مدعی است که عملیات متعدد این رژیم ۱۸گردان از ۲۴گردان حماس را منحل کرده است. اسرائیل همچنین چند تن از رهبران ارشد نظامی این گروه از جمله «مروان عیسی» را که به طراحی حمله ۷اکتبر کمک کرد و شاید سومین رهبر مهم حماس در غزه بود، کشت. نیروهای اسرائیلی بسیاری از تونلها و انبارهای تسلیحات حماس را ویران کردند. کشتن عیسی اگرچه ضربهای به حماس بود، اما «یحیی سنوار» همچنان آزاد است. ساختار حماس هنوز شکسته نشده است. حماس هنوز هزاران مبارز آماده رزم دارد.
اعضای آن اکنون در گروههای کوچکتر میجنگند و با گروههایی متشکل از دهها نفر یا کمتر به نیروهای اسرائیلی حمله میکنند و سپس در آوار پنهان میشوند یا به داخل تونلهای باقیمانده میروند. شاید بزرگترین شکست اسرائیل مربوط به گروگانها باشد. هیچ پاسخ سادهای برای معمای گروگانگیری وجود ندارد. اکنون در اسرائیل نوعی دوقطبی دیده میشود: کسانی که مایل به آتشبس هستند تا گروگانها بتوانند بازگردانده شوند و کسانی (مانند نتانیاهو) که ترجیح میدهند جان گروگانها را به خطر بیندازند اما حماس نابود شود. اگر حماس دوباره قدرت را به دست آورد، سعی میکند حداقل بخشی از زیرساختهای خود را بازسازی کند. هر آسیبی که حماس متحمل شده باشد، این گروه در مقایسه با رقبای خود همچنان دارای محبوبیت است. اکثر فلسطینیها حمله ۷اکتبر را موجه میدانند؛ از جمله ۷۱درصد از مردم غزه. اگرچه نظرسنجیها نشان میدهد که فلسطینیها از همه جناحهای کنونی ناامید شدهاند، اما حماس بیش از دوبرابر رقیب اصلی خود -تشکیلات خودگردان فلسطین که در کرانه باختری سیطره دارد- محبوبیت دارد. موفقیتهای تاکتیکی اسرائیل هزینههای انسانی زیادی برای مردم غزه و پیامدهایی جدی برای اسرائیل به همراه داشته است:
۱. بیش از ۳۳هزار فلسطینی در غزه جان خود را از دست دادند که بسیاری از آنها کودک بودند. بسیاری دیگر آواره شدهاند و بسیاری هم در معرض خطر قحطی و بیماری هستند. اسرائیل در کمکرسانی تعلل میکند.
۲. با استناد به بیتفاوتی اسرائیل نسبت به هزینههای انسانی جنگ، مقامات اروپایی به طور فزایندهای زبان به انتقاد گشودهاند و نظرسنجیها نشان میدهد که مردم اروپا نیز کمتر از اسرائیل حمایت میکنند.
۳. در دهه گذشته، اسرائیل نه بر روی دوستی با غرب، بلکه بر عادیسازی روابط با کشورهای عربی طرفدار غرب و عربستانسعودی متمرکز شده بود. اما اکنون، دولتهای عربی که با اسرائیل صلح کردند -مانند مصر و امارات متحده عربی- تحت فشار مردم خود قرار دارند؛ مردمی که نسبت به کارزار اسرائیل در غزه و رفتارش با فلسطینیها ابراز خشم میکنند. عربستانسعودی که پیش از ۷ اکتبر در حال بررسی عادیسازی روابط با اسرائیل بود، اکنون اصرار دارد که اسرائیل باید قبل از ازسرگیری مذاکرات، ابتدا با طرح تشکیل کشور فلسطین موافقت کند.
۴. حمایت ایالاتمتحده نیز کاهش یافته است. در میان آمریکاییها به طور کلی، دیدگاههای مطلوب نسبت به اسرائیل از ۶۸درصد در سال گذشته به ۵۸درصد کنونی کاهش یافته است. این کاهش در میان جوانان آمریکایی شدیدتر است؛ جایی که جانبداری از اسرائیل از ۶۴درصد به ۳۸درصد کاهش یافته است.
۵. جنگ غزه ممکن است زمینه را برای تغییر نسلی در سیاست خارجی ایالاتمتحده فراهم کند. رایدهندگان دموکرات اکنون بیش از اسرائیلیها نسبت به فلسطینیها ابراز همدردی میکنند. رئیسجمهور بایدن که در روزهای پس از ۷اکتبر بهشدت در کنار اسرائیل قرار گرفت، اکنون پیوسته در حال انتقاد بیشتر از اسرائیل است.
۶. اگرچه جنگ اسرائیل در غزه در میان اسرائیلیها هوادارانی دارد، اما دولت نتانیاهو درگیر است و ضعف سیاسی آن پیامدهای عمیقی در راستای مبارزه با حماس دارد. قبل از ۷ اکتبر، اعتراضات ضد دولتی بسیاری، اسرائیل را فراگرفته بود. نتانیاهو حتی با وجود ادامه جنگ با اتهامات فساد روبهروست و او از حفظ ائتلاف خود ناامید است. اگر انتخابات امروز برگزار شود، نظرسنجیها نشان میدهد که او به رقیب خود، بنیگانتس که در حال حاضر در کابینه جنگی نتانیاهو خدمت میکند، شکست خواهد خورد.
۷. نتانیاهو برای تضمین یک ائتلاف سیاسی متحد و در نتیجه اجتناب از برگزاری انتخابات در کوتاهمدت، با آتشبس مخالفت و سعی کرده که راست افراطی را راضی نگه دارد و در برابر درخواستها برای خدمت بیشتر مذهبیهای اسرائیلی در ارتش مقاومت کند. وزرای افراطی مانند بزالل اسموتریچ و ایتامار بن گویر نهتنها با آتشبس با حماس مخالفند، بلکه بهشدت با تشکیلات خودگردان نیز مخالفند. بیزاری آنها نشان میدهد که چرا نتانیاهو درخواستها از تشکیلات خودگردان برای ایفای نقش در اداره غزه پس از جنگ را رد کرده است. معلوم نیست رویکرد سختگیرانه اسرائیل بتواند به دستاوردهای بیشتری در زمین دست یابد.
در ماه مارس، نتانیاهو طرحی را برای حمله به رفح (آخرین پایگاه حماس در غزه که اکنون بیش از یکمیلیون آواره فلسطینی در آن پناه گرفتهاند) تصویب کرد. اگر کابینه این طرح را عملی کند شاید بتواند ضرباتی به حماس وارد کند، اما این کار به بهای جان غیرنظامیان تمام خواهد شد. همچنین شاید بتواند به سنوار دست یابد، اما سود تاکتیکی این هم محدود است؛ زیرا حماس رهبران زیادی در صف دارد که میتواند آنها را جایگزین کسانی که از دست داده است کند.
منبع: فارن پالیسی