پرسش امروز
چشمانداز نقشآفرینی ایران در بازار نفت جهان
این روسیاهی در این روزها تئوریهای نفرین نفت و دولت رانتی نفتی را باب و مد روز کرده است؛ هرچند مانند هر مد دیگر کمکم از سکه افتادهاند. وارد شدن ایران به زمین بازی بزرگی چون جنگ جهانی، دست به یقه شدن با ابرقدرتها در جریان ملی کردن و سپس تشکیل اوپک، چنان پنجههایی به صورت غرور ایرانی کشید که باب شدن این تئوریهای تقدیرگرایانه را قابل فهم میکند. اما با زدودن این زنگار تئوریک، تصویر کشوری را میشود دید که با نفت ثروتمندتر شد، در جهان مهم شد، صنعت و فناوری وارد کرد و آرزوهای بزرگ در سر پروراند؛ آنچنانکه شایسته ملتی بزرگ است. اگر امروز نام ایران با شرکت محترمی مانند شرکت ملی نفت ایران گره خورده، اگر شرکت ملی نفتکش ایران برندی هنوز زنده و درجه اول جهانی است، اگر صنایعی بزرگ از محل صدور یا تهاتر نفت در سختترین زمانها به ایران وارد شد و اگر کشور توانست هزینههای جنگ و تحریم را تحمل کند و خم نشود، حداقل نشکند، همه از برکت نفت بوده است .
اما این سفره در حال برچیده شدن است یا حتی برچیده شده است. خوشبختانه ردی از تئوریهای جبرگرایانه نفرینی و رانتی در میان نفتیهای حرفهای وجود ندارد و هرچه هست از جهتگیریهای ملی است. تحلیل وضعیت کنونی از زاویه دید مدیران نفتی و کارشناسان حائز اهمیت است. برای نمونه حجتالله غنیمیفرد که او را با صفت آقای نفت میشناختند و دو دهه مدیر امور بینالملل شرکتملی نفت ایران بوده معتقد است آماری که امروز از فروش نفت کشورهایی مانند ایران و قیمت آن، برای نمونه ۱۰درصد کمتر از تخفیف نفت روسیه ارائه میشود، قطعا غلط است و بیش از آن، به هدفی مشخص و غرضآلود انتشار پیدا میکند تا دستاوردهای کشورها در فروش نفت دستکم گرفته شود و جا برای کشوری دیگر باز شود که تاکنون در این بازار حرفی برای گفتن نداشته و بهطور سنتی فروشنده نیست؛ یعنی ایالاتمتحده. تحریمهای آمریکا را در اصل اقتصادی میداند تا با حذف رقبا از صحنه، جا را برای نفت خود باز کند. غنیمیفرد معتقد است ایران در بازار نفت باید بهسوی استفاده از هوش مصنوعی و تحلیل بیگدیتاها برود.
جواد یارجانی، دیگر مدیر با سابقه نفتی است که تحصیل در مقطع دکتری اقتصاد دانشگاه هیوستون تگزاس را رها کرد و سهدهه در صف اول بینالملل نفت کشور، بیش از هرجا در اوپک حضور داشت. او که نفت را موهبت الهی میخواند، هشدار میدهد و میگوید: به وضوح از عرصه نفت جهانی حذف شدهایم؛ بیآنکه بحرانی در جهان ایجاد شود و این مسیر را با این فکر توهمی پیمودیم که اگر ایران نباشد قیمت یک بشکه نفت، سر به فلک میکشد.
مثلی معروف هست که به افراد مختلفی منتسب است؛ قدرت نفتی را به بشکه میشمارند. در مذاکرات اوپک، در اقتصاد بینالمللی و در مناسبات سیاسی تعداد بشکه تولیدی است که ضامن اعتبار است. در طول سالهایی که ایران هدف تحریم قرار گرفت، بشکهها هر روز کمتر شد. تولید ۶میلیون بشکهای نفت ایران پیش از انقلاب، پس از انقلاب نخستین ضربه را از کوچ شرکتهای نفتی و سپس جنگ و تحریم خورد و با این حال، در همین دوران نیز با روشهایی متعارف و نامتعارف، سعی در حفظ سطح تولید شد. ضمن اینکه انعقاد قراردادهایی مناسب با شرکتهای مطرح موجب شد بار دیگر تولید نفت ایران تا ۴ملیون و ۲۰۰هزار بشکه بالا رود؛ اقدامی که همزمان با تحریمهای متعدد علیه ایران ممکن شد.
عموم کارشناسان امروز با بررسی وضعیت صنعت نفت ایران معتقدند دوران سیاه نفت ایران، از تحریمهایی آغاز شد که بر شالوده ساختار نفت ایران اثرگذار بودند؛ وضعیتی که نهتنها به تکیه بر توان داخلی، در صنعتی پیچیده و پرهزینه منجر شد و تبعاتی در پی داشت، بلکه توسعه را در صنعت نفت ایران زمینگیر کرده و بازیگری کشور در بازار جهانی انرژی را دستخوش استرس بسیار شدیدی کرد.
مرور دوره زمانی کوتاهی که در آن نفت ایران به بازار جهانی بازگشت، یعنی چندماه پس از امضای برجام تا روز بیرون آمدن یکجانبه آمریکا از این قرارداد، بهخوبی نشان داد که اشتیاق به نفت ایران در بازارهای جهانی بالاست، اما همکاری با ایران ریسک زیادی برای خریداران دارد. اما شد آنچه شد و امروز جهان دیگر مانند گذشته روی نفت ایران حساب نمیکند. ناامیدی از بازگشت به بازار و فقدان اراده مشهود برای این کار، در بین تحلیلگران صنعت نفت فضای خاصی ایجاد کرده؛ هرچند ایران اعلام کرده است که به بازی خود علیه تحریم و فروش نفت به شکل غیررسمی ادامه خواهد داد. در پرونده امروز «باشگاه اقتصاددانان» سعی شده است از خلال سهیادداشت مختلف از تحلیلگران و مدیران باسابقه وزارت نفت، چشمانداز پیشروی بازی ایران در بازار جهانی نفت مورد ارزیابی قرار گیرد.