غرب، لجنزار است؟
اما مساله مهم آن است که امور مکاتب اقتصادی روی پایههای علم اتفاق نظر دارند. یعنی همه پایههای علم را میدانند و تنها در مسیری که قرار است به نتیجه برسد، تفاوت نظر دارند. مشکل اینجا آن است که برخی افراد و گروهها تلاش دارند از راه منحصر به فرد جلو بروند و وقتی میببیند شدنی نیست، یک پله عقب میایند؛ یعنی پایهها و اصول علم را تغییر میدهند و نتیجه این موضوع چیزی است که امروز میبینیم. یک دسته و گروه که از دوره آقای بنی صدر آغاز شد، سعی کردند تفکرات و ایدههای جدید خود را پیاده کنند و از ابتدا هم تلاش داشتند ایده خود را تحتعنوان اقتصاد اسلامی جا بیندازند. این اتفاق هم افتاد و الگو شد؛ اما الگویی که نباید از آن پیروی کرد. این الگو، الگو نیست؛ زیرا نتیجه پیروی از این الگوها تورمهای بالا و مشکلات و بحرانهای اقتصادی است.
ما در ایران روی اصول اولیه علم اقتصاد ماندهایم. هیچ یک از اصول اولیه را قبول نداریم. به کل دنیا پشت کردهایم و میخواهیم ایدههای منحصر به فرد خود را پیاده کنیم. مناظره آقای درخشان و آقای غنینژاد به ما این نکته را یادآوری کرد. هر دو نفر از سطح علمی بالایی برخوردار هستند. با این تفاوت که یک نفر از روشهایی که در کل دنیا مورد استفاده و اجرایی شدن قرار میگیرد، استفاده میکند؛ ولی نفر دیگر روشهای دنیا را دیده و سعی دارد از روشهای منحصر به فرد استفاده کند. مسائلی که هیچوقت در هیچجای دنیا ندیدهایم. خروجی آقای درخشان مساوی شده با امثال عبدالملکیها و....
از سوی دیگر جریان همفکر آقای غنینژاد مساوی شده با افرادی نظیر آقای طیبنیا که تئوریهای بسیار خوبی دارند. این مناظره به ما گفت که اقتصاد یک علم است و اینطور نیست که هر کس به روش خود برخی تعاریف اولیه را پیاده کند و بخواهد آنان را اجرایی کند. اکثر کشورهای توسعهیافته دنیا مسائل را با سازوکار درست اقتصادی پیاده کردهاند. متاسفانه چون ما دنیای غرب را یک لجنزار دیدهایم، همواره تلاش کردیم از آنان ایده نگیریم و روش خودمان را پیاده کنیم. ایده اقتصاد اسلامی توسط بنیصدر در ایران وارد و اجرایی شد. اقتصاد اسلامی با اقتصاد دنیا آنقدر بیگانه بود که سبب شد حتی یکی از این اساتید نتواند در دنیا مطرح شود و مقاله خوبی ارائه شود. نه اقتصاددانهای غربی با اقتصاد اسلامی همپوشانی دارند و نه آینان انان را قبول دارند. سابقه ۵۰ساله اقتصاد اسلامی نشان میدهد که نتیجه آن چیست. این مباحثه نشاندهنده همین بود. مدل برچسب زدن، توهمات و استدلالها همه چیز را به خوبی نشان میدهد.
نکته دیگر آن است که مناظرهها عموما برنده ندارند و افراد میآیند و از تفکرات خود دفاع میکنند. پس ما نباید در مناظره منتظر این باشیم که خروجی اقتصاد اسلامی درست است، لیبرال یا هر مدل دیگری. باید توجه داشت اقتصاد ما ۵۰سال است با اصول اقتصاد اسلامی همراه است. در این میان چون این اتفاقات شدنی نیست، طرفداران اقتصاد اسلامی میگویند لیبرالها و... نمیگذارند اقتصاد اسلامی پیاده شود. کشور سالهاست در دست اقتصاد اسلامی است و باز هم انگشت اتهام در تمام این سالها به سمت اقتصاد آزاد و لیبرالهاست. در پایان باید گفت این نخستینبار نیست که چنین مناظرهای برگزار میشود وجالبترین آن برای آقای رنانی و مصباحیمقدم بوده است. آقای رنانی در آن مناظره گفتند ما غرب را لجنزاری دیدیم که از آن الگو نگرفتیم و این مناظره دقیقا برای من یادآور همان مناظره بود.