گذشته‌‌‌نگر اقتصاد نیز حکایت از این مهم دارد که طی چند وقت گذشته، با وجود بهبود نسبی فضای معاملات کامودیتی‌‌‌ها در بازارهای جهانی، سرمایه‌گذاران وزن چندانی به این پارامتر در محاسبات خود ندادند. چرایی این مهم نیز دقیقا به موضوعاتی پیرامون قیمت‌گذاری دستوری و سیاست‌‌‌های خلق‌‌‌الساعه‌‌‌ای بازمی‌گردد که نمونه آن را می‌‌‌توان در سیاست تثبیت نرخ ارز از سوی بانک مرکزی مشاهده کرد؛ دست‌‌‌اندازی که به طور مشخص در مسیر سودآوری شرکت‌ها قرار گرفت. حال تشدید انتظارات تورمی در بازار دارایی‌‌‌ها نیز به امری بدیهی بدل شده است. اما چرا با وجود تورم مزمن در فضای اقتصاد کشور تقاضا برای بازارهای مالی عمدتا غیر‌مولد که تقریبا در محدوده اشباع قیمتی نیز قرار دارند همچنان بالاست؟

خودرو و مسکن را می‌‌‌توان به‌عنوان دیگر بازارهایی معرفی کرد که تاکنون تحت‌تاثیر نوسان دلار تعدیلات مثبتی را به ثبت رسانده‌اند. انتظار برای تورم آتی و فضای مبهم در جریانات سیاسی را می‌‌‌توان به‌عنوان محرک اصلی بازارهای غیر‌مولد در نظر گرفت که به طور مستقیم تحت‌تاثیر نوسان مثبت نرخ ارز قرار می‌‌‌گیرند. حال سوال این است که پناهگاه اصلی سرمایه کجاست و اساسا بازارهایی نظیر بازار سرمایه، مسکن، ‌‌‌ خودرو، طلا، ارز و رمز‌‌‌ارز در پایان سال‌جاری با چه نرخی از دلار به کار خود پایان خواهند داد؟ محرک‌‌‌ها چیست، ارزش پول کجا حفظ می‌شود و چه نوع چشم‌‌‌اندازی می‌‌‌توان برای بازارهای مالی تعریف کرد؟

عمده تحلیل‌ها با احتساب ۱۱ماه ۱۴۰۱ در نظر گرفته شده است.