استاد قیمتی

بیش از ۲۰سال پیش دروس اقتصاد خرد پیشرفته۱ و ۲ را در مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه صنعتی‌شریف با ایشان گذراندم و واقعا یکی از خوش‌‌‌شانسی‌‌‌های من در تمام دوره تحصیل، تلمذ از محضر ایشان بوده است.  چندی قبل مراسم تقدیر از دکتر طبیبیان از سوی مجله «تجارت فردا» برگزار شد و هریک از اساتید به یکی از ویژگی‌‌‌های این استاد گرانقدر اشاره می‌‌‌کرد. اما برای من به‌عنوان یک شاگرد، اولین چیزی که با بردن نام استاد به ذهنم متبادر می‌شود، مفاهیم و درس‌‌‌هایی است که برای اولین بار از ایشان فراگرفته‌‌‌ام؛ مفاهیمی همچون اطلاعات نامتقارن و موضوعاتی مانند کژمنشی و کژگزینی که به‌طور دقیق یادم نیست خودشان این معادل‌‌‌های زیبای فارسی را ابداع کرده بودند یا در ترویج این واژه‌‌‌ها می‌‌‌کوشیدند.  تعادل نش در تئوری بازی، سواری مجانی، بازارهای مفقود، مفهوم مهم Externality که در زبان فارسی عناوینی همچون آثار خارجی و آثار جانبی برای آن به کار می‌رود اما استاد واژه برون‌‌‌ریز را بیشتر برای آن می‌‌‌پسندند.

می‌‌‌توانم ایشان را «استاد قیمتی» بنامم؛ چون هم وجودشان بسیار ذی‌‌‌قیمت و ارزشمند است و هم اینکه تاکید بسیاری بر متغیر قیمت در اقتصاد دارند. خاطرات خنده‌‌‌دار ایشان از نظام برنامه‌‌‌ریزی متمرکز در کشورهای کمونیستی، ضمن اینکه مفرح بود، فهم عمیقی نسبت به موضوع نقش قیمت‌ها در اقتصاد را در ما شکل داد. این حدیث از پیامبر را نخستین بار از ایشان شنیدم که «من، قیمت تعیین نمی‌‌‌کنم که همانا قیمت‌گذار خداست.» شاید در آن مقطع، فهم و پذیرش این کلام برای من ثقیل بود؛ اما بعدها که فهم بیشتری از چگونگی کارکرد اقتصاد پیدا کردم، دانستم که چه سخن عمیق و پرمعنایی است.

دکتر طبیبیان، از نظر من اقتصاددانی است که اولا اقتصاد را خوب فهمیده است؛ ثانیا واقعا به آنچه تدریس می‌کند و می‌‌‌نویسد اعتقاد دارد؛ ثالثا این فهم عمیق را به‌خوبی به شاگردان و مخاطبان خود منتقل می‌کند.  ما و دوستان هم‌دوره‌ای، دکتر را خیلی دوست داشتیم و داریم. ولی فکر می‌‌‌کنم دوره‌‌‌های بعدی این‌قدر خوش‌شانس نبودند و شاید قدر ایشان را آن‌طور که باید ندانستند.  اگر بخواهم به یک‌ویژگی متمایز استاد هم اشاره کنم، به نظر من روحیه حمایت‌‌‌گرایی و پشتیبانی ایشان است.

خاطرم هست یک‌بار یکی از سرمقاله‌‌‌هایم در «دنیای‌اقتصاد» را برای ایشان ارسال کردم. ایشان با سردبیر روزنامه تماس گرفته و ضمن تعریف از متن گفته بود متن هوشمندانه‌‌‌ای نوشته شده است. همچنین امسال که پیام تبریک عید برای ایشان فرستادم، ضمن اظهار لطف نوشتند: «گاهی نوشته‌‌‌های شما را می‌خوانم و لذت می‌‌‌برم.» فکرش را بکنید که من چه حالی کردم با این جمله دلگرم‌‌‌کننده ایشان. این روحیه را در قبال سایر شاگردانشان هم دیده بودم.