چین و ابتکارهای دولت در بازار برقیها
دولتهای مرکزی و محلی در کشورهای بزرگ اهداف بلندپروازانهای را در زمینه گذار به خودروهای برقی تعیین و سیاستهای مختلفی را برای ارتقای این فناوری اجرا کردهاند. این سیاستها شامل یارانه برای خریداران خودروهای برقی در جهت کاهش هزینه خرید اولیه در قالب اعتبارات مالیاتی یا تخفیف، یارانه برای ایستگاههای شارژ بهمنظور کاهش هزینه نصب و طیف وسیعی از سیاستهای غیرمالی مانند یارانه برق برای شارژ، امتیاز پارکینگ و امتیازات استفاده از مسیرهای ویژه است. علاوه بر این سیاستهای هدف طرف تقاضا، سیاستهای طرف عرضه وجود دارد که خودروسازان را ملزم میکند به هدف افزایش سهم خودروهای برقی در سبد محصولات جدید خود و استانداردهای مصرف سوخت که میانگین مصرف سوخت خودروهای جدید را هدف قرار میدهد، برسند.
مداخله دولت در صنعت و بازار خودروهای برقی را میتوان از منظر شکستهای متعدد بازار که ممکن است در بازار خودروهای برقی وجود داشته باشد توجیه کرد. این شکستهای بازار شامل درک نادرست مصرفکننده یا اطلاعات ناقص در مورد ویژگیهای محصول (به عنوان مثال، صرفهجویی در کیفیت یا هزینه سوخت)، قیمتگذاری ناکافی عوامل خارجی (آلودگی هوای محلی و گازهای گلخانهای ناشی از مصرف بنزین خودرو) و سرریزهایی مانند سرریزهای فناوری در میان خودروسازان است.در حالی که سیاست بهینه برای رسیدگی به هر شکست بازار ممکن است متفاوت باشد، یارانههای مصرفکننده به دلیل راحتی اجرا و جذابیت سیاسی، رایجترین راهبرد مورد استفاده بوده است. درک پیامدها و مقرونبهصرفه بودن یارانههای مصرفکننده و سایر سیاستها در طراحی سیاستهایی برای ارتقای فناوری خودروهای برقی حیاتی است.
تجربه چین بهعنوان بزرگترین بازار خودروی جهان در این زمینه قابلتوجه است که اگرچه نخستین کشوری نبود که بازار خودروهای برقی در آن شکل گرفت، بهسرعت توانست سهم این خودروها را از کل میزان فروش خودرو در بازار خود افزایش دهد.درک نقش محرکهای سیاستی ترویج خودروهای برقی در چین به دو دلیل مهم است: اول، با توجه به رشد بیسابقه مالکیت خودرو و افزایش تقاضا، چین حدود ۵۰درصد از افزایش مصرف نفت جهان را در دو دهه گذشته به خود اختصاص داده است. بنابراین انتقال از خودروهای احتراق درونسوز به خودروهای برقی در چین میتواند پیامدهای مهمی برای بازارهای نفت و انرژی جهان و انتشار جهانی گازهای گلخانهای داشته باشد. دوم، تمام خودروسازان بزرگ بینالمللی دارای امکانات تولید در چین به شکل سرمایهگذاری مشترک (جوینتونچر) با خودروسازان داخلی هستند.
جوینتونچرها حدود دو سوم بازار را به خود اختصاص داده و بر بخش پرمیوم تسلط دارند، در حالی که واردات خودرو تنها حدود ۵درصد از بازار است. چین یک زمین آزمایشی حاصلخیز برای فناوریهای جدید و کاهش هزینه باتریها -مولفه هزینهای که برای گذار خودروهای برقی حیاتی است- فراهم میکند که برای صنعت حملونقل جهانی سودمند است.تجربه چین نشان میدهد که ارائه یارانههای سخاوتمندانه برای مصرفکنندگان از طرف دولت مرکزی و استانها نقش مهمی ایفا کرده و نیمی از فروش خودروهای برقی از سال ۲۰۱۵ به دلیل این مشوقها بوده است. دوم اثربخشی سیاست پلاک سبز است که طی آن به خودروهای برقی پلاکی با رنگ متمایز از خودروهای معمولی داده میشود. این سیاست هزینه پایینی داشته اما از نظر اجتماعی و روانی نتایج خوبی به همراه دارد و اهمیت حفاظت از محیطزیست و نقش مصرفکنندگان در این مسیر را بازنمایی میکند.
سوم، در دسترسبودن زیرساخت شارژ تاثیر زیادی بر توسعه بازار خودروهای برقی دارد. تجربه موفق چین نشان میدهد که یارانه استقرار ایستگاه شارژ بسیار مقرونبهصرفهتر از یارانه مستقیم خرید خودروهای برقی است. در حالی که متداولترین راهبرد مورد استفاده دولتها ارائه یارانههای سخاوتمندانه برای مصرفکنندگان در راستای حمایت از بازار خودروهای برقی است، به نظر میرسد این راهبرد مقرونبهصرفهترین راهبرد نباشد. سیاستهای غیرمالی مانند ارائه اطلاعات در مورد مزایای بالقوه زیستمحیطی خودروهای برقی و اجازه دادن به مصرفکنندگان برای علامتگذاری خرید خود از طریق پلاکهای متمایز نیز میتواند در فرآیند پذیرش خودروهای برقی نقش ایفا کند.