نگرانی بزرگ غول اقتصاد اروپا

بادهای غالب و مخالف ژئوپلیتیک -از حمله روسیه به اوکراین تا افزایش تنش‌‌‌های آمریکا و چین- آسیب‌‌‌پذیری‌‌‌ مدل اقتصادی برونگرای آلمان را برجسته کرده و چالش‌‌‌های بلندمدت آن را تشدید کرده‌‌‌ است. اولاف شولتز، صدراعظم آلمان، در تلاش برای تغییر رویه اقتصاد، به تلاش‌‌‌هایی از قبیل کاهش وابستگی به انرژی روسیه و تحول در زنجیره تامین برای بخش صنعت آلمان روی آورده است. دولت به‌سرعت اقدام کرده و هدف این است که انرژی‌‌‌های تجدیدپذیر ۸۰‌درصد از ترکیب کل انرژی را به خود اختصاص دهد که این جذابیت آلمان را به‌عنوان مقصدی برای سرمایه‌گذاری سبز افزایش داده است. در راستای این هدف میلیاردها دلار برای تقویت صنعت نیمه‌هادی انرژی‌های تجدیدپذیر هزینه می‌شود. اقتصاد همچنین با مخدوش کردن پیش‌بینی‌‌‌های وحشتناک برای رکود عمیق در سال‌جاری، انعطاف‌‌‌پذیری خود را نشان داده است. اما با وجود همه اینها همچنان کارهایی زیادی وجود دارد که باید انجام شود.

آلمان به‌سرعت وابستگی خود به گاز روسیه را قطع کرد. همچنین ساخت سریع پایانه‌‌‌های LNG به افزایش امنیت انرژی این کشور کمک کرده است. اما تصمیم به حذف تدریجی آخرین رآکتورهای هسته‌‌‌ای خود و از طرفی روند کند عرضه انرژی‌‌‌های تجدیدپذیر به این معناست که آلمان همچنان برای نیازهای انرژی خود به واردات و سوخت‌‌‌های فسیلی متکی است و همچنان در معرض بی‌‌‌ثباتی قیمت‌های جهانی قرار دارد. تنوع‌بخشیدن به اقتصاد نیز چالش‌برانگیز است. تولید صنعتی حدود یک‌چهارم تولید این کشور را تشکیل می‌دهد. تولید خودرو، صنعت ارزشمند آلمان، از سال ۲۰۱۸ کاهش یافته است. تخصص آلمان در فناوری‌‌‌های احتراق با تغییر به سمت وسایل نقلیه الکتریکی، جایی که چین بازیگر غالب است، به چالش کشیده شده است. روابط بی‌خطر با چین - بزرگ‌ترین شریک تجاری آلمان برای کالا- نیز ساده نخواهد بود؛ زیرا بسیاری از شرکت‌های داخل آلمان، چین را بازاری حیاتی و تامین‌کننده محصولات میانی می‌‌‌دانند.

شولتز خواستار «سرعت آلمانی» جدید برای دستیابی به تحولات شده است. اما او باید ابتدا تعدادی از سرعت‌‌‌گیرها را که مدت‌‌‌هاست اقتصاد آلمان را عقب انداخته‌‌‌اند، حذف کند. پروژه‌‌‌های زیرساختی تجدیدپذیر، مانند مزارع بادی، به دلیل برنامه‌ریزی طولانی‌مدت به تعویق افتاده است. اصلاحات در حال انجام است. رهبران کسب‌وکار شکایت دارند که بوروکراسی سنگین، هزینه‌‌‌های بالای انرژی و دیجیتالی شدن محدود نیز مانع پویایی می‌شود. از زمانی که  SAP(شرکت نرم‌‌‌افزاری آلمانی) بیش از ۵۰ سال پیش تاسیس شد، هیچ شرکت فناوری آلمانی در سطح جهانی ظهور نکرده است.

کمبود نیروی کار مانع دیگری است. پیش‌بینی می‌شود که آلمان تا سال ۲۰۳۵ با کمبود ۷میلیون کارگر مواجه شود که بخشی از آن به دلیل پیری جمعیت است. کمبود کارگران ماهر در تجارت ساختمان، مهندسی برق و خدمات حرفه‌‌‌ای وجود دارد که برای رسیدن به دستاوردهای بلند اقتصادی کشور مهم است. تغییرات در قوانین مهاجرت در حال انجام است و اصلاح اقتصاد همچنین به سرمایه‌گذاری عمومی و مشوق‌‌‌های بیشتری نیاز دارد، اما تقاضای مالی به دلیل بخش پیر جمعیت و تعهدات مربوط به افزایش هزینه‌‌‌های دفاعی تحت فشار قرار خواهد گرفت. در این بین اختلافات میان دولت ائتلافی نیز کمکی نکرده است.

آلمان از برخی جهات قربانی موفقیت خود است. مدل اقتصادی این کشور در عصر جهانی شدن سریع که در دودهه پس از فروپاشی دیوار برلین اتفاق افتاد، رشد کرد و شکل گرفت. اما زمان در حال تغییر است و اصول رقابت و انعطاف‌پذیری با گذشت زمان به چالش کشیده می‌شود. زخم‌‌‌های اقتصادی بلندمدت ناشی از مقررات، دیجیتالی‌‌‌سازی و عرضه نیروی کار که در دوران‌‌‌ شکوفایی کمتر فشارآور به نظر می‌‌‌رسیدند، اکنون چابکی اقتصاد را محدود کرده است. آلمان تنها در صورت برخورد با موانع زیربنایی رشد می‌‌‌تواند بار دیگر خود را تجدید کند.