اهمیتیافتن نیروی کار مهاجر
شاید بتوان گفت، در برخی مقاطع در انجام اقدامات اولیه برای پیشگیری از خروج نیروی کار از کشور و اتخاذ سیاستهای متناسب و کارآمد، موفق نبودهایم. از سوی دیگر، در حالی که سیاستگذار ما سیاست درستی برای تنظیم مهاجرت نیروی کار ندارد، کشورهایی هستند که برای جذب این نیروها دست به تغییر سیاستهای مهاجرتیشان در راستای جذب این نیروها از کشورهای دیگر میزنند. برخی کشورهای اروپایی نیز با هدف رفع بحران نیروی کار، قوانین مهاجرتی خود را اصلاح میکنند؛ بهعنوان مثال با اعطای شهروندی، افزایش سطح حقوق و دستمزدها و سادهگرفتن شرایط پذیرش نیروی متخصص، هزینه مهاجرت را کاهش داده و انگیزه را افزایش میدهند.
طبق آمارهای منتشرشده از مهاجرت دانشجویان و متخصصان رشتههای مختلف، تمایل به مهاجرت در آنها هرسال درحال افزایش است و عوامل مختلفی برای ایجاد انگیزه در هریک از گروهها ذکر میشود. بهعنوان مثال، در سالهای اخیر با آمار عجیب مهاجرت جامعه پزشکی روبهرو بودیم، بهطوریکه حدود یکچهارم پزشکان ایرانی به اروپا و آمریکا مهاجرت کرده و بخش بزرگی از پزشکان هم کشورهای عربی را برای مهاجرت انتخاب کردهاند. درخواست عدمسوءپیشینه پزشکی در سال ۱۴۰۰ از سوی بالغبر ۴هزار و ۲۷نفر، انتشار خبر افزایش ۳۰۰درصدی مهاجرت پزشکان در دوران کرونا و مهاجرت ۱۵هزار پزشک عمومی در طول چهارسال، نشاندهنده اوج تمایل قشر پزشک برای مهاجرت از ایران است؛ موضوعی که بهوضوح نشاندهنده وجود مشکلاتی حلنشده در جامعه پزشکان است و از سوی دستگاههای تنظیمگر، اقدامی در این باره صورت نگرفته است.
مهاجرت پزشکان ایرانی و پرستاران، بهعنوان نیروی متخصص با هدف کسب شرایط شغلی و رفاهی بهتر، بهویژه پس از شیوع ویروس کرونا خطری است که نظام سلامت ایران را در آینده با مشکلات جدی مواجه خواهد کرد. بهقدری آمار مهاجرت پزشکان و پرستاران افزایشی است و با صندلیهای خالی در مقاطع تخصص و فوقتخصص مواجهیم که سخن از احتمال واردات پزشکان خارجی در میان است. این چالش نهتنها در کمیت پزشکان، بلکه در کیفیت سلامت و بهداشت جامعه هم اثرگذار خواهد بود و آن را تضعیف خواهدکرد.
آیا مهاجرت نیرویکار ایرانی به متخصصان تخصیص مییابد؟
موضوع مهاجرت نیروی کار ایرانی از تخصیص آن به متخصصان و تحصیلکرهها گذر کرده و امروز شاهد مهاجرت مدیران، استارتآپها، کارآفرینان، سرمایهگذاران داخلی و حتی صاحبان حرفهها و مشاغل از ایران هستیم. این گروه از مهاجران اقتصادی که وضعیتشان بهطور مستقیم تحتتاثیر شرایط نابسامان اقتصادی کشور و نوسانات ارزی در ایران است، از حمایتهای داخلی ناامید شدهاند و ترجیح میدهند ایران را به مقصد کشوری که حمایتهای بیشتری از کسبوکارشان میکنند، ترک کنند.
حتی میتوان افزایش مهاجرت نیرویکار ایرانی را در سطح کارگران مشاهده کرد. عامل اصلی در در دفع نیرویکار ایرانی، آن هم در این سطح، کاهش توان خرید اساسیترین کالاهاست. دیگر در هیچ بازاری ثبات را مشاهده نمیکنیم. در گذشته این بیثباتی به بازار ارز، طلا و سکه محدود میشد؛ اما اکنون حتی بازار کالاهای اساسی، ازجمله مواد غذایی در بیثباتی به سر میبرند و مهاجرت به کشورهای همسایه برای کار با درآمد و مزایای بیشتر یکی از راههای فرار از این وضعیت محسوب میشود.
آیا توانایی لازم برای تبدیل شرایط مهاجرت نیرویکار ایرانی به وضعیت مطلوب را داریم؟
وضعیت مطلوب در خصوص نیرویکار ایرانی یعنی کاهش آمار مهاجرت نیرویکار و ایجاد مشوقها و افزایش حمایتهای ساختاری و قانونی از آنها در راستای بازگشت به ایران و پرداختن به فعالیت اقتصادی در آن. اما صحبت از تغییر اساسی ساختارهاست؛ باید اقتصاد به ثبات برسد، سطح تمامی دستمزدها افزایش یابد، سرمایهگذار داخلی و خارجیای باشد که از ایدهها حمایت مالی کند، شرایط رفاهی زندگی قابل قبول باشد، قوانین از آنها بهطور لازم و کافی حمایت کند و بررسی متغیرهای متعددی که نیازمند سالها تلاش سیاستگذارانه دقیق و بلندمدت در ابعاد مختلف است. بنابراین دستیابی به شرایط مطلوب فعلا دور از ذهن است.
مهاجران بیجایگزین
دهههاست که شاهد مهاجرت از کشورهای همسایه بهویژه افغانستان به ایران هستیم. مهاجرت نیرویکار افغانستانی به ایران موضوع تازهای نیست. کاهش یا افزایش مهاجرت نیرویکار افغانستانی همواره ناشی از تحولات در افغانستان بوده است. در دوسال گذشته این افزایش چشمگیر بهعلت تغییر نظام سیاسی در افغانستان و قدرت گرفتن طالبان بوده است. عملکرد اقتصادی بهتر و بالاتر بودن سطح زندگی در ایران غالبا از مهمترین امتیازات ایران نسبت به افغانستان به شمار میرود. اما اشتغال نیرویکار مهاجر افغانستانی برای ایران همیشه مساله بوده است و دولتها همچنان نتوانستهاند آن را حل کنند. کارگران بومی هم همیشه به حضور نیرویکار مهاجر افغانستانی در بازار کارشان معترض بوده و همیشه مردم، رسانهها و مسوولان به این موضوع پرداختهاند و غالبا خواستار خروج نیرویکار مهاجر افغانستانی هستند.
طبق آخرین آمار، ایران میزبان بیش از ۷۸درصد مهاجران خارجشده از کشور افغانستان، پس از تسلط طالبان (۲۰۲۱) بوده است. با این حال ایران، سیاست بازگشت مهاجران افغانستانی را در طول این سالها درنظر داشته است. این وضعیت ۴۰سال حضور مهاجران در ایران بوده است. اما آیا اشتغال نیرویکار مهاجر افغانستانی در ایران تهدید است یا فرصت؟
نیرویکار مهاجر افغانستانی مشاغلی را انجام میدهد که افراد بومی یا قادر به انجام آن نیستند یا علاقه دارند در سطوح بالاتر آن فعالیت کنند. در کشور ما نیز نیروهایکار مهاجر با تکمیل سطوح پایین هرمهای اشتغال باعث ایجاد شغل در ردههای بالاتر که افراد ماهر ایرانی حضور دارند، خواهند شد. بنابراین طبق آمارهایی که از خروج نیرویکار ایرانی در سطح کارگر داریم، در حال حاضر بیش از پیش، نیازمند رفع محدودیتها و موانع در استفاده از نیرویکار افغانستانی برای کارفرمایان هستیم که اصلاح سیاستها به رفع معضل کمبود نیرویکار ساده کمک خواهد کرد.
ایران مقصد نیرویکار مهاجر است یا به مبدا دوم مهاجرت تبدیل شده است؟
در دهه اخیر مهاجرت دانشجویان از افغانستان و برخی کشورهای همسایه مثل عراق و سوریه به ایران نسبت به گذشته افزایش داشته است. این موضوع را میتوان از افزایش سهمیه دانشجویان بینالملل و طرحهای جذب نخبگان بینالمللی فهمید. هرچند انتظار میرود جذابیتهایی بیشتر برای جذب نخبگان، متخصصان و کارآفرینان بینالمللی ایجاد شود؛ اما نسبت به حوزه مهاجرت نیرویکار ایرانی عملکرد بهتری داشتهایم و حداقل اقداماتی در این حوزه صورت گرفته است و منفعل نبودهایم. با این حال دانشجویان بینالملل که عمدتا مهاجران افغانستانی هستند، پس از فارغالتحصیلی از دانشگاههای ایران به همان بلایی دچار میشوند که بومیها به آن دچارند؛ نبود بازار کار در حیطه تخصصیشان و ساختارهای محدودکنندهای که حتی درصورت وجود بازارکار، به آنها اجازه بهرهمندی از آن داده نمیشود. بنابراین نسلهای دوم و سومی که ایران را مقصد و سرمنزل خود برای تحصیل و فعالیت اقتصادی انتخاب کردهاند، کشورمان را به مقصد کشورهای اروپایی ترک میکنند یا رویای بازگشت به سرزمین مادری را در سر میپرورانند.
علاوه بر دانشجویان، متخصصان و کارآفرینانی که از افغانستان به ایران مهاجرت کردهاند هم با موانع زیادی در فعالیت خود مواجه میشوند. پس از تسلط طالبان، شرایط برای برخی مشاغل، بهویژه برای زنان در همه مشاغل سخت و ممنوع شد؛ بههمین دلیل بسیاری از نیروهای کار متخصص، بهویژه زنان به ایران مهاجرت کردند. اما در ایران شرایط برای اقامت و کسب مجوز اشتغال بسیار دشوار، زمانبر و گاه غیرممکن است. این وضعیت نهایتا به دلسردی و مهاجرت نیرویکار متخصص منجر میشود.
اخیرا اقداماتی در زمینه جذب نیرویکار و متخصص مهاجر شکل گرفته است. طرح همکاری با متخصصان و کارآفرینان بینالمللی از سال ۹۸ درحال اجراست و با توجه به اعطای اقامتهای موقت چندساله و تسهیلاتی که به آنها اختصاص میدهد، در جذب نیرویکار متخصص و ماهر پیشرفت شایانی داشته است. همچنین اجرای طرح تعیین وضعیت شغلی مردان مهاجر افغانستانی که از اسفند ۱۴۰۱ درحال اجراست، مردان مهاجر افغانستانی ۱۸ تا ۶۰سال را موظف میکند که در این طرح ثبتنام کنند. تاکنون تعداد شرکتکنندگان در طرح ۶۰۰هزار نفر اعلام شده است. این طرح اقدام مهمی است که میتواند اطلاعات دقیقی از وضعیت نیرویکار مهاجر در ایران بدهد و میتوان براساس آن برای این گروه برنامهریزی خوبی کرد.